کد خبر: 695783
تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۳ - ۲۱:۰۸
محمدجواد اخوان
[دشمنان] فهميدند كه اگر در دنياي اسلام مذاهب اسلامي گريبان يكديگر را بگيرند و كشمكش با همديگر را شروع كنند، رژيم غاصب صهيونيست نفس راحتي خواهد كشيد؛ اين را خوب فهميدند، درست فهميدند؛ لذا ازيك‌طرف گروه‌هاي تكفيري را به راه مي‌اندازند كه نه‌فقط شيعه را تكفير كنند، بلكه بسياري از فِرق اهل سنت را هم تكفير كنند؛ از آن‌طرف هم يك عده مزدور را به راه بيندازند كه براي اين آتش هيمه فراهم كنند، بنزين روي آتش بريزند؛ كه مي‌بينيد، مي‌شنويد، يا خبر داريد. وسايل ارتباط‌جمعي و رسانه در اختيار اينها مي‌گذارند؛ در كجا؟ در امريكا! در كجا؟ در لندن! آن تشيعي كه از لندن و از امريكا بخواهد براي دنيا پخش بشود، آن تشيع به درد شيعه نمي‌خورد. » در اين بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي، دغدغه‌هاي غم‌انگيزي از مصائب امروز جهان اسلام به چشم مي‌خورد كه از آن بي‌اطلاع نيستيم.
بازي دوگانه‌اي كه غرب براي مشغول‌سازي دروني جهان اسلام، اتلاف توان و اقتدار مسلمين و جلوگيري از وحدت آنان در برابر نظام سلطه و صهيونيسم مدت‌هاي مديدي است شروع كرده، اينك ابعاد وسيع‌تري يافته است. در يك‌سوي جهان اسلام تمركز نگران‌كننده‌اي از جريانات سلفي تكفيري در قالب ادعاي خلافت، علاوه بر آنكه تصويري مخدوش و غيرعقلاني از اسلام به جهان مخابره مي‌كند، با موج تكفير مسلمانان مخالف اعم از سني و شيعه، در حال شكل دادن به يك فاجعه انساني است.
در سوي ديگر نيز، اندك مزدوران سرويس‌هاي اطلاعاتي غرب در كنار افراد ساده‌لوح –كه تكميل‌كننده پازل مغرضان- هستند با طرح مسائل اختلاف افكن و توهين به مقدسات مذاهب اسلامي در آتش كينه و اختلاف مي‌دمند.
در چنين شرايطي برنده بازي ميان مذاهب و طوايف اسلامي كيست؟ آيا با تكفير وهابيان، شيعه‌اي تغيير مذهب داده يا سني‌اي وهابي شده است؟ و آيا با اهانت‌هاي حماقت‌آميز جريانات تندرو، سني‌اي شيعه شده است؟ پاسخ روشن است كه عملكرد اين دو جريان –كه به‌سان دو لبه يك قيچي هستند- هيچ‌گونه تأثير فرهنگي و ترويجي مثبت نداشته و تنها به عمق كينه‌ها افزوده است.
سردمداران اين حركت‌ها نيز خود به‌خوبي واقفند كه در بازخورد اقداماتشان نشاني از راهگشايي نيست. مسلم است كه تكفيري‌هاي وحشي كه با جسارت تمام اعمال غيرانساني زشتي را مرتكب مي‌شوند، انتظار گرويدن مخاطبان را به مكتب گمراه تكفير ندارند و ناداناني كه با سب و لعن موجبات رنجش برادران اهل سنت را فراهم مي‌آورند، خود فهميده‌اند كه اين اقدامات موجبات تمايل هيچ سني‌اي را به تشيع فراهم نياورده و نمي‌آورد.
مسئله روشن است كه برنده بازي نه شيعيان، سني‌ها و حتي تكفيري‌هاي سلفي هيچ‌كدام نيستند، بلكه برنده اصلي بازيگرداني است كه در خارج صحنه با مترسك‌ها و عروسك‌هاي كوكي خود بر آتش فتنه مي‌دمد. نگاهي عميق به هر دو جريان افراطي و تندرو نشان مي‌دهد، خاستگاه و ملجأ اصلي هردو جريان در خارج از جهان اسلام بوده و از كانون‌هاي استكباري و استعماري حمايت مي‌شوند.
در مقابل اينها، انقلاب اسلامي با آنكه خاستگاه آن ايران اسلامي و مبتني بر مكتب اهل‌بيت (ع)، نه‌تنها در قامت مبلغ مذهب شيعه وارد نشد، بلكه هدفي والاتر و راهبردي كلان‌تر را برگزيد و آن «وحدت اسلامي» بود. اين هدف راهبردي علاوه بر آنكه خنثي‌كننده توطئه دشمنان بود، راه‌حلي براي اقتدار افزايي و نجات جهان اسلام نيز به شمار مي‌آمد.
اكنون در هفته وحدت مي‌توان بار ديگر به اين پرسش مهم پاسخ داد كه ما براي نتيجه بخشي و موفقيت اين راهبرد كلان چه كرده‌ايم؟ پاسخ را نه از منظر حاكميت و دستگاه‌هاي مسئول، بلكه از منظر آحاد اعضاي جامعه بايد تحليل نمود. روشن است كه اكثريت جامعه ما به باوري مشترك در مورد ضرورت وحدت و لوازم آن دست‌يافته است.
با اين حال هستند اندك افراد مغرض يا ساده‌لوحي كه با اقدامات خود ممكن است تصويري نامطلوب از جامعه ما به نمايش بگذارند. در دهكده جهاني امروز ما كافي است تصوير يا فيلمي كوتاه از رفتار ناشايست و وحدت‌شكن افرادي از جامعه‌ ما در فضاي مجازي به نمايش درآيد و با پژواكي كه سلطه گران روي آن خواهند داد، به‌زودي در منظر عموم برادران اهل سنت در اقصي نقاط جهان اسلام قرار گيرد و شوربختانه‌تر آنكه به دليل آنكه اين اقدامات در قامت و لباس دين انجام مي‌گيرد، مواجه‌هاي دقيق و پيچيده را مي‌طلبد.
در ديگر سو نيز در ميان برادران اهل سنت جامعه ما نيز اندك افرادي هستند كه تلاش دارند انديشه‌هاي سلفي‌گري و حتي تكفير را ترويج كنند تا تخم كينه و نفاق را نسبت به شيعيان بگسترانند. متأسفانه اخيراً نيز نوعي مسامحه و تساهل در برخي از مسئولان اجرايي نسبت به برتري‌جويي‌هاي افراد منتسب به اين جريان براي تسلط بر اقشار اهل سنت كشورمان به چشم مي‌خورد كه در خور تجديدنظر است.
بدون شك راه‌حل حقيقي و نهايي برون‌رفت از اين چالش عزم عمومي جامعه اسلامي ما آن‌است كه خود ما دست‌به‌كار شده و با اقدامي يكپارچه جريان وحدت‌شكن را در جامعه منزوي كنيم. گاه برخي غفلت‌هاي ما در فضاي اجتماعي و رسانه‌اي ناخودآگاه جريان وحدت‌ستيز را پررنگ مي‌كند. مراقب باشيم كه با دست خود اين جريانات را برجسته نسازيم. نخبگان و مسئولان اجرايي ما بايد هوشيار بوده و از هرگونه اقدامي كه به تقويت يا بزرگنمايي جريان وحدت‌ستيز بينجامد پرهيز كنند.
بايد همه به اين نتيجه برسيم كه راه نهايي نجات جهان اسلام از طريق وحدت مي‌گذرد و وظيفه اصلي ما آن است كه جريان وحدت ستيز را به انزوا بكشانيم. طريق وحدت در مبارزه حقيقي با اسلام امريكايي است.
به بيان رهبر معظم انقلاب اسلامي «به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاريس بدبين باشيد؛ چه از نوع لائيك و غربگرا و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامي كه رژيم صهيونيستي را تحمل مي‌كند، ولي با مذاهب اسلامي ديگر بي‌رحمانه مواجه مي‌شود، دست آشتي به‌سوي امريكا و ناتو دراز مي‌كند، ولي در داخل به جنگ‌هاي قبيله‌اي و مذهبي دامن مي‌زند و اشداء با مؤمنين و رحماء با كفار است، اعتماد نكنيد. به اسلام امريكايي و انگليسي بدبين باشيد، كه شما را به دام سرمايه‌داري غرب و مصرف‌زدگي و انحطاط اخلاقي مي‌كشانند.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار