جان كري، وزير امورخارجه بلافاصله بعد از آخرين دور مذاكرات هستهاي با همتاي ايراني خود در سوئيس پيش از بازگشت به واشنگتن به رياض پايتخت عربستانسعودي رفت و در جمع وزراي امورخارجه شش كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس شركت كرد. هر چند عربستان اين نشست را براي همفكري درباره طيف مختلفي از مسائل و چالشهاي منطقهاي خود تشكيل داده بود اما حضور كري در اين نشست آن هم به فاصله چند ساعت بعد از پايان آخرين دور مذاكرات هستهاي با ايران دستكم دو نكته را نشان ميدهد:
نخست اينكه عربستان نيز همانند رژيم صهيونيستي در سر راه مذاكرات هستهاي ايران سنگاندازي ميكند كه اين زمينه شكلگيري ائتلاف نانوشته را ميان رياض و تلآويو ايجاد كرده است و اگر نتانياهو با توجه به انتخابات پيش رو اين سنگاندازي را با هياهو و سروصدا انجام ميدهد اما عربستان ديپلماسي چراغ خاموش را در پيش گرفته و بيسرو صدا به اين مانع تراشيها ادامه ميدهد.
دوم اينكه چه سفر جان كري به رياض و چه سفر وندي شرمن معاون وي به تلآويو (به خصوص اگر با ارائه جزئيات مذاكرات به مقامات عربي و صهيونيستي همراه باشد)به منزله ادامه نقض تفاهم اوليه در خصوص محرمانه نگه نداشتن مفاد مذاكرات از سوي امريكاست، البته تلاشهاي امريكا براي ساكت كردن اسرائيل و عربستان تنها به انتقال به موقع و لحظهاي نتايج مذاكرات به آنها محدود نميشود بلكه با ارائه بستههاي پيشنهادي در زمينههاي مختلف همراه است، از جمله اينكه امريكا در مدت چند ماهي كه از امضا و اجراي توافق اوليه ژنو ميگذرد، سامانه موشكي گنبد آهنين و هواپيماهاي اف 35 رادارگريز را به همراه بودجه اضطراري افزون بر كمكهاي سالانه 3ميليارد دلاري در اختيار اين رژيم قرار داده است.
براي عربستان نيزعلاوه برفروشهاي تسليحاتي به تازگي وعده ايجاد چتر هستهاي داده است (كه خود پيشنهادي تحريكآميز است و با روح و ماهيت مذاكرات هستهاي ايران مبني بر صلحآميز بودن آن مغايرت دارد) و از همه مهمتر اينكه امريكا در خيلي از موارد چشم خود را به روي دخالتهاي نظامي و سياسي عربستان در كشورهاي مختلف بسته است كه از جمله آنها ميتوان به سركوب قيام مردم بحرين از سوي دولت اقليت و تماميتخواه اين كشور يا سرنگوني دولت مرسي و اخوانالمسلمين در مصر و حتي تدارك براي اجراي تجربه مصر در ليبي و همچنين تلاش براي مهار انقلاب يمن از طريق تجزيه اين كشور با استقرار دولت عبدربه منصور هادي در جنوب يمن اشاره كرد كه همه اين موارد با دخالت مستقيم عربستان و چراغ سبز امريكا و به عنوان بخشي از سهم عربستان از منطقه صورت گرفته است، البته عربستان براي كسب سهمي بيشتر از اينها چشم دوخته بود و ميخواست در سوريه و عراق نيز دولتهاي مورد دلخواه خود را بر سر كار بياورد اما موفق نشد.
از اين شاخصها چند نكته قابل استنتاج است: نخست اينكه امريكا به موازات مذاكرات با ايران امتيازات درخوري نيز در زمينههاي مختلف به رژيم صهيونيستي و عربستان داده است و اين روند كماكان ادامه دارد و دوم اينكه جنگ رواني جديد مسئولان سعودي درباره اينكه مذاكرات هستهاي امريكا با ايران امكان دارد به ناديده گرفتن دخالتها (به تعبير آنها)ي ايران در كشورهاي منطقه بينجامد، اقدامي فرافكنانه براي سرپوش گذاشتن بر دخالتهاي بيحد و حصر عربستان در كشورهاي مختلف منطقه باشد كه از موارد بارز آن ميتوان به سوريه، يمن، بحرين و ليبي اشاره كرد.