کد خبر: 724291
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۷
دكتر مسلمي نائيني در گفت‌وگو با «جوان»:
مسئله جذب هيئت و استاندارد كردن نسبت استاد به دانشجو در دانشگاه‌هاي كشور؛ يكي از مهم‌ترين چالش‌هاي چند سال اخير در حوزه آموزش عالي كشور بوده است.

براي بررسي ابعاد مختلف اين موضوع با دكتر حسن مسلمي نائيني استاد تمام دانشكده فني و مهندسي دانشگاه تربيت مدرس و مديركل بورس و امور دانشجويان خارج از كشور در دولت دهم به گفت‌وگو نشسته‌ايم. مسلمي نائيني كه در نتيجه چند سال حضور در بدنه مديريتي وزارت علوم؛ شناخت دقيقي از روند حاكم بر آموزش عالي كشور دارد؛ بدون در نظر گرفتن ملاحظات سياسي، از ايرادات روند جذب هيئت علمي در دولت‌هاي نهم، دهم و يازدهم مي‌گويد. مشروح گفت‌وگوي روزنامه «جوان» با دكتر مسلمي نائيني پيش روي شماست.

چرا با وجود حكم صريح برنامه پنجم توسعه در زمينه رسيدن نسبت استاد به دانشجو به حد نصاب 1 به 18 و خيل ‌فارغ‌التحصيلان دكتري در رشته‌هاي مختلف؛ ما اين همه با افق ترسيم شده برنامه فاصله داريم؟ دليل تعلل در جذب هيئت علمي لازم براي دانشگاه‌ها را چه مي‌دانيد؟

بله. اين ايراد وارد است. در حال حاضر جمعيت دانشجويي كشور بيش از چهار و نيم ميليون نفر و تعداد هيئت علمي دانشگاه‌ها حدود 70 هزار نفر است. در حالت مطلوب؛ ما به 50هزار عضو هيئت علمي جديد نياز داريم. در حال حاضر در برخي مراكز آموزش عالي نسبت استاد به دانشجو 1 به 200 است! از طرفي نزديك به 85 درصد دانشجويان كشور خودشان هزينه تحصيلي‌شان را مي‌پردازند. يعني دولت تقريباً هزينه 15 درصد دانشجويان را مي‌پردازد. ما تعداد زيادي دانش‌آموخته مقطع دكتري واجد شرايط داريم كه مي‌توانند مسئوليت هيئت علمي دانشگاه‌ها را بپذيرند تا اين همه با استانداردها فاصله نداشته باشيم. من فكر مي‌كنم استاندارد بايد 1 به 14 باشد نه 1 به 18. قابل ذكر است كه گزارش شده در بعضي از دانشگاه‌ها مبلغ زيادي در حدود 20درصد حقوق اعضاي هيئت علمي به حق‌التدريس اختصاص داده مي‌شود كه در صورت حذف آن، با اين مبلغ مي‌توان سالانه تعداد زيادي اعضاي هيئت علمي جوان استخدام كرد.

سؤال اين است كه چه عواملي باعث به وجود آمدن و ادامه اين شرايط مي‌شود؟

مسئولان مربوط مي‌گويند دولت بودجه لازم براي اين كار را در اختيار ما قرار نمي‌دهد. حل اين مسئله نيازمند تغيير نوع نگاه دولت به جايگاه و اهميت عضو هيئت علمي در كشور است. عضو هيئت علمي يك نياز حياتي براي كشور است. ما نبايد در اين مسئله كوتاهي كنيم. بايد بودجه‌هاي خاصي براي اين مهم در نظر بگيريم. از طرفي همان‌طور كه گفتم بخش زيادي از هزينه تحصيلات عالي را خود مردم مي‌پردازند. حداقل بخشي از اين پول مردم را در جهت جذب هيئت علمي استفاده كنيم. من احساس مي‌كنم در اين زمينه كوتاهي صورت گرفته است. از طرفي تأمين كردن 50هزار عضو هيئت علمي نيازمند گسترش ظرفيت تحصيلات تكميلي است.

البته ‌فارغ‌التحصيلان خوب زيادي داريم كه جذب هيئت علمي نشده‌اند.

بله. بعضاً مشاهده مي‌كنيم كه در كشور عزيزمان ايران به كار گرفته نمي‌شوند ولي در خارج از كشور حتي در كشورهاي پيشرفته مشغول كار مي‌شوند. اين يك خطاي راهبردي است كه در نتيجه آن ما نيروهاي فكري و نخبگان خود را از دست مي‌دهيم. به نظرم مي‌شود اگر تمام دانشجويان دكتري واجد شرايط عضو هيئت علمي شدن كه از داخل و خارج از كشور ‌فارغ‌التحصيل شده‌اند را در مراكز آموزشي و پژوهشي داخل كشور جذب كنيم، باز هم نياز به عضو هيئت علمي داريم.

از چند سال قبل تغييراتي در سيستم جذب هيئت علمي به وجود آمد و سعي شد يك سيستم متمركز براي اين منظور تعريف شود. منتقدان اين روند، زير سؤال رفتن استقلال دانشگاه‌ها و گروه‌هاي آموزشي را از معايب شيوه جديد مي‌دانستند و موافقان از كاهش نقش روابط در جذب هيئت علمي سخن مي‌گويند. معايب و مزاياي اين روند را چه مي‌دانيد؟

ما بايد در اين زمينه صادقانه صحبت كنيم. در سيستم جديد هم مسئله جذب براساس اعمال سليقه به طور كامل رفع نشد. يعني اگر نمي‌خواستند فردي را جذب نكنند، جذب نمي‌كردند. به نظرم در اين زمينه بيش از هر چيز بايد يك فضاي دوستانه ايجاد كرد. مفهوم استقلال دانشگاه‌ها هم نمي‌دانم چگونه تعبير مي‌شود. چون همه ما به دولت وابسته هستيم. البته در خارج كشور هميشه به اين صورت نيست و بخش زيادي از بودجه دانشگاه از منابع غيردولتي تأمين مي‌شود. آنگونه كه من اطلاع دارم، در بعضي از كشورها عضو هيئت علمي تنها حدود 30 درصد بودجه خود را از دولت مي‌گيرد. آنجا هم به اين شدتي كه بعضاً در داخل گفته مي‌شود، حرف از استقلال نمي‌زنند كه كاملاً خودمختار باشند. اين خطاست، اين استقلال نيست. از طرفي ما بايد بياييم از اساتيد گروه بپرسيم كه شما دقيقاً چه نيرويي را مي‌خواهيد؟ اين نيرو بايد چه تخصص و چه مشخصاتي داشته باشد؟ ما مي‌خواستيم در حوزه بورس تحصيلي به اين صورت عمل كنيم. فرضاً گروه مي‌گويد من ‌فارغ‌التحصيل فلان دانشگاه در فلان رشته را مي‌خواهم تا برود در فلان كشور فلان تخصص را هم بگيرد. ما نيز بر اين اساس اقدام كنيم.

مسئله‌اي كه در اينجا مطرح مي‌شود، جايگاه تعهد در انتخاب هيئت علمي دانشگاه‌هاست. اين نياز به چه صورت تأمين خواهد شد؟

بله. مسئله تعهد در كنار تخصص مهم و حياتي است. ما اگر به باورهاي ديني خود و توصيه‌هاي قرآن كريم و ائمه اطهار(ع)، نظرات امام(ره) و رهبر انقلاب در اين زمينه رجوع كنيم، مي‌بينيم كه چقدر نسبت به عضو هيئت علمي دانشگاه و فردي كه قرار است مسئوليت پرورش يك انسان را بپذيرد، حساس بوده‌اند. يعني فرد منتخب هيئت علمي نبايد تنها از نظر علمي ممتاز باشد بلكه بايد از نظر تعهد هم ممتاز باشد. ممتاز بودن علمي كافي نيست. چون دانشجو تنها از علم استاد استفاده نمي‌كند، استاد وقتي وارد كلاس مي‌شود، دانشجو از نوع لباس پوشيدن او هم الگو مي‌گيرد. استاد مي‌تواند دانشجو را به بهشت برين يا به اسفل‌السافلين برساند. اين يك واقعيت است. مدت سه يا چهار سال زمان كمي نيست و استاد مي‌تواند در تربيت دانشجويان مؤثر باشد. در اين نگاه، استاد تنها انتقال‌دهنده يك علم نيست بلكه انتقال‌دهنده يك فرهنگ است. با استفاده از يك سي‌دي هم مي‌توان انتقال علم را انجام داد.

آيا اين مسئله در روش جديد جذب هيئت‌هاي علمي دانشگاه‌ها لحاظ شده است؟ روش جذب متمركز چه مزايا و معايبي دارد؟

اصلاً يكي از نقاط قوت هيئت جذب در شيوه جديد، اهميت دادن به تعهد در كنار تخصص است. البته در كنار اينها مسائلي مانند دانستن روش‌هاي تدريس و اطلاع از روش‌هاي تعليم و تربيت نيز براي يك استاد ضروري است. يك استاد بايد همه اينها را در خودش جمع كند تا بتواند استاد برجسته‌اي باشد. مسئله جذب متمركز در كشورهاي ديگر هم وجود دارد. به اين صورت كه از دانشگاه‌ها نيازسنجي مي‌شود، سپس افراد انتخاب شده در كل كشور توزيع مي‌شوند. حتي دولت مركزي مي‌تواند اينها را جابه‌جا كند. در كشور عزيزمان ايران تركيبي از روش جذب دانشگاهي و جذب مركزي اجرا شده است كه خيلي موفق نبود. به اين صورت كه عده زيادي در يك سايت ثبت نام كردند و در مرحله بعدي، اين افراد را به صورت دسته‌جمعي به دانشگاه‌ها معرفي كردند. فرضاً يكباره 2هزار نفر به يك دانشگاه معرفي مي‌شوند كه شايد در بين اينها تعداد زيادي شرايط اوليه را نيز براي پذيرش در آن دانشگاه نداشته باشند و تنها به دليل اينكه براي رفتن به آن دانشگاه ابراز تمايل كرده‌اند به آنجا معرفي شده‌اند. برخي از اين افراد شرايط گزينشي لازم را نداشته‌اند. تصور اين بود كه وقتي جذب به صورت متمركز انجام شود، گزينش در مركز انجام مي‌شود و افراد واجد شرايط به دانشگاه‌ها معرفي مي‌شوند. بعداً معلوم شد كه اين مسئله هم وجود ندارد و گزينش را هم از خود دانشگاه‌ها خواستند.

اين مسئله چه مشكلاتي براي دانشگاه‌ها در پي داشته است؟

طبيعتاً اين كار بسيار سنگين و زمانبر است و يك دانشگاه نمي‌تواند با اين ظرفيت در اين مسئله ورود كند. جالب اينجاست كه هيئت مركزي افراد را به صورت يكجا به دانشگاه معرفي كرده است و دانشگاه هم نيامده خودش غربالگري در اين زمينه انجام دهد؛ بلكه همه افراد معرفي شده را به گروه‌ها ارجاع داده است! واقعاً از اين جهت وضعيت مطلوبي در گروه‌ها به وجود نيامده است. بايد اين مسئله به صورت متمركز انجام مي‌شد و غربالگري لازم در مركز انجام مي‌شد. وقتي كه 2هزار نفر ثبت نام مي‌كنند، نبايد همه را به دانشگاه‌ها معرفي كنيد! فرضاً مشاهده شده است فردي شرايط كافي از نظر سني، تخصص و حداقل شرايط تعهدي را نداشته ، ولي به دانشگاه‌ها معرفي شده است. اينها بايد در همان ابتدا غربالگري مي‌شدند و تنها كساني كه شرايط تخصص و تعهد لازم و آشنايي با روش‌هاي تدريس و تعليم و تربيت را داشتند، به دانشگاه‌ها معرفي مي‌شدند. بايد عده كمي به دانشگاه‌ها معرفي شوند چون دانشگاه‌ها واقعاً توان گزينش و غربالگري اين همه را ندارند. به همين جهت كار جذب افراد بسيار زمانبر و كسل‌كننده شده است.

علل ايجاد اين مشكلات چه بود؟

بعضاً گفته مي‌شد كه مركز در نظر گرفته شده براي اين منظور، توان و پتانسيل لازم براي اين كار را ندارد. خب اينكه خيلي بد است. مقدمه انجام اين روش جذب هيئت علمي در نظر گرفتن يك مركز قوي با دارا بودن نيرو، بودجه و پتانسيل لازم براي انجام اين كار است. ما نبايد هيچ عجله‌اي در اين زمينه داشته باشيم. ما براي چند سال بعد برنامه‌ريزي مي‌كنيم ولي ابتدا زمينه آن را بايد به خوبي در مركز آماده كنيم تا اينگونه مشكلات براي اعضاي هيئت علمي، دانشجويان و دانشگاه‌ها به وجود نيايد. اينها مسائلي بود كه بنده خودم شاهد آن بودم.

مزاياي روش جديد جذب را چه مي‌دانيد؟

كار برجسته‌اي كه در چند سال قبل انجام شد، اين بود كه فضا براي جذب اعضاي هيئت علمي جوان در دانشگاه‌ها باز شد. قبلاً گروه‌هاي علمي جذب خاصي نداشتند. به عنوان مثال گروه خود ما در سال‌هاي قبل چهار، پنج نفر جوان را جذب كرد. در صورتي كه پيش از اين نزديك به 10 سال بود كه هيچ كس را جذب نمي‌كرد. اين مسئله در مورد ديگر گروه‌هاي دانشگاه و دانشگاه‌هاي ديگر هم صادق است. كار بزرگي كه دولت نهم و دهم انجام داد، باز كردن در ورود هيئت علمي جوان به گروه‌هاي علمي دانشگاه‌هاي كشور بود. ما به اين مسئله نياز داشتيم؛ چون واقعاً گروه‌ها داشت به سمت پيري پيش مي‌رفت. ورود اساتيد جوان به دانشگاه‌ها انرژي و جنب و جوش علمي گروه‌ها را بالا مي‌برد و اين مسئله واقعاً لذت‌بخش است. اين كار بزرگي بود ولي مي‌شد خيلي بهتر اين كار را انجام داد به صورتي كه گروه‌ها هم رضايت كاملي داشته باشند.

راهكار رفع اين مشكلات چيست؟

همانطور كه گفتم ما بايد نيازمحور عمل كنيم. يعني بايد از گروه نيازش را پرسيد. اين روش جلوي ارتباطات غيرعلمي را مي‌گيرد و از طرفي نياز گروه‌ها را برطرف كرده، موجبات رضايت آنها را فراهم مي‌كند. فرضاً حتي بايد پرسيد فرد مورد نظر كارشناسي، ارشد، دكترا، و تخصص خود را در چه زمينه و چه دانشگاهي سپري كرده باشد. ضمن اينكه يكي از روش‌هاي خوب تأمين هيئت علمي، بورس است. چون بورسيه‌ها همچون ماده خامي است كه مي‌توانيم هرگونه كه نياز گروه است به‌صورت هدفمند در راستاي نياز گروه تحصيل كرده و فرد مؤثري در گروه باشد. حتي بعضي اوقات در دانشگاه‌هاي بزرگ كشور تخصص‌هايي لازم داريم كه وجود ندارد و به‌رغم سال‌ها اعلام نياز هنوز كسي انتخاب نشده است، از طريق بورسيه كردن دانشجويان واجد شرايط مي‌توان اين مشكل را حل كرد.

روند كنوني جذب هيئت علمي را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا در حال حاضر جذب براساس قوانين هيئت مركزي جذب انجام مي‌شود؟

الان همچنان جذب وجود دارد ولي به نظر مي‌رسد نسبت به يكي دو سال قبل كمتر شده است. بهتر است در اين زمينه اقدام كنند و جلوي پير شدن گروه‌ها را بگيرند. بايد گروه‌ها را با جذب اعضاي هيئت علمي جوان متحول كرد. در سطح دنيا اين يك شيوه مرسوم و پذيرفته شده است. استاد بنده در دانشگاه توكيو، استاد بسيار برجسته‌اي بود ولي به محض بازنشسته شدن از دانشگاه رفت و حتي آزمايشگاه ايشان هم برچيده شد. اين مسئله براي تازه و جوان ماندن دانشگاه‌ها ضروري است. در يكي دو سال گذشته به علت ثابت نشدن وزير مشكلاتي وجود داشت. شايد گروه‌هايي در وزارت علوم نظرات ديگري دارند و مي‌خواهند به صورت ديگري اعضاي هيئت علمي را تأمين كنند. طبق آماري كه مي‌گويند سال گذشته تنها 100 نفر را بورس كرده‌اند. روند اين مسئله در سال‌هايي كه بنده در وزارت مسئوليت داشتم سالانه 1500 تا 1600 نفر بوده است. به نظرم بودجه كامل گرفته شده است و مشكل بودجه هم نداشته‌اند.

و سخن آخر...

ما بايد در زمينه جذب هيئت علمي به صورت منطقه‌اي و محلي كار كنيم. ما اين راهبرد را در حوزه بورس دنبال كرديم. مثلاً سعي كرديم در زابل، زاهدان، بيرجند و بقيه دانشگاه‌ها تسهيلات ارتقاي افراد بومي منطقه را فراهم كنيم. الان مربي‌هاي اين دانشگاه‌ها هم تدريس مي‌كنند و هم تحصيل. از طرفي بومي همان منطقه هم هستند. مطمئن باشيد در آينده نزديك هرم اعضاي هيئت علمي اين دانشگاه‌ها اصلاح شده و جهش پيدا خواهد كرد. شايد در حال حاضر فردي به خاطر مسائل مالي مجبور شود بورس يك دانشگاه غيربومي را بپذيرد ولي بعدها اينها مشكل پيدا مي‌كنند. اين واقعاً يك معضل است. ما در همه شهرها پتانسيل و نيروهاي خوبي داريم و بايد به سمت و سوي استفاده از همين نيروهاي بومي حركت كنيم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار