کد خبر: 720327
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۸
گزارش «جوان» از نقش آيت‌الله قاضي و شهر دزفول در دوران دفاع مقدس
در روزهايي كه خرمشهر به اشغال دشمن درآمده بود و بعثي‌ها با تمام نيرو و تسليحات و امكاناتشان به دنبال تصرف تمام خوزستان بودند، شهر دزفول با مقاومت و پايداري مثال‌‌زدني‌اش يك تنه مقابل دشمن ايستاد و اجازه نفوذ به داخل شهر را نداد.
احمد محمدتبريزي

مقاومت همه جانبه مردم در شهر دزفول باعث شد تا روز چهارم خرداد در تقويم رسمي كشور، مزين به روز «مقاومت و پايداري، روز دزفول» شود تا اين حماسه جاويدان، براي هميشه در تاريخ ثبت گردد. در ادامه پس از مروري اجمالي به وضعيت دزفول در دوران جنگ، نگاهي بر نقش مهم و موثر آيت‌الله قاضي، در مقاومت و بالابردن روحيه مردم و رزمندگان مي‌اندازيم.

شهري براي آرامش رزمندگان

شهر دزفول به لحاظ موقعيت سوق‌الجيشي دروازه شمالي خوزستان و به عنوان نقطه پيوند و گلوگاه اين استان محسوب مي‌شود و بعد از شروع جنگ، صدام براي تصرف خوزستان بايد ارتباط شمال اين استان با كشور را قطع مي‌كرد. بر همين اساس دزفول براي صدام يك شهر استراتژيك و نظامي به حساب مي‌آمد و باعث افزايش فشار به شهر مي‌شد. به گونه‌اي كه با 2هزار و 700 روز مقاومت دزفول در دوران دفاع مقدس، اين شهر 2‌هزار و 600 شهيد را تقديم انقلاب اسلامي كرد. صدام اعلام كرده بود كه مركز اصلي و نقطه پيروزي قادسيه دزفول است و بر اساس برنامه‌ها و گفته‌هايش در يازدهمين روز از جنگ با حملات هوايي به اين شهر درصدد تبديل رؤيايش به واقعيت برآمد.

اما مقاومت بي‌بديل مردم سدي محكم براي نيروهاي عراقي مي‌شود. مردم شهر علاوه بر اينكه عقبه مناسبي براي رزمندگان فراهم مي‌كردند، خودشان نيز با دست‌هاي خالي به مقابله با دشمني پرداختند. در خانه‌هاي مردم به روي رزمندگان باز بود و آنها با بخشندگي تمام پذيراي رزمندگان بودند. نيروهاي سپاهي، بسيجي و ارتشي هر گاه وارد شهر مي‌شدند جنب‌وجوش را در شهر و مردم مي‌ديدند و از اينكه زندگي در دزفول جريان دارد، روحيه‌ مي‌گرفتند. به دليل بافت مذهبي شهر دزفول بسياري از يگان‌ها اصرار داشتند تا در اطراف اين شهر مستقر شوند و از نمازجمعه و بازار دزفول استفاده كنند. حتي بازار شهر هم همانند ديگر روزها بدون تعطيلي محلي براي حضور مردم بود. رزمندگاني كه سابقه حضور در دزفول را داشتند هميشه با خاطره‌اي خوش از اين شهر ياد مي‌كنند و آن روزها مي‌گفتند ما به دزفول مي‌آييم تا آرامش بگيريم.

در خيابان‌هاي دزفول مردم در يكسو با هلهله رزمندگان را راهي جبهه‌ها مي‌كردند و در سمت ديگر مراسم تشييع جنازه كساني كه در حملات هوايي به شهادت رسيده‌اند را برپا مي‌كردند. تناقضي عجيب كه هر بيننده‌اي را به شگفت وا مي‌داشت. دزفول محل عبور رزمندگان بود و اگر شهر خالي و سوت‌وكور مي‌شد رزمندگاني كه از شهر عبور مي‌كردند يأس و دلمردگي بر آنها حاكم مي‌شد. با مقاومت دزفول چراغ اميد در دل رزمندگان روشن مي‌شد.

سابقه ديني دزفول

شهر دزفول به دليل موقعيت جغرافيايي و استراتژيكش از لحاظ نظامي و دفاعي‌ شرايط ويژه‌اي در جنگ داشت كه از دو منظر قابل بررسي است. يكي وضعيت دفاعي شهر با توجه به جغرافياي دفاعي كه شهر دزفول دارد و ديگري از زاويه معنويتي كه مردم دزفول داشتند، بسيار مهم است.

اگر مردم دزفول در روزهاي ابتدايي جنگ شهر را ترك مي‌كردند و شهر خالي از سكنه مي‌شد سقوط خوزستان قطعي به نظر مي‌رسيد. دشمن در آغاز جنگ در طراحي نيروهاي نظامي‌اش و براي تصرف خوزستان از شش لشكر استفاده كرد كه دو لشكر مخصوص دزفول به كار گرفته شد. دزفول در شمالي‌ترين نقطه خوزستان قرار داشت و با تصرف اين شهر بعثي‌ها مي‌توانستند كل خوزستان را به تصرف در آورند. طرح اين استراتژي نظامي از سوي دشمن كاملا درست بود و آنها با زيركي چنين نقشه‌اي را طراحي كرده بودند.

مردم آن زمان براي دفاع از شهر مقاومت كردند و خيلي درگير مسائل و استراتژي نظامي نبودند ولي عملا آثار اين دفاع و مقاومت مانع از سقوط و تصرف خوزستان شد. مقاومت و حفظ شهر آنقدر كار بزرگي بود كه بسياري از كارشناسان نظامي دنيا روي اين مسئله اتفاق نظر دارند.

مردم با وجود اينكه در شهرشان ماندند تا از تماميت ارضي كشورشان دفاع كنند ولي آنها يك نيروي محرك ديگر داشتند كه اگر آن روز نبود توان چنين مقاومتي به وجود نمي‌آمد. ريشه مقاومت مردم در دينداري‌شان بود. پيشينه مذهبي دزفول بسيار باسابقه است.

در مقاطعي از تاريخ اين شهر 40 مجتهد صاحب رساله داشته و امروز وقتي به محله‌هاي شهر نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم نام بسياري از محلات به نام اين مجتهدان است. اينها نشان مي‌دهد هر محله‌اي در گذشته‌اي نه چندان دور يك مرجع داشته است. تركيب جمعيتي شهر را افراد مذهبي و مسجدي تشكيل مي‌داد كه وقتي موشكي خانه‌اي را خراب مي‌كرد روي تلي از خاك مي‌ايستادند و فرياد مي‌زدند: به امام نگوييد كه چقدر شهيد داده‌ايم بلكه بگوييد هنوز فرزنداني براي شهادت در راه كشور و انقلاب داريم.

نماز جمعه‌هاي تعطيل ناپذير

يك عامل بنام ديگر هم در ايجاد روحيه و بالا بردن مقاومت مردم نقش داشت و آن وجود شخصيتي همانند آيت‌الله قاضي در شهر دزفول بود. كسي كه هيچ‌گاه نماز جمعه شهر را تعطيل نكرد و با حضور پررنگ و فعالش در شهر، به نمادي از مقاومت و ايستادگي تبديل شد.

سردار «عبدالمحمد رئوفی‌نژاد» درباره نقش آيت‌الله قاضي،‌ امام جمعه دزفول چنين مي‌گويد: پيش از انقلاب آيت‌الله قاضي امام جمعه دزفول با حمايتش از مبارزان انقلابي يك پشتوانه محكم براي انقلابيون به شمار مي‌آمد. مسجد شهر پايگاهي براي افراد انقلابي بود و آنها مي‌دانستند كه مي‌توانند روي حمايت‌هاي همه جانبه آيت‌الله قاضي حساب كنند. با شروع جنگ ما باز نقش محوري و تاثيرگذار آيت‌الله قاضي را در شهر مي‌بينيم. آيت‌الله قاضي در زماني كه شهر زير گلوله‌باران و موشك‌باران است يك بار هم نمازجمعه را تعطيل نمي‌كند و حضور پررنگش در فعاليت‌ها باعث مي‌شود مردم هم به تبعيت از او شهر را ترك نكنند. رزمندگان با حضور در نماز جمعه‌هاي شهر با روحيه‌اي بالا و مضاعف به جبهه‌ها باز مي‌گشتند. حضور شخصيتي همچون آيت‌الله قاضي روحيه بسيار زيادي به مردم مي‌داد.

در روزهايي كه حجم موشك‌ها و گلوله‌‌هاي دشمن جان انسان‌هاي بي‌گناه زيادي را مي‌گرفت، آيت‌الله قاضي استوار در شهر مي‌ماند و فعاليت‌هايش را با قوت ادامه مي‌دهد. از 2 هزارو 610 شهيد شهر دزفول فقط 900 نفر شهدايي هستند كه در مناطق شهري و مسكوني زندگي مي‌كرده‌اند و شهيد مي‌شوند. 120 شهيد از طفل‌ شيرخواره سه روزه تا نوزاد يكماهه و زير يك سال است. 120 شهيد هم كودكان يك سال به بالا تا زير 10 سال است و حدود 400 تا 500 شهيد هم دختران و زنان بي‌گناه هستند. رقمي كه شدت حملات و قساوت صدام در بمباران شهر دزفول را نشان مي‌دهد.

رئوفي‌نژاد ادامه مي‌دهد: در روزهاي موشك‌باران و گلوله‌باران نگاه همه مردم به آيت‌الله قاضي بود و او يك الگوي تمام عيار براي همه به شمار مي‌رفت. يك بار در اوج موشك‌باران شهر، عده‌اي پيش آيت‌الله قاضي مي‌روند و با گلايه مي‌گويند شما كه مردم را به ماندن تشويق مي‌كنيد الان اين همه شهيد مي‌دهيم و شما جوابش را چه خواهيد داد. ايشان هم در جواب مي‌گويد من كسي را مجبور و ملزم به ماندن نكرده‌ام. من فقط اختيار خودم و خانواده‌ام را دارم و به كسي اجبار نمي‌كنم كه بماند. آيت‌الله قاضي تاكيد داشت هر جا تخريب و خرابي است بايد به سرعت بازسازي شود. نمي‌خواست مردم خرابي شهر را ببينند و اين ويرانه‌ها بر روحيه‌شان تاثير بگذارد. به همين دليل مردم نوبتي مشغول به كار مي‌شدند و اگر موشك به جايي اصابت مي‌كرد سريع كار بازسازي را انجام مي‌دادند. گاهي مجبور مي‌شدند محلي را در دو هفته چند بار بازسازي كنند. ديگر گروهي متخصص اين كار شده بودند.

نگاه مي‌كردند تا ببينند موشك به كجا خورده و بعد با پاي پياده و با بيل و كلنگ به محل خرابي مي‌رفتند و آثار خرابي را از بين مي‌بردند. گروهي هم مشغول آواربرداري و نجات زيرآوار مانده‌ها و بيرون كشيدن شهيدان مي‌شدند.

اگر آن روزها مقاومت همه جانبه مردم دزفول نبود، شايد هيچ‌گاه خرمشهر از دست دشمن آزاد نمي‌شد. پس از مقاومت مثال‌زدني مردم دزفول خبرگزاري‌هاي جهان لب به تحسين مي‌گشايند و با تعجب و شگفتي روي تلكس خبر‌هاي خود مي‌آورند: «شهري كه تنها يك بيمارستان و يك جراح دارد با تمام قوا ايستاده است و مقاومت مي‌كند.»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار