فراگيري شعار «مرگ بر امريكا» را مي‌توان يكي از ثمرات انقلاب اسلامي دانست كه البته امروز ديگر محدود به جغرافياي ايران اسلامي نيست و در بسياري از نقاط دنيا از سوي آزادگان جهان فرياد زده مي‌شود. اين شعار جهاني را مي‌توان نمادي از «استكبارستيزي» و «سلطه‌ناپذيري» ملت ايران دانست كه در طول 36سال گذشته به‌عنوان الگويي قابل‌اعتنا در پيش چشم ملت‌هاي دنيا بوده است و درس‌هاي فراواني براي بسياري از جهانيان داشته است. هرچند عده‌اي از «انقلابيون پشيمان» و «خودعاقل‌پنداران مرعوب» تلاش كرده و مي‌كنند تا اين شعار را به محاق برده و اثرات آن را در جامعه ما كمرنگ كنند، اما استدلال‌هاي مرعوبانه اين قسم افراد و نيز خاطرات مشكوك‌الاعتبار آنها نتوانسته است تاكنون پروژه «بزك كردن چهره امريكا» را به نتيجه برساند. جالب‌تر اينجاست كه هر از گاهي كه برخي در داخل سعي مي‌كنند نوعي «آلزايمر سياسي» را فراگير كنند تا سياهه جنايات نظام سلطه از حافظه تاريخي ملت ايران، پاك شود، اين خود مستكبران و سلطه‌گران غربي هستند كه با ادبيات خاص خودشان و رفتارهاي زياده‌خواهانه‌شان، عملاً تمام اين رشته‌ها را پنبه كرده و ماهيت و خوي استكباري‌شان را كه ملت ايران از آن بيزار است، به نمايش مي‌گذارند. تجربه سه دهه تلاش‌هاي نافرجام برخي جريان‌هاي سازش‌طلب براي پايان دادن به راهبرد استكبارستيزي نشان مي‌دهد هرچند غرب و امريكا به دنبال نفوذ و بازگشت به ايران است، اما درعين‌حال بر اساس سنن الهي نمي‌تواند خوي شيطاني خود را نيز پنهان سازد و ازاين‌رو هرچند، گاه موفق شده است زمينه‌هايي براي رخنه و تطهير چهره خود از طريق برخي عناصر داخلي پيدا كنند، اما خيلي زود ورق برگشته و ماهيت حقيقي‌اش آشكار شده است. ازاين‌رو مي‌توان با قاطعيت گفت كه به دليل ماهيت اساسي استكباري دولت ايالات‌متحده امريكا، پروژه «بزك‌سازي چهره امريكا»، «آلزايمر سياسي براي فراموشي استكبارستيزي» به نتيجه نخواهد رسيد و اين پروژه در آينده نيز توفيق چنداني نخواهد داشت.
اما بايد گفت كه هرچند شعار «مرگ بر امريكا» نمادي از استكبارستيزي ملت ايران در سطح دنياي امروز است، اما مفهوم سلطه‌ستيزي تنها به شعار ختم نمي‌شود و جلوه‌هاي گوناگوني در ميدان عمل مي‌يابد. به‌طوركلي بايد گفت در طول بيش از سه دهه گذشته شعار «مرگ بر امريكا» در حوزه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي ظهور و بروز پيداكرده است و الگوسازي مناسبي براي ديگر ملت‌ها شده است.
اكنون در آستانه روز ملي مبارزه با استكبار جهاني نيز مي‌توان جلوه‌هاي عملي مرگ بر امريكا را در آوردگاه‌هاي گوناگون پيش روي ملت ايران برشمرد كه برخي از مهم‌ترين آنها عبارت‌اند از:
1ـ جلوگيري از نفوذ و بازگشت امريكا: اكنون و به‌خصوص دوره پسابرجام، تلاش امريكا براي نفوذ و بازگشت به ايران شدت گرفته است و به‌نظر مي‌رسد مهم‌ترين راه مبارزه حقيقي با امريكا در حال حاضر، شناخت راه‌هاي رخنه و انسداد آن است.
2ـ جلوگيري از گسترش قدرت محور غربي- عربي- عبري در منطقه: شكي نيست كه منطقه غرب آسيا به آوردگاه رقابت دو محور مقاومت و سازش تبديل‌شده است كه محور متحدان امريكا با شعله‌ور كردن جنگ نيابتي به دنبال ضربه زدن به محور مقاومت و مهار اقتدار منطقه‌اي جمهوري اسلامي ايران است. در چنين شرايطي حمايت كامل از مقاومت و حضور و نفوذ منطقه‌اي نظام يكي ديگر از جلوه‌هاي مرگ بر امريكا است.
3 ـ مقاوم‌سازي اقتصاد: نمي‌توان از ياد برد كه دشمن از آسيب‌پذيري اقتصاد ايران در سال‌هاي اخير بيشترين سوءاستفاده را نمود و بزرگ‌ترين حجم تحريم‌هاي تاريخ را عليه جمهوري اسلامي ايران وضع نمود. اكنون چه غرب به وعده‌هاي خود در برجام عمل كند و چه نقض عهد كند، بايد بدانيم كه راه انسداد مسير تكرار تحريم‌ها، مقاوم‌سازي اقتصاد با محوريت حمايت از توليد ملي است كه لازم است بر اساس سياست‌هاي كلي ابلاغي مقام معظم رهبري دنبال شده و دولت نيز با تشكيل ستاد قوي و برنامه اجرايي كارآمد سهم خود را در اين عرصه به ميدان عمل آورد.
4ـ مقاوم‌سازي فرهنگي: هرچند تهاجم فرهنگي و جنگ نرم كه به دنبال تغيير باورها و ارزش‌هاي حاكم بر جامعه ايران است، سابقه‌اي به درازاي چند دهه دارد، اما با پيشرفت فناوري در سال‌هاي اخير بر شدت و گستردگي آن افزوده شده است و اكنون در مقطع كنوني بيم آن مي‌رود كه با حضور مستقيم برخي مؤسسات پوششي و به‌ظاهر بين‌المللي، رخنه‌هاي فرهنگي در داخل موجبات آسيب‌پذيري جامعه ما را فراهم آورد. بنابراين لازم است جبهه مؤمن انقلابي به ميدان عمل آمده و در اين آوردگاه حساس از انقلاب اسلامي پاسداري نمايد.
5ـ افشاي چهره بزك‌كرده امريكا: همان‌گونه كه پيش‌تر نيز اشاره شد جريان نفوذي، با همه شكست‌هايي كه تاكنون مواجه شده است، از تطهير امريكا دست نمي‌كشد و بنابراين بايد جبهه جوانان مؤمن انقلاب اسلامي در افشاي ماهيت حقيقي اين چهره بزك شده بكوشند.
6ـ حل مشكلات مردم و كارآمدسازي: رهبر معظم انقلاب سال‌ها پيش تأكيد كردند: «هر كه مي‌خواهد با امريكا مبارزه اساسي كند، بايد به اين مردم خدمت كند.» واقعيت آن است كه امروز كشورها از چالش‌هاي جدي اقتصادي رنج مي‌برند كه عمدتاً ناشي از سوء تدبيرها و سوء مديريت‌ها است. بار اصلي اين مشكلات معيشتي را مردم بر دوش مي‌كشند و هم اينان هستند كه ولي‌نعمتان اصلي مسئولان هستند. اكنون وظيفه مديران اجرايي آن است كه با عمل به وعده‌هاي خود و حل مشكلات معيشتي جامعه، دشمنان را نااميد سازند. بي‌ترديد جلوه‌هاي گوناگون مبارزه حقيقي با امريكا تنها به موارد فوق محدود نبوده و به‌نظر مي‌رسد لازم است جبهه مؤمن، خود را براي مبارزه‌اي چندوجهي و تمام‌عيار در اين عرصه آماده سازند. چنانچه حضرت امام خامنه‌اي مي‌فرمايند: «نيروهاي مؤمن ما در سرتاسر كشور بدانند كه حركت به سمت اهداف و آرمان‌هاي اسلامي است؛ در اين هيچ ترديدي نيست و همه خودشان را آماده نگه بدارند، همه آماده باشند؛ نيروهاي مؤمن، نيروهاي اصيل و معتقد در سرتاسر كشور - كه بحمدالله اكثريت قاطع اين كشور را هم تشكيل مي‌دهند- آماده به كار باشند. آماده به‌كار به‌معناي آماده جنگ نيست، يعني هم آماده كار اقتصادي باشند، هم آماده كار فرهنگي باشند، هم آماده كار سياسي باشند، هم آماده حضور در ميدان‌ها و عرصه‌هاي مختلف باشند؛ آماده باشند، ما همه بايد آماده باشيم. در مقابل اين جهت‌گيري‌هاي دشمنان - كه دشمنان ما شب و روز نمي‌شناسند- ما هم بايد شب و روز نشناسيم و همه آماده باشيم.»
