هيجان‌زدگي صدا و‌سيما در يك الگوسازي كاذب

چند روزي است كه خبر حضور روني كلمن در سايت‌هاي خبري و حتي تلويزيون به يكي از خبرهاي مهم تبديل شده است. اوج اين خبرها در ابتدا به صورت انتقادي بود كه چرا فردي كه نه سابقه خوبي و نه اخلاق ورزشي و پهلواني دارد به ايران آورده مي‌شود، آن هم با اهدافي كه دعوت‌كنندگان آن را مالي مي‌دانند. درحالي‌كه اولاً ورزش پهلواني ما و روحيه و فرهنگ ورزشي ما با حضور چنين فردي مغايرت دارد و ثانياً ما قهرمانان و پهلوانان بزرگ و شناخته‌شده‌اي در همين عرصه، يعني پرورش اندام داريم ولي هيچ كس حاضر به معرفي آنها نيست؛ قهرماناني كه مدال‌هاي جهاني آنها در دنيا يك برند است اما اين اعتقادات به صورتي هدفمند كم كم به تبليغ حضور اين بدنساز امريكايي تبديل شد؛ بدنسازي كه حمايتش از گروهك‌هاي تروريستي مسلمان‌كش، خشم بسياري از منتقدان را برانگيخته بود. وقتي روني كلمن به ايران آمد برخلاف روند عادي، همراهي تيم خبرنگاران جوزده صداو سيما را نيز با وي ديديم تا آنجا كه نمايش وي و تيم دعوت‌كننده‌اش بر مزار شهداي بهشت زهرا را هم اخبار تلويزيون نشان داد؛ گويا به‌قدري براي تلويزيوني‌ها حضور اين فرد اهميت ويژه‌اي داشت كه خبر او را بين اخبار مهم خود قرار داده و حتي در اسرع وقت روي آنتن پخش بردند. حرف‌هاي كلمن در بهشت زهرا هم بيانگر تلاش دعوت‌كنندگان براي سوء‌استفاده از آرمان‌هاي ملي و مذهبي جهت اهداف خود بود.  اما دعوت كلمن به بخش گفت‌وگوي خبري شبكه خبر با اسم «تيتريك» از همه اينها عجيب‌تر بود، برنامه زنده‌اي كه مجري سعي داشت با هيجان و ذوق‌زدگي از كلمن يك اسطوره و الگوي ورزشي براي جوانان بسازد و كاملاً مشخص بود سؤالات او به‌گونه‌اي طراحي شده بود كه كلمن با ژستي انديشمندانه به آنها پاسخ بدهد و از سويي ديگر هم پاسخ‌هاي آماده شده تيم دعوت‌كننده را  دكلمه و تكرار كند. مثلاً تأكيد عجيب كلمن به مبحث دانش خيلي نمايشي و مصنوعي بود و خارج از يك بحث وگفت‌وگوي معمولي نمود داشت. با تأكيد هيجان‌زده مجري برنامه بر الگو بودن كلمن در كشورهاي مختلف دنيا انتظار مي‌رفت «تيتر يك» به جاي برنامه تبليغي، يك برنامه چالشي باشد اما برعكس رويكرد عجيب و غريب صداوسيما بزرگنمايي و الگوسازي روني كلمن بود؛  شخصيتي كه او را مافياي داروهاي مكمل مي‌دانند. كسي كه در تبليغات بسياري از مواد و مكمل‌هاي بدنسازي حضور داشته و با استفاده از شهرت و معروفيت خود در سال ۲۰۱۱، كمپاني مكمل‌هاي خود را به نام «روني كلمن نوتريشن» راه‌اندازي كرده است. در سال ۲۰۱۲ او عرضه مجموعه مكمل‌ها و اقلام تغذيه‌اي بدنسازي به نام «روني كلمن سيگنچر سريز» را آغاز كرد كه يكي از پرفروش‌ترين برندها در اين عرصه است. شعار اين برند كه در وبسايت آن نقش بسته، اين است: «ما فقط به شما مكمل نمي‌فروشيم...ما به شما سبك زندگي مي‌فروشيم.» (اين درحالي است كه بارها مقام معظم رهبري به نهادينه كردن سبك زندگي اسلامي دركشور تأكيد داشته‌اند كه بايد روي اين مسئله مهم برنامه‌ريزي و مهندسي فرهنگي نمود) او حالا در دوران بازنشستگي‌اش مشغول فروش مكمل‌هاي بدنسازي به جوانان - عمدتاً شرقي- مشتاق بدنسازي است و حالا قرار است اين دلال مافياي مكمل‌هاي بدنسازي براي جوانان ما سبك زندگي تعيين كند! البته شنيده‌ها حاكي از آن است كه مديريت سفر روني كلمن به ايران را روناك يونسي بازيگر سينما و تلويزيون بر عهده دارد. از سوي ديگر جزء برنامه‌هاي حضور كلمن، برنامه فيگورگيري كلمن براي خانم‌هاي ايراني است كه اميدواريم اين خبر صحت نداشته باشد.  درست است ما نيز معتقديم كه رسانه‌ها و تلويزيون نسبت به شخصيت‌هاي جهاني و دعوت از آنها در ايران بايد بيشتر كار كنند اما نه هر كس. سؤال ما اين است كسي‌كه مدعي فروش سبك زندگي غربي است آيا لازم است تا الگوي جوانان ما باشد؟! هرچند احترام ويژه‌اي براي جامعه ورزشي اخلاقمدار پرورش اندام در كشورمان هستيم اما فراموش نكنيم كه تبعات برنامه مردان آهنين در كشور و قدرت‌نمايي عضله به هر قيمت، چه بود!
 ورزش پرورش اندام همانگونه كه اسطوره‌هاي اخلاقمداري در دامن خود داشته است، شخصيت‌هاي نه چندان خوشنام هم كم نداشته است كه البته اين متأثر از عدم فعاليت فرهنگي و بي‌توجهي به فرهنگ پهلوان‌مداري لازم در رابطه با اين ورزش است. حال با ورود و بزرگ‌سازي افرادي مانند روني كلمن بايد پرسيد ترويج فرهنگ اخلاق‌مداري خارج از نمايش رسانه‌اي كجاي اين پازل قرار دارد. شايد اگر هيجان‌زدگي عجيب‌وغريب صداوسيما و برنامه زنده «تيتر يك» يا خبر سفارشي حضور كلمن در بهشت زهرا نبود، حساسيت به نوشتن اين متن نداشتيم اما به نظر مي‌رسد كه رسانه ملي به عنوان تنها رسانه فراگير و عمومي كه در دسترس همه مردم قرار دارد، بايد بسيارحساب‌ شده و دقيق عمل كند تا سهواً موجب الگوسازي و ترويج سبك زندگي غيراسلامي و ايراني نشود و به‌راحتي نظرات شخصي چند نفر در آن رسانه نگردند.