مجلس خبرگان رهبري یکی از مهمترين ارگانهاي تأثيرگذار در نظام جمهوري اسلامي است، كه وظيفه تشخيص و تعيين ولي فقيه را بر عهده دارد، لذا افرادي كه در اين مجلس ميخواهند حضور داشته باشند بايد داراي ملاكها و تخصصهاي خاصي باشند تا بتوانند براساس احكام و قواعد اسلامي وظايف خود را به بهترين نحو انجام دهند. به خاطر وظيفه خطيري كه اين مجلس عهدهدار آن است، افراد نامزد حضور در اين مجلس بايد از شرايط ويژهاي برخوردار باشند و با حساسيت مضاعفي صلاحيت آنها توسط مراجع ذيربط رسيدگي شود،چرا كه مسامحه و سهل انگاري در انتخاب افراد واجد شرايط، لطمات و آسيبهاي سنگيني را به بار خواهد آورد. در متن قانون اساسي شرايطي براي افرادي كه ميخواهند در مجلس خبرگان رهبري حضور داشته باشند مورد توجه قرار گرفته است كه علاوه بر التزام به نظام جمهوري اسلامي و چند شرط ديگر، به شروط تخصصياي از قبيل، اجتهاد در حد قدرت استنباط، بينش سياسي و اجتماعي نيز اشاره شده است. يكي از مباحث اصلي در مورد شرايط نامزدها ملاك رجليت و مرد بودن است،بر همين اساس برخيها معتقدند در شرايطي كه در قانون براي اعضاي مجلس خبرگان شمرده شده است، صحبتي از مرد بودن اين افراد نشده است، پس بانوان هم ميتوانند در انتخابات مجلس خبرگان رهبري شركت كنند و به عنوان يكي از اعضاي آن انتخاب شوند.
در سال جاري كه انتخابات مجلس خبرگان رهبري برگزار ميشود عدهاي از افراد و روحانيون اين مسئله را در قالبهاي مختلف و به صورت شفاف و خيلي صريح مطرح كردهاند و انتقادهايي را نسبت به اين مسئله مطرح ميكنند كه چرا بانوان نميتوانند در مجلس خبرگان رهبري شركت كنند، آن هم در صورتي كه هيچ منع قانوني براي حضور آنها وجود ندارد؟ و همچنين مطرح ميكنند كه اين نظر شخصي بعضي از افراد ميباشد كه مانع حضور خانمها ميشوند، با وجود اينكه در منابع فقهي ما هيچ اسمي از مرد بودن و ذكوريت نيامده است؟
براي اينكه مسئله به خوبي و به درستي بيان شود بايد از جهات مختلف و به صورت بسيار موشكافانهاي اين موضوع بيان شود. در ابتدا بايد به موضوع جايگاه مجلس خبرگان پرداخته شود، يعني بدانيم كه خبرگان رهبري در نظام جمهوري اسلامي از چه درجه و جايگاهي برخوردار است.
چنانكه گفته شد مهمترين مجلس و ارگاني كه در نظام اسلامي وجود دارد، مجلس خبرگان رهبري است كه وظيفه انتخاب و معرفي رهبري جامعه اسلامي را بر عهده دارد، و همچنين چنانچه رهبري جامعه در صورت فوت يا كهولت سن و ... نتوانست به خوبي ايفاي نقش كند اين وظيفه خبرگان رهبري است كه شخص مورد تأييد را براي جايگاه رهبري معرفي كند، لذا نقشي كه آنها در حكومت اسلامي ايفا ميكنند، نقش انتخاب رهبري است كه بسيار حساس و قابل اهميت ميباشد. دشمنان نظام اسلامي هميشه به دنبال راهي براي نفوذ به ارگانهاي مهم كشور به خصوص مجلس خبرگان رهبري بوده و هستند، پس حساسيتي كه در انتخاب اعضاي اين مجلس به كار برده ميشود، بجا و كاملاً منطقي است. حال با توجه به جايگاه اساسي مجلس خبرگان رهبري بايد شرايطي را كه براي اعضاي آن برشمردهاند مورد بررسي قرار داد.
نكته اول: بحث ما در مورد رجليت اين افراد ميباشد كه آيا مجتهدي كه در مجلس خبرگان رهبري ميتواند حضور پيدا كند حتماً بايد مرد باشد يا خانمهاي مجتهده نيز صلاحيت ورود به خبرگان را دارند؟
شرط اجتهادي كه در قانون براي اعضاي خبرگان ذكر شده، يك شرط كاربردي است، مجتهدي كه قدرت استنباط احكام را داشته باشد، يعني بتواند در مورد مسائل مورد نظر از اجتهاد خود استفاده كند و نظر علمي و اجتهادي خود را بيان كند. حال اگر بانوان مجتهده نيز در خبرگان رهبري حضور داشته باشند بايد در موارد مختلفي كه در رابطه با رهبري و شئون مختلف آن بحث ميشود طبق معلومات خود اجتهاد كنند و رأي بدهند. در اينجا سؤالي مطرح ميشود كه آيا اجتهاد زنان براي غير خودشان قابل قبول ميباشد و رأي اجتهادي آنها براي افراد ديگر قابليت اجرا دارد يا نه؟
يكي از شرايطي كه براي مرجعيت ذكر ميشود اين است كه مرد باشد يعني زنان نميتوانند مرجعيت افراد ديگر را داشته باشند، به عبارت دقيقتر زنان ميتوانند مجتهد باشند و احكام و مسائل ديني را با قدرت استنباط خود اجتهاد و به آن عمل كنند، ولي نميتوانند به عنوان مرجع براي افراد ديگر اجتهاد كنند، يعني اجتهاد آنها براي ديگران قابل قبول نيست و تنها در مورد خود آنها كارايي و كاربرد دارد.در بحث خبرگان رهبري كه شرط اجتهاد مطرح شده، بر فرض حضور زنان، آيا اجتهاد و رأي آنها در يكي از مسائل مطرح شده نظير «انتخاب رهبر» در اين مجلس براي ديگران هم قابل قبول ميباشد يا خير؟ اگر موضوع اجتهاد صرفاً شرطي براي اعضاي خبرگان ميباشد و حالت كاربردي ندارد ديگر جايي براي بيان اين مسائل نيست، ولي اگر اجتهاد مطرح شده جنبه كاربردي دارد و اعضاي خبرگان بايد از اجتهاد خود در موضوعات مختلف استفاده كنند ـ كه واقع هم همين است ـ لذا حضور زنان و اجتهاد شخصي آنان در خبرگان رهبري با اشكالي كه مطرح شد، روبهرو ميشود.
نكته دوم: بحث ديگري كه مطرح ميباشد اين است كه در متن قانون و شرايطي كه براي اعضاي مجلس خبرگان شمرده شده است صحبتي از مرد بودن به ميان نيامده است. افرادي كه حضور زنان را در مجلس خبرگان بلامانع ميدانند، اين موضوع را بيان ميكنند كه برای حضور زنان در جایگاه سران سه قوه منع قانوني وجود ندارد. بنابراین چنین منعی درباره خبرگان هم نباید باشد. لذا نبايد از حضور آنها جلوگيري شود. البته درست است كه در قانون صراحتاً به اين مورد اشاره نشده است ولي اين را بايد توجه داشت حساسيتي كه در اينجا وجود دارد، بسيار زياد است. چگونه است كه در مناصب ديگري چون سران سه قوه بايد مردان حضور پيدا كنند، آن هم با شرايط خاص، اما در اينجا كه جايگاهي با اهميتتر و كليديتر ميباشد با ديدگاه ديگري روبهرو ميشويم، خبرگان رهبري اگر حساسيتش بيشتر از ديگر ارگانها نباشد كمتر نيست لذا با جديت بيشتري بايد مورد بررسي قرار گيرد.