حضور مؤثر اما منفي فرانسه در محافل فرهنگي و هنري كشورمان مسئلهاي است كه خطر آن شايد به وضوح انتقال خونهاي آلوده نباشد، اما قطعاً از آن خطرناكتر و تأثير آن بلندمدتتر است.
به گزارش «جوان» حضور لوران فابيوس، وزير امور خارجه فرانسه در ايران و يادآوري پرونده خونهاي آلوده باعث ايجاد مخالفتهاي زيادي در داخل كشورمان و حتي حضور معترضان در فرودگاه براي ابراز مخالفت با حضور فابيوس در ايران شد. اما بسياري از افراد نسبت به سابقه بد كشور فرانسه در روابط فرهنگي با ايران بيتوجه يا ناآگاه هستند.
سينماي سفارتي فرانسهدرباره نقش فرانسه در انتقال ويروس ايدز به ايران تا به حال چند مستند از جمله «سوغات فرانسوي» و«چند قطره خون» توليد شده است و هفته گذشته تب تماشاي اين فيلمها بالا گرفت و مردم از نحوه ورود خونهاي آلوده از فرانسه به كشورمان آگاه شدند و به نقش دولت فرانسه كه در آن زمان فابيوس جوانترين نخستوزير تاريخ اين كشور زمامدار امور بود، پي بردند. فابيوس به ايران آمد و رفت و آنگونه كه مشخص است اين حضور به گسترش روابط با فرانسه خواهد انجاميد. اما فرانسه در همين حدود 10 سالي كه از آخرين حضور وزير خارجه اين كشور ميگذشت، تا به امروز، حضور پررنگي در محافل هنري كشورمان داشته، حضوري كه گاهي آثار سوء آن ميتواند اثرات مخربتري از انتقال ويروس ايدز به ايران داشته باشد.
يكي از مهمترين حضورهاي فرانسه در كشورمان، ردپاي اين كشور در حوزه سينماست. واژه «سينماي سفارتي» مدتي است در محافل هنري كشورمان در نقد همكاري فيلمسازان ايراني با دولتهاي غربي مطرح شده است. كافي است با اين كليد واژه جستوجوي كوتاهي در فضاي مجازي داشته باشيم تا به موارد متعدد همكاري مستقيم دولتهاي غربي با فيلمسازان ايراني برسيم. دولت فرانسه همكاري نزديكي با برخي از چهرههاي سينمايي كشورمان داشته است. «مشرق» در سال 89 كه سينماي ايران به دليل مسائل خانه سينما دچار مشكلات متعددي شده بود طي گزارشي در خصوص فعاليتهاي سينمايي سفارت فرانسه در ايران نوشت: «كارمندان سفارت فرانسه به ويژه بخش رايزني فرهنگي در هفتههاي اخير ملاقاتهاي متعددي را با چهرههاي فرهنگي- هنري به ويژه سينمايي داشتهاند. يكي از محورهاي كاري رايزن فرهنگي سفارت فرانسه پيگيري اخبار خانه سينما، جشن سينماي ايران، شوراي داوري خانه سينما، فعاليتها و مواضع معاونت سينمايي وزارت ارشاد و بنياد سينمايي فارابي بوده است. براساس اين گزارش، بخش عمده اين ملاقاتها و پيگيريها در ساختماني در ديباجي شمالي انجام ميشود. گفته ميشود تاكنون تعدادي از اهالي سينما موفق به اخذ بورسيههاي كوتاهمدت و بلندمدت از سفارت فرانسه شدهاند.» همچنين چند فيلم سينمايي و مستند با حمايت مستقيم فرانسه ساخته شده و فيلمساز نيز با همراهي سفارت توانسته فيلمش را به جشنوارههاي خارجي برساند. از جمله اين فيلمها «كسي از گربههاي ايراني خبر ندارد» است كه در ايران توقيف اما نسخه آن توسط بهمن قبادي در اينترنت به اشتراك گذاشته شد. علاوه بر اين فيلم اسامي چندين تن از كارگردانان شناخته شده ايراني نيز به طور غيررسمي در ليست همكاران سفارتخانههاي اروپايي از جمله فرانسه ديده ميشود.
نشان شواليه و فراماسونريعلاوه بر حمايت جشنواره كن فرانسه از برخي جريانهاي فكري در سينماي ايران، فرانسه تلاش ميكند تا هنرمندان مورد نظر خود را از طريق اعطاي نشان دولتي، تشويق و ترغيب كند. داستان دريافت نشان شواليه توسط چند تن از سينماگران، نويسندگان و موسيقيدانهاي ايراني و اينكه چرا فرانسه توجه خاصي به هنرمندان ايراني دارد، در سال گذشته منجر به كشاكشهاي مختلفي شد كه در نهايت منجر به انصراف برخي از افرادي شد كه نام شان به عنوان دريافتكننده نشان «شواليه» مطرح شده بود. محمدرضا شرفالدين، مدير انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس، ميگويد: به صراحت ميگويم كه نشانهايي مانند شواليه در لژهاي فراماسونري ريشه دارد، درست همان طور كه جشنواره كن را فراماسونرها اداره ميكنند. به زودي خواهيد فهميد كه حتي ابوبكر البغدادي و سران داعش هم از فراماسونرهاي فرانسوي هستند.
اگرچه با واكنشهاي منفي كه در جامعه عليه اعطاي نشان شواليه صورت گرفت، بعيد به نظر ميرسد فرانسويها به اين زوديها روي اين جايزه مانور دهند اما در طول چند سالي كه اين كشور، ايران را مركز توجه خود در اعطاي نشان كرده است، هنرمندان خاصي براي دريافت نشان «شواليه» انتخاب شدهاند كه نامشان و دليل انتخابشان تا حد زيادي سؤالبرانگيز بوده است.
دولت فرانسه از چندين دهه پيش تلاش داشته تا حضور خود را به عنوان كشوري حامي فرهنگ و هنر در ايران تثبيت كند و تنها چند نمونه مانند سينماي سفارتي و نشان شواليه بوده كه رسانهها با تمركز روي آنها به آثار سوءشان پرداختهاند و زواياي ديگر اين حضور شبههانگيز فرهنگي هنوز روشن نشده است.