بيانات اخير رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع اقشار مختلف مردم را ميتوان فتح بابي از موضوع مهم دو انتخابات سال جاري دانست كه ايشان بر اساس اقتضائات موجود و نياز به روشنگري، به بيان نكات مهمي در ذيل اين مسئله پرداختند. در اين يادداشت تلاش ميشود نگاهي كلي به برخي از نكات مورداشاره معظمله در باب انتخابات ارائه شود:
1- اساس نظام جمهوري اسلامي بر مبناي نظريه و الگوي «مردمسالاري ديني» بنا نهاده شده و همين بنيان كلي است كه مسئله انتخابات و اهميت آن را پررنگ ميسازد. مراجعه به آراي مردم نه آنگونه كه برخي تفسير ميكنند براي رعايت الگوهاي بهاصطلاح توسعه سياسي مدون شده بر اساس مباني غربي، انجام ميپذيرد و نه آنگونه كه برخي ديگر توجيه ميكنند، براي ظاهرسازي و فاقدالاصاله است. اتفاقاً مراجعه به رأي مردم و انتخابات فرآيندي كاملاً بومي و داراي اصالت است كه بر اساس انديشه سياسي امام راحل عظيمالشأن و رهبر معظم انقلاب دنبال ميشود.
2- انتخابات علاوه بر مبناي فوق، در تقويت قدرت ملي كشور و نظام نيز نقش بسزايي داشته و دارد. برگزاري سيوچند انتخابات در عرض بيش از سه دهه علاوه بر آنكه موجبات تحكيم روابط ميان ملت و حاكميت را فراهم ميآورد، پشتوانهاي در اختيار نظام و مسئولان قرار ميدهد كه در مواجهه با انواع تهديدات با صلابت ايستادگي كرده و از اين ظرفيت عظيم براي نيل به اهداف عالي انقلاب اسلامي، حداكثر بهرهبرداري را بكنند.
3- تداوم مراجعه نظام به آراي مردم، يكي ديگر از برگهاي برنده و نقاط قوتي است كه در طول سالهاي متمادي در تقويت نظام اسلامي بسيار مؤثر بوده است. به تعبير رهبر معظم انقلاب اسلامي «ما اين را در طول اين ۳۶ سال، ۳۷ سالي كه از اول انقلاب گذشته است، نگذاشتيم تعطيل بشود يا تأخير بيفتد. در كشورهاي گوناگون وقتي جنگ ميشود يا يك حادثهاي اتفاق ميافتد، انتخابات را عقب مياندازند، [اما] در ايران انتخابات يك روز از موعد مقرر خودش عقب نيفتاده است؛ در هيچ برههاي از برههها. تهران بمباران ميشد، شهرهاي خوزستان و ايلام و كرمانشاه و بقيه جاها بمباران ميشد، در عينحال انتخابات در موعد معين انجام ميگرفت. در اقصينقاط كشور همينجور بود؛ در روستاها و [حتي] در جاهايي كه رفتوآمد سخت است. انتخابات در اين كشور تعطيل نشده است. بعضي ميخواستند تعطيل كنند انتخابات را - در بعضي از دورهها برخي از آدمهاي سياستباز و سياستزده سعيشان اين بود كه انتخابات را تعطيل كنند يا عقب بيندازند- [اما] به توفيق الهي جلوي اينها گرفته شد و انتخابات در موعد معين انجام گرفت.»
بهطور مشخص در انتخابات مجلس هفتم كه تجديدنظرطلبان، روگرداني مردم را از خودشان مشهود و شكستشان را قطعي ميدانستند، تلاش كردند با انواع و اقسام ترفندها، از جمله تحصن و فضاسازي رسانهاي، مانع از برگزاري بهموقع انتخابات شوند و حتي در چند روز مانده به انتخابات حادثهاي مشكوك در شرق كشور منجر به وقوع انفجار در برخي ايستگاههاي راهآهن و مناطق اطراف آن شد كه بهنظر ميرسد اقدام پشتيبان كننده سرويسهاي اطلاعاتي دشمن براي تقويت موضع متحصنين ناراضي از انتخابات باشد. يا در مورد ديگري يك سال پسازآن در انتخابات رياست جمهوري نهم حاميان كانديدايي كه احتمال شكست خود را در دور دوم انتخابات بالا ميديدند، تلاش كردند به بهانههاي مختلفي همچون تشكيك در نتايج يا آماده نبودن برگزاري مرحله دوم انتخابات را به تعويق بيندازند تا فرصت كافي را براي فضاسازي عليه رقيب خود بيابند كه اين تعويق در تضاد آشكار با قانون اساسي بود و با ايستادگي مردم و نظام در هر دو بار انتخابات در موعد خود و در كمال آرامش برگزار شد.
4- نكته مهم ديگر ناظر به بحث سلامت انتخابات است كه اتفاقاً آنهم از نقاط قوت و افتخارات نظام اسلامي است. در سال 1388 كه انتخاباتي با بيشترين نصاب رأيدهنده در كشور ما برگزار شد و انگشت شگفتي را به دهان جهانيان گذارد، عدهاي تلاش كردند با برنامه از پيش طراحيشده در سلامت انتخابات تشكيك كنند و نظام را به تقلب و دستكاري در آراي مردم متهم سازند. گذر زمان و كنار رفتن غبار فتنهها ثابت نمود كه ادعاي تقلب، توهم يا افترايي بيش نبوده است و هيچگاه هيچ سند منطقي و عقلايي براي اثبات آن ارائه نشد. خيالپردازي عدهاي از خواص سادهلوح و نيز قدرتطلبي برخي خواص آلوده به مطامع دنيا، فرصتي بينظير را در اختيار سرويسهاي اطلاعاتي غرب قرار داد تا با بهرهگيري از مهره چينيهايي كه از پيش در حلقه اطرافيان و بستگان اين نخبگان انجام پذيرفته بود، آنها را به آتشبياران معركه هتك حيثيت نظام تبديل كنند.
جالب اينجاست برخي از همين افراد فتنهگر و حامي فتنه چهار سال بعد كه نتيجه انتخاباتي ديگر را مطابق ميل خود ميديدند، از «حقالناس» سخن گفتند و لب نگشودند كه چگونه چهار سال پيش از آن حقالناس اكثريت مردم ايران را ناديده گرفته بودند و بر طبل ابطال انتخابات ميكوبيدند.
حضرت امام خامنهاي دراينباره ميفرمايند: « رأي مردم هم بهمعناي واقعي كلمه حقالناس است؛ حقالناس است. وقتي ميآيد برادر و خواهر ايراني در انتخابات شركت ميكند و رأي در صندوق مياندازد، رعايت اين حق او واجب شرعي است، واجب اسلامي است؛ در اين امانت او نبايد خيانت كرد؛ واقعاً حقالناس است. نتيجه آرا هم هرچه شد، بايستي به آن ملتزم بود؛ اين هم حقالناس است. اينكه ما در سال ۸۸ در مقابل كساني كه اصرار ميكردند بايد انتخابات باطل بشود ايستاديم، بهخاطر همين بود كه از حقالناس دفاع كرديم. 40 ميليون [نفر] - بالاترين نصاب انتخابات- در سال ۸۸ در [دادن] آرا شركت كردند. خب، يك نتيجهاي داد. هر كسي [هم] برنده اين انتخابات ميشد، ما همينجور ميايستاديم، دفاع ميكرديم. بنده از حقالناس دفاع كردم، از حق مردم دفاع كردم. باز هم هر وقتيكه مردم رأي بدهند - به هر كسي كه مردم بپسندند و بپذيرند و رأي بدهند- بنده از رأي مردم دفاع خواهم كرد؛ پشت سرِ مردم خواهم ايستاد.»
5- آخرين نكته قابلذكر آنكه اصولاً آنان كه راه فرصتطلبي را پيشه كنند، از عناوين و ارزشها مطابق ميل خود بهره ميگيرند. از جمله مصاديق اين موضوع نظارت استصوابي است كه كاملاً قانوني و شرعي نيز هست. نظارت براي برگزاري سالم و صحيح انتخابات و جلوگيري از اعمالنفوذ عوامل اجرايي و نيز جلوگيري از ورود عناصر فاقد صلاحيت به انتخابات از حقوق مردم است. جالب اينجاست كه گاه مشاهده ميشود عدهاي در دورههايي كه با وجود نظارت استصوابي به مجلس راهيافتهاند، هيچگونه اعتراضي نداشتهاند و حال كه نگران عدم رقم خوردن انتخابات به نفع خود هستند، نظارت استصوابي را بهانه ميكنند.
طبعاً نميتوان انتظار داشت كه مردم از همه گذشته و حال آشكار و پنهان نامزدهاي انتخاباتي مطلع باشند، ولي از حقوق آنها اين است كه نهادي وظيفه حراست از نظامي را كه خون دهها هزار شهيد نهال آن را آبياري كرده است، در مقابل نفوذيها و بزهكاران نقابدار بر عهده گيرد. بنابراين به تعبير رهبر معظم انقلاب «بخشي از اين حقالناس، همين حق رأي شوراي نگهبان است؛ همين حق نظارت استصوابي و مؤثر شوراي نگهبان است؛ اين جزو حقالناس است، اين را بايد رعايت كرد، اين را بايد حفظ كرد.»