کد خبر: 752501
تعداد نظرات: ۹ نظر
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۵
سرمقاله مدیر مسئول:
پس از طرح مسئله نفوذ به عنوان يكي از پيامدهاي پسابرجام، رسانه‌هاي يك جناح كشور به صورت مطلق نسبت به آن سكوت كردند.
دکتر عبدالله گنجی
پس از طرح مسئله نفوذ به عنوان يكي از پيامدهاي پسابرجام، رسانه‌هاي يك جناح كشور به صورت مطلق نسبت به آن سكوت كردند. برخي از افراد و رسانه‌ها به تبيين چيستي آن پرداختند و برخي نيز با نگاه سطحي‌تر به دنبال مصاديق انساني ـ امنيتي آن مي‌گردند. برخي آن را به سخره گرفتند، برخي تلاش نمودند با جا‌خالي دادن خود را از اتهام برهانند و برخي ديگر آن را در حد دستگيري چند خبرنگار تقليل دادند و سعي كردند بقيه عرصه‌ها، افراد و خود را تبرئه كنند. برخي بدون اينكه به موضوع وارد شوند و به آن باور و اعتقاد داشته باشند، رقيب را به «بازي با نفوذ» متهم كردند و ... واقعيت چيست؟ سؤال اين است كه آيا امريكايي‌ها در طول 36سال گذشته از مسئله‌اي به نام نفوذ در ايران غافل بوده‌اند و يا راهبرد آنان اينگونه نبوده است؟ بدون ترديد مسئله نفود و اختلال در ايران هميشه مدنظر بوده و ابعاد امنيتي ـ اطلاعاتي و فرهنگي آن به مراتب بيشتر و مستمرتر بوده است. ترور دانشمندان، اخلال در سيستم‌هاي هسته‌اي با ويروس و كودتاي نوژه، نمونه‌هايي از اين نفوذ است. براي درك نفوذ پسابرجام بايد با انگاره‌هاي ذهني پيشين قدري فاصله گرفت و واقعيت صحنه را طور ديگري ديد و مختصات جديد آن را شناخت. سطح، حيطه، عمق، ابعاد، جهت‌گيري و اولويت‌هاي نفوذ اگر به درستي تبيين نشود، ممكن است توسط عوامل نفوذ به ضد خودش تبديل شود يا توسط مفسران كم‌درك به انحراف و فراموشي سپرده شود يا به مسئله‌اي سياسي ـ جناحي تقليل و به ابزاري براي متهم‌سازي تبديل شود.
اما تفاوت در نحوه مواجهه امريكا با ايران پس از برجام موضوع نفوذ است. اكنون راهبرد «تقابل» به «تعامل» تبديل شده است. امريكايي‌ها اصرار بر تعاملات رسمي، ‌علني و حكومتي با ايران دارند و براين باورند كه در دوران پسابرجام مي‌توانند با حفظ اهداف پيش، با روشي كم‌هزينه‌تر به اهداف خود دست يابند. زمينه‌هايي كه مسئولان امريكايي را به اين باور رساند، مي‌توان به شرح ذيل بر شمرد:
1 ـ احساس آنان مبتني بر تعميم‌پذيري مدل برجام و تأسي به مدل كوبا و قرابت و اشتراك درك اين موضوع بين مسئولان امريكايي و بخشي از حاكميت در ايران.
2 ـ امريكايي‌ها بر اين باورند كه با تعامل مي‌توانند سريع‌تر به اهداف خود برسند و هزينه كمتري پرداخت نمايند. به طور مثال اگر در سوريه نتوانستند با جنگ نظامي به اهداف خود برسند از طريق تعامل و نفوذ در اراده و تصميمات مسئولان ايران مي‌توانند اين مطالبه را محقق نمايند.
3 ـ احساس امريكا اين است كه بعد از برجام حالت دوپار‌گي بين مسئولان ايراني ايجاد شده است و با فشار بر اين منفذ مي‌تواند اين دوپارگي را برجسته و با يك طرف احساس هارموني برقرار نمايد.
4- نفوذ سياسي در اراده، تصميمات و معادلات درون نظام با دو هدف اساسي صورت مي‌گيرد. اول اطمينان و اطلاع از ميزان خطر نظام برابر صهيونيست‌ها و اطلاع از راهبردها و تدابير ايران در منطقه و دوم تأثيرگذاري بر ماهيت حقيقي نظام در يك پروسه 10 ساله كه به «راز محدوديت‌هاي 10 ساله» ايران در برجام برمي‌گردد. امريكايي‌ها به جاي براندازي بر اين باورند كه ابتدا بايد نظام را از شعارهاي انقلابي و استكبارستيزانه تهي نمود و براي رسيدن به اين هدف علاقه‌مند به استمرار جرياناتي در قدرت هستند كه اصرار بر مرگ بر امريكا و استكبارستيزي نداشته باشند. بنابراين نفوذ امري پيچيده زيرزميني و مخوف نيست بلكه تمايل امريكا به حاكميت جرياني است كه عامدانه به شعارهاي انقلاب اصرار ندارد و در خيرانديشانه‌‌ترين حالت به دنبال اشتغال، توسعه  و ... مي‌باشد. به همين دليل رئيس‌جمهور امريكا در مجمع عمومي سازمان ملل اعلام مي‌دارد: «ايراني‌ها بايد بدانند كه شعار مرگ بر امريكا براي آنان اشتغال ايجاد نمي‌كند.» او فهميده است كه بخشي در داخل ايران شرط تحقق اشتغال و گشايش را ارتباط با امريكا دانسته‌اند و همين مجرا را براي نفوذ تقويت مي‌كنند. رئيس‌جمهور امريكا در جاي ديگري مي‌گويد: «بعد از توافق وين طرفداران ما در ايران حاكميت را تحت فشار قرار خواهند داد» و چندي بعد نامه‌اي منسوب به تعدادي استاد خطاب به رئيس‌جمهور صادر مي‌شود كه از شعار مرگ در مراكز مذهبي(بخوانيد مرگ بر امريكا بعد از نمازهاي جماعت در مساجد) جلوگيري نماييد. اصرار امريكايي‌ها بر ادامه مذاكرات با تماس‌هاي مكرر با مسئولان ايراني براي اطلاع از تصميمات ايران در منطقه است و مي‌دانند تا وارد ارتباطات رسمي نشوند، نمي‌توانند از كنه تصميمات نظام مطلع شوند. رئيس‌جمهور امريكا در نامه به مقام معظم رهبري تأكيد مي‌كند كه به دنبال براندازي نظام جمهوري اسلامي نيست و در عين حال از سطح و نوع دشمني‌ها هم كاسته نمي‌شود.
بنابراين اصرار بر مذاكره و رابطه با اين هدف است كه مقدمه و پيش‌نياز هرگونه براندازي، تهي كردن نظام از شعارهاي انقلابي است و بر اين باورند كه توانسته‌اند بين «توسعه» و «رفاه» با استمرار روح اسلام انقلابي يك مناظره برپا نمايند كه اداره‌كنندگان و برگزاركنندگان اين مناظره در درون ايران يافت مي‌شوند. لذا اين فرصت را براي نفوذ و تقويت اين مناظره مدنظر دارند، به همين دليل نبايد دستگيري چهار خبرنگار كه از امريكا پول مي‌گرفته‌اند را در قامت نفوذ طرح كرد و بقيه را معاف نمود. از ارتباط با دگرانديشان يا اپوزيسيون در درون ايران نمي‌توان تلقي نفوذ داشت بلكه نفوذ به معني تأثير بر نيروهاي درون حاكميت است و شرطي‌سازي بخشي از مردم به اميد گشايش پسابرجام از بزنگاه‌‌هاي اين نفوذ است. بنابراين استمرار حاكميت جرياني كه صرفاً به «پسوند اسلامي» در عنوان نظام معتقد باشد، در حال حاضر (تا 10 سال) براي امريكايي‌ها مطلوب است و تلاش دارند طرفداران «جمهوري اسلامي اسمي» را با طرفداران انقلاب اسلامي به هماوردي بكشانند و احساس مي‌كنند زمينه آن در حاكميت وجود دارد. بنابراين نفوذ سياسي معبري براي ورود به ابعاد اقتصادي و فرهنگي كشور از طريق بخشي از حاكميت است اما حوزه اجتماعي را خود نيز مستقيماً به وسيله شبكه‌‌هاي ارتباطي فرامرزي و فراملي و گوشي‌‌هاي هوشمند دنبال مي‌كنند. بنابراين نفوذ را اگر با فضاي پسابرجام همسو بدانيم نمي‌توانيم آن را خارج از حاكميت تعريف كنيم. در عين حال معني سخن اين نيست كه بخشي در حاكميت خائن‌اند، بلكه امريكايي‌ها به دنبال هارموني با كساني هستند كه در مسير انقلاب اسلامي به يك دو راهي رسيده‌اند كه در سر اين دو راهي توسعه و رفاه از ارزش‌ها و آرمان‌ها مجزا مي‌شود و هر كس در راه توسعه و رفاه باشد مورد تأييد و هر كس در مسير ديگري باشد نه به عنوان انقلابي كه به عنوان مخل رفاه و توسعه مردم معرفي خواهد شد و متأسفانه در تلقي دوم بين بخشي از حاكميت و مسئولين امريكايي هارموني نانوشته وجود دارد. مسئولين امريكايي براي قانع كردن كنگره براي رأي مثبت به برجام ابايي نداشتند كه كوتاه آمدن احتمالي خود را به سرنوشت بخشي از جريانات يا افراد داخلي گره بزنند كه «اگر توافق نمي‌كرديم معلوم نبود در انتخابات آينده بر سر... چه مي‌آمد». بنابراين نفوذ در انتخابات نيز بدين معني نيست كه عده‌اي خائن، وابسته، حقوق بگير و ضد انقلاب وارد مجلس مي‌شوند، مطلوب امريكايي ورود افرادي است كه علاقه به مرگ بر امريكا و اسرائيل و برگزاري 13 آبان نداشته باشند و ارتباط با امريكا را تنها راه نجات اقتصاد كشور بدانند. فهم نفوذ به همين سادگي است، نبايد آن را انتزاعي، تخيلي، صرفاً امنيتي و اطلاعاتي به حساب آورد. درك متقابل بخشي از حاكميت و امريكايي‌ها پله و شروع نفوذ در تصميمات کشور  از يك سو و شروع ترديدها نسبت به گذشته انقلاب اسلامي از سوي ديگر است.
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۸
2
3
ممنون از اطلاع رسانی و سایت خوبتون
ناشناس
|
United Kingdom
|
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۸
2
1
رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان صداوسیما :
"خطری که امروز جامعه ما را تهدید می‌کند این است که مسئولان ما در هر رده‌ای آرام‌آرام دچار اختلالات فکری و مدیریتی شوند والاّ اکثریت قریب به اتفاق مسئولان ما مأمور دست‌پرورده استکبار نیستند، که اگر این‌طور بود شناسایی و دستگیر می‌شدند.
اشکالی که وجود دارد این است که یک مسئول ویژگی انقلابی بودن خود را از دست بدهد و عناصر انقلابی را کنار بگذارد و شروع کند به ملاحظه‌کاری و در اصول دچار تسامح و تساهل شود و آرام‌آرام از مواضع انقلابی خود عقب‌نشینی کند، به این بهانه که فلان چیز به مصلحت نیست، یا اینکه الان دوره‌ای نیست که ما بر فتوای امام درباره سلمان رشدی تأکید کنیم، الان دیگر زمان مرگ بر آمریکا گفتن نیست و... اگر مسئولی این عناصر اصلی را از دست بدهد، در حقیقت نفوذ در او رخ داده است."
ناشناس
|
United Kingdom
|
۰۰:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
1
2
ساختن دو قطبی یا به قول نویسنده مقاله دوراهی های کاذب و گمراه کننده اما به ظاهر منطقی و هدفمند طی این دوسال در دستور کار جریان غربزده داخلی بوده و تا انتخابات به اوج خواهد رسید
موافق توافق- مخالف توافق
موافق برجام- مخالف برجام توسعه ورفاه- مخالفان برجام
توسعه و رفاه- موشکی
توسعه و رفاه- حمایت ازمقاومت در منطقه چرخ زندگی- مخالفان برجام
انزوا –تعامل با دنیا
تعامل با دنیا- افراطی گری تنش زدایی- افراطی گری

هدف از این دو قطبی سازی های کاذب پوشاندن مساله اصلی است دعوای اصلی اصولگرایان با اصلاح طلبان و با بخشی از دولت وبا غربگرایان بر سر استقلال است دوقطبی واقعی امروز، دوقطبی" استقلال- وابستگی" است ,آنچه که برخی دولتی‌ها ( به یاد بیاورید وارد کردن مدیراز خارج —قرمه سبزی) و اصلاح‌طلبان غربزده به دنبال پوشاندن آن از جامعه و مردم هستند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
3
2
کامنت های موافق کار خودتونه ...
مهرناز
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
1
0
مدیر مسئول محترم" علت جاسوسی کسترده امریکا در کشورها"شناخت نقاط ضعیف جامعه ست"ودقیقا در موارد مناسب بر همین نقاط دست می گذارد"مانند کاری که درسال 88 انجام داد.بنظرم انچه که بیشتر
مهم ست"عملکرد مسئولین بالا دست"اگرانها
فرو بریزند"صدمات جبران ناپذیری برجامعه وارد خواهد شد.
سید حسن غروی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۹
1
0
همین شعار مدارا وتعامل بادشمنان نظام وامریکارا کدخدا دانستن ... بعداز توافق (برجام)حرفی نزنیم که به شیطان بزرگ ودیگر دشمنان بربخورد ومنتقدین دلسوزووفاداربه نظام را با کلمات ناشایست نوازیدن و نفوذ فتنه گران اصلاح وتجدید نظرطلبان ... وشروع فعالیت فتنه انگیزی انها ... وسخنان فرافکنانه وروایتهای جعلی ازقول امام (ره)وتوسعه وپیشرفت رامقدم برحفذ ارمانهای انقلاب ونطام انهم بااصرا بادنیای غرب بسرگردگی شیطان بزرگ وانگلیس خبیث ازنشانه های ایجاد راهای نفوذ توسط عوامل داخلی نظیر انهائی که باکری درددل میکنند وبابی بی سی مصاحبه میکند وامثال انها نفود که شاخ دم نداردولی راها وروشها متعدد است
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۸:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۰
0
2
... بزرگان از نفوذ فساد ... نگران باشند ...
ناشناس
|
United States
|
۱۷:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۷
0
0
روزنامه ایران نوشت: طی روز‌های گذشته برخی چهره‌های مخالف دولت و رسانه‌های همسو، مواضع انتقادی علیه سخنان رئیس جمهوری در نمایشگاه مطبوعات اتخاذ کرده‌اند. در ادامه همین خط خبری، نصرالله پژمانفر یکی از نمایندگان مخالف دولت هم اقدام به جمع‌آوری امضا برای تذکر به روحانی کرده است. این تذکر البته در جلسه دیروز مجلس هم خوانده نشد.

پژمانفر مدعی شد که حدود ۱۰۰ نماینده این تذکر را امضا کرده‌اند اما او به دلایلی آن را مطرح نکرده ولی همچنان پیگیر است. آنچه اعتراض این جریان‌های سیاسی مخالف دولت را برانگیخته، آن بخش از سخنان رئیس جمهوری در جلسه هیأت دولت (۱۳ آبان) است که هشدار داده بود موضوع «نفوذ» به ابزاری جناحی تبدیل نشود. او همچنین در مراسم افتتاح نمایشگاه مطبوعات هم در دفاع از آزادی بیان و حقوق مطبوعات سخنانی بیان کرده بود که به مذاق برخی‌ها خوش نیامده بود.

علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس تأکید کرد که آنچه رئیس جمهوری گفته است، وظیفه قانونی او بوده است. نماینده تهران افزود: «آقای روحانی به عنوان رئیس جمهوری و براساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی، مسئول اجرای قانون اساسی است و هر جا که خلاف قانون اساسی انجام شود، رئیس جمهوری حتماً باید از حق مردم دفاع کند.»

وی ادامه داد: در مورد بازداشت تعدادی از روزنامه‌نگاران هم به نظر من خلاف قانون اتفاق افتاده است. بازداشت خبرنگاران توسط اطلاعات سپاه جزو وظایف قانونی این نهاد نیست. این نهاد حداکثر می‌تواند به موضوع مخالفان نظام مثل «منافقین»، «پژاک» و… بپردازد ولی موضوع بازداشت خبرنگاران با وظایف این نهاد ارتباطی ندارد.

به گفته این نماینده مجلس، وزارت اطلاعات و دادستانی در این موضوع کوتاهی کرده‌اند ولی وظیفه رئیس جمهوری اقتضا می‌کرده که ورود و انتقاد کند. بنابر این سخنان ایشان کاملاً درست است.

مطهری با اشاره به اینکه «نفوذ در هر دستگاهی ممکن است اتفاق بیفتد و اینکه برخی فقط احتمال اشتباه در بین روزنامه‌نگاران و اصلاح‌طلبان را برجسته کنند، درست نیست»، ادامه داد: قبلاً هم گفته‌ام که اتفاقاً احتمال «نفوذ»، اغلب در جاهایی بیشتر است که خیلی تظاهر به طرفداری نظام دارند و خطر «نفوذ» را باید در آن جاها جست‌وجو کرد.

وی تأکید کرد: کسی که علنی انتقاد می‌کند، بعید است «نفوذی» باشد. کسی که قصد «نفوذ» داشته باشد، ظاهر جذاب و موجهی برای خود درست می‌کند.
ناشناس
|
United States
|
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۸
0
0
سعید جلیلی ...طی سالهای اخیر اظهار کرده است ... افرادی که امروز در حصر به سر می‌برند هیچ کوششی برای بازگشت به دامان نظام نکردند!

...
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار