کد خبر: 767949
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۲
تعالي جويي و تلاش در جهت حركت به سمت جلو، در نهاد فطري انسان نهادينه شده است و دوران معاصر با تكيه هر چه بيشتر بر دانش و تفكر، اين امر بيشتر مورد توجه قرار گرفته است.
محمدجواد اخوان
تعالي جويي و تلاش در جهت حركت به سمت جلو، در نهاد فطري انسان نهادينه شده است و دوران معاصر با تكيه هر چه بيشتر بر دانش و تفكر، اين امر بيشتر مورد توجه قرار گرفته است. در اين زمان، از تك تك آحاد بشريت گرفته تا مجموعه جامعه انساني، مقوله «پيشرفت» را براي خود هدفي اساسي دانسته و چنين گمان مي‌رود كه گام برنداشتن يك جامعه در جهت پيشرفت به منزله‌ مرگ تدريجي و نابودي آن جامعه خواهد بود.
اكنون كه چند سال از طرح گفتمان پيشرفت و عدالت از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، در فضاي سياسي و رسانه‌اي كشور مي‌گذرد، رشد شتابنده‌ اين گفتمان، نشان از آن دارد كه جمهوري اسلامي در اين مسير به موفقيت و پيروزي نسبي رسيده است. هر چند تا رسيدن به پيشرفت مطلوب و دستيابي كامل به الگوي اسلامي- ايراني آن، هنوز راه زيادي داريم ولي تا كنون نه تحريم‌هاي بين‌المللي توانسته است سيستم سياسي و اقتصادي ايران را با فشار داخلي و نارضايتي‌هاي رو به رشد- مورد انتظار غرب- مواجه كند و نه انزوا و فشارهاي بين‌المللي، جمهوري اسلامي را دچار تعارض ساختاري و متلاشي كرده است. واقعيتي كه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانات خود بر آن صحه گذاشته و با بيان ارزيابي خود از وضعيت عمومي كشور و با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف، شرايط را در مجموع، «در حال پيشرفت مطلوب» دانستند: «ارزيابي من از شرايط اين است كه كشور، در مجموع در حال پيشرفت مطلوب است و نشانگر شرايط مناسب و خوب كشور براي نشان دادن عظمت اسلام است، البته ممكن است در برخي مسائل اجرايي و فكري، نقاط ضعفي هم وجود داشته باشد اما ارزيابي از شرايط كشور، با در نظر گرفتن همه‌ نقاط قوت و پيشرفت‌ها و برخي نقاط ضعف، است» (بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار نمايندگان مجلس خبرگان رهبري، 16/6/1391)
پيشرفت از مفاهيمي است كه هر جامعه‌اي بر اساس مباني معرفتي، فلسفي و اخلاقي خود برداشت خاصي از آن دارد. هر پديده‌اي داراي ويژگي‌ها و جنبه‌هاي خاصي است كه شناخت صحيح آن، ارتباط مستقيم و وابستگي تامي به تشخيص آن ويژگي‌ها دارد. زباني كه براي توصيف پديده‌ها به كار گرفته مي‌شود بر موضوع مورد بررسي و نيز شيوه‌ رويكردي كه به آن موضوع مي‌پردازد تأثيرگذار است.
 در فرآيند پيشرفت و تكامل و هدف‌گذاري و تعيين مقصد براي آن، جهان‌بيني حاكم بر جامعه نقش بسزايي دارد. اگر جامعه‌اي داراي بينش مادي باشد، اهداف زندگي را محدود به جنبه‌هاي مادي مي‌داند و گزينش خود را در همين راستا انجام مي‌دهد و پيشرفت را حركتي در جهت اهداف خود تعريف مي‌كند. در اين نگاه، هر چيزي كه محدوديت مادي ايجاد نمايد و براي اميال و خواسته‌هاي مادي مانع محسوب شود، ضدتوسعه قلمداد مي‌شود.
 كاربرد واژه‌ توسعه توسط انديشمندان و سياست‌مداران غربي با بار ارزشي و ارزش‌گذاري شخصي همراه است. غرب با تقسيم‌بندي جهان به توسعه‌يافته، در حال توسعه و توسعه‌نيافته اين مفهوم را القا مي‌كند كه كشوري توسعه‌يافته به شمار مي‌رود كه داراي فرهنگ، آداب، رفتار و جهت‌گيري سياسي با مختصات غربي باشد. در حال توسعه يعني كشوري كه در حال غربي شدن است و توسعه‌نيافته يعني كشوري كه در مسير غربي شدن قرار ندارد. ملاك اين تقسيم‌بندي نه برخورداري از دانش و فناوري پيشرفته، بلكه برخورداري از فرهنگ و ارزش‌هاي غربي و حركت در مسير كسب آن‌ها است. در اين راستا، ايده‌ توأم بودن فرهنگ و تكنولوژي را مطرح نمودند. مدعاي اين ايده اين بود كه يا بايد تكنولوژي را با فرهنگ پذيرفت يا هر دو را رد كرد و چون تكنولوژي از غرب مي‌آيد، بايد فرهنگ هم از غرب بيايد.
 پيشرفت در انديشه و نظام معنايي اسلام معناي خاص دارد و در چالش با توسعه‌ غربي قرار دارد. واژه‌ توسعه، كه در جهان سياست به‌كاربرده مي‌شود، برگرفته‌شده از فرهنگ غرب است و با نگاه تك‌بعدي به رشد جامعه، فقط رشد مادي آن را مد نظر قرار مي‌دهد. در جهان معاصر، هويت و شخصيت حقيقي جوامع اسلامي در پرتو فرهنگ و ايدئولوژي آسمانيشان رقم مي‌خورد. بدين معنا كه اگر جهان غرب با ابتنا بر انسان‌محوري با فرهنگ مادي و تكنولوژي پيشرفته‌اش شناخته مي‌شود؛ جهان اسلام با ابتنا بر خدامحوري با معنويت، انسانيت و اخلاق و با فلسفه، حكمت و ايدئولوژي متافيزيكي‌اش هويت مي‌يابد.
انديشه‌ اسلامي، پيشرفت و تكامل را يكي از ابعاد وجودي انسان تلقي مي‌نمايد و هر روزِ انسان را بهتر از روز قبل مي‌خواهد؛ البته اين پيشرفت و ترقّي بايد در چارچوب اصول، احكام و ارزش‌هاي ديني خود تحقق يابد، چرا كه اساساً سعادت حقيقي اين جهاني انسان، علاوه بر سعادت اخروي، از همين راه حاصل شدني است. پيشرفت در نظام معرفتي اسلام، عبارت است از حركت تصاعدي و رو به كمال انسان كه تمام ابعاد وجودي او را در بر دارد و به طور متوازن و متناسب انجام مي‌گيرد.
با همين رويكرد در نگاه اجتماعي و كلان نيز مي‌توان پيشرفت يك كشور و جامعه را تبيين كرد. پيشرفت جامعه اسلامي، تعالي و تكامل معنوي و مادي در نهايت حاكم شدن حيات طيبه اسلامي در آن است.  نكته‌ قابل تأمل آن است كه رويكرد و جهت‌گيري‌هاي كلان انقلاب اسلامي در مسيري مغاير با منافع قدرت‌هاي حاكم بر نظام بين‌الملل تعريف شده است و اصولاً نظام اسلامي يكي از كارويژه‌هاي خود را برهم زدن نظام ابر سرمايه سالاري سلطه‌گر مي‌داند. طبيعي است كه در چنين شرايطي نيروهاي قدرت‌هاي خارجي به عنوان نيروي تضعيف كننده و معارض مسير پيشرفت‌طلبي ملت ايران تلقي مي‌گردند.
فراتر از اين نكته مي‌توان به مسئله‌اي جدي‌تر در تاريخ تحولات جهاني اشاره كرد و آن اينكه اصولاً قدرت‌هاي جريان استعماري و استعمار فرانو مسير اقتدارافزايي جهاني خود را در شكل‌دهي هرچه بيشتر به يك نظم «سلطه‌پذيرانه» دنبال مي‌كنند. كاهش قدرت‌هاي ملي و كمرنگ شدن مرزهاي سياسي و جغرافيايي در نهايت نظامي را شكل خواهد داد كه صاحبان قدرت‌هاي فراملي و ابرسرمايه‌داري امكان تسلط بيشتر بر كانون‌هاي حساس و راهبردي جهان را خواهند يافت.
در چنين شرايطي دولت و ملتي كه به دنبال برهم زدن اين نظم «سلطه‌گر و سلطه‌پذير» يا حاكميت نظام سلسله مراتبي كدخداباورانه باشد، مانع تحقق اين مسير تلقي شده و از هيچ تلاشي براي شكست آن ملت و دولت فروگذار نخواهد کرد. راز حقيقي مخالفت 35 ساله نظام سلطه با ملت ايران نيز در همين مسئله نهفته است.
راهبرد اساسي نظام سلطه طي اين سال‌ها، مهار و مقابله با نظام اسلامي بوده است و همين راهبرد شكل دهنده به رويكردها، تاكتيك‌ها و اقدامات ايالات متحده‌ امريكا و غرب عليه جمهوري اسلامي ايران بوده است.  در اينجا جاي اين پرسش اساسي هست كه در مقابل اين نيروي متخاصم خارجي –كه از امكانات و توانمندي‌هاي قابل توجهي نيز برخوردار است- براي تحقق آرمان نظام اسلامي و پيشرفت همه جانبه مادي و معنوي چه بايد كرد؟ اهميت اين پرسش از آن رو است كه تأمين منابع لازم اعم از مادي، مالي، لجستيكي، دانشي و فناورانه و ... بسياري را به اين نتيجه مي‌رساند كه پيشرفت و توسعه نيازمند حمايت‌هاي بيروني و حل و هضم شدن در مسير توسعه نظام بين‌الملل است و حال آنكه در اين موضوع مغايرتي كاملاً آشكار با اهداف و آرمان‌هاي نظام اسلامي مشاهده مي‌گردد.
اكنون و در شرايطي كه به كرات از واژه پسابرجام و پساتحريم سخن به ميان مي‌آيد- بي آنكه ارزيابي دقيقي بر ميزان تأثير اين فضا بر گشايش اقتصادي در كشور وجود داشته باشد- بايد از خود بپرسيم آيا زرق و برق چند روزه اين دوره موجب مي‌شود تا راه پيشرفت واقعي را گم كنيم يا آنكه در اين پيچ گرفتار اين جلوه‌هاي فريبنده نخواهيم شد؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار