گفتهاند: «رطب خورده منع رطب كي كند؟» ولي در ماه رمضان كه مصرف خرما بالا ميرود، بعضيها نه ميتوانند نخورند، نه دلشان ميآيد منع نكنند! فلذا هاشمي رفسنجاني طي سخناني ديگران را از تفرقه سياسي در كشور منع كرده است! خودمانيمها، بعضيها هم خرما را ميخواهند هم چيزهاي ديگر را، يكجا يهويي!
افكار تيتر زده: «گاز ايران، نگراني تازه اسرائيليها». يكي از همكاران با ديدن اين تيتر گفت: ما امكان ندارد كسي را گاز بگيريم! فوقش ممكن است چند تا لگد و مشت و اردنگي بزنيم!
مشاور اوباما: «بايد ايرانيها را مقصر شكست مذاكرات جلوه دهيم. » ميتوانيد بهانه بياوريد كه عراقچي به موگريني چپ نگاه كرده است! يا در لحظه امضاي توافقنامه، بگوييد خودكار جان كري قطع كرده و همهاش تقصير ظريف است! يا اينكه شايعه كنيد فابيوس از عينك تختروانچي ميترسد! يا بگوييد لاورف رفته گل بچينه! خلاصه از اين دست بهانههاي خوب زياد هست!
محمدرضا تاجيك كه روز گذشته در روزنامه شرق مشغول تدوين مانيفست «نواصلاحگرايي» بود، از بازگشت به دقايق سازنده 76 سخن راند! بايد به عرض برسانيم كه شما برگرديد، ما با اجازه همينجا هستيم! فقط دير كنيد ميرويمها!
يك چيزي بگوييد كه بگنجد! گيريم در ديزي باز باشد، ولي گنجايش ديزي هم محدود است! به هيچ وجه «دكل نفتي» توي ديزي جا نميشود! آقاي رستم قاسمي بيراه نگفته كه: «دكل حفاري دريايي حداقل 50 نفر خدمه دارد و جابهجايي آن تشريفات خاص و ويژهاي دارد و گم شدن يك دكل معنايي ندارد.» اما بعضي سايتها و روزنامهها گويا استعداد خاصي در خودشان براي معنا كردن مسائل بيمعنا ميبينند كه ماجراي دكل را ول نميكنند. به قول نيمه معروف(!) اين «دكل» اگر براي ما «نفت» ندارد براي بعضيها «نان» دارد!