شانزدهم آذرماه 1393 در حالي به پايان رسيد كه فعالان عرصه دانشجويي و دانشگاهيان انتظار بهمراتب بيشتري از آنچه مشاهده شد، داشتند. آنان كه با عرصه دانشگاه آشنايي دارند ميدانند كه امسال نيز همانند سالهاي گذشته، تحليلگران و ناظران منتظر آن بودند تا پويايي و نشاط سياسي را در دانشگاه در اين ايام خاص مشاهده كنند. اكنون به نظر ميرسد ضروري است در اين مجال بهطور اجمالي به ارزيابي آنچه در 16 آذرماه سالجاري رخ داد بپردازيم.
بهرغم برگزاري مراسم متعدد روز دانشجو در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور، بسياري از فعالان و تشكلهاي دانشجويي از برخي سوءمديريتها و مانعتراشيها بر سر فعاليت جبهه مؤمن انقلاب اسلامي در دانشگاهها ناراضي بودند. در تعدادي از دانشگاهها از سخنراني و حضور نيروهاي جبهه انقلاب جلوگيري شد كه نمونه بارز آن لغو سخنراني حسين شريعتمداري در دانشگاه اميركبير بود.
نتيجه ديگر سوءمديريتها را ميشد در برگزاري سرد و بيروح مراسم اصلي روز دانشجو مشاهده كرد. در حالي رئيسجمهور در دانشگاه علوم پزشكي ايران حضور يافت كه به تشكلهاي دانشجويي مجال مناسب براي طرح ديدگاههاي خود داده نشد. نتيجه آن شد كه اين تشكلها كه به نحوي داعيهداران اصلي و حقيقي روز دانشجو تلقي ميشوند، عملاً از اين مراسم كناره گرفتند. بهراستي جاي اين پرسش هست كه چرا در 16 آذر امسال در ميان مديران اجرايي گوشي براي شنيدن مطالبات دانشجويان فعال و پوياي دانشگاهها نبود؟ آيا دانشجويان حق نداشتند بپرسند اين همان ارج نهادن به مقام دانشجو و دانشگاه بود كه پيشتر وعده آن داده ميشد.
حاشيههاي حضور رئيسجمهور در مراسم روز دانشجو تنها به «تحديد فضا براي تشكلهاي دانشجويي» منتهي نشد و ابعاد ديگري نيز پيدا كرد. رئيسجمهور در اظهارات خود نكاتي را گفت كه از جهاتي درخور تأمل است. اندكي به اين اظهارات دقت كنيم: «دولت نسبت به دانشگاهها، خط و راهي كه داشته يكي است و از آن راه بازگشت نخواهد كرد. وزير علوم جديد هم ادامهدهنده راه و مسير عزيزان پيشين خود در دولت يازدهم خواهد بود. همان راهي كه بنا بود نيلي منفرد طي كند و نگذاشتند، بنا بود دكتر توفيقي ادامه دهد و نگذاشتند، دكتر فرجيدانا آمد و برعهده گرفت. ادامه راه براي دكتر فرجيدانا ممكن نشد. همان راه را دكتر نجفي ادامه داد و همان راه را قرار بود دكتر نيلي احمدآبادي ادامه دهد و همان راه را قرار بود دكتر دانشآشتياني ادامه دهد و امروز دكتر فرهادي همان راه را ادامه خواهد داد.» آيا جاي اين پرسش نيست كه طرح چنين جملاتي كه حاوي تعريضي به قوه ديگر كشور يعني مجلس است، آيا به مصلحت است؟ از آن گذشته ميدانيم نقدهاي جدياي به وزراي پيشنهادي و البته مواجه شده با عدم اعتماد علوم، تحقيقات و فناوري وجود داشته كه رأي عدم اعتماد قاطع مجلس بهخوبي مسئله را روشن ميسازد.
در حالي كه دكتر فرهادي وزير كنوني علوم به نحو معناداري سياستي ديگر و مسيري متفاوت با اسلاف خود را در پيشگرفته، طرح اين جمله كه «وزير علوم جديد هم ادامهدهنده راه و مسير عزيزان پيشين خود در دولت يازدهم خواهد بود» به چه معناست؟ آيا قرار است وزير كنوني نيز تحتفشار جريانات سياسي تجديدنظرطلب مسير پيشينيان را دنبال كند يا آنكه رئيسجمهور براي كاهش فشار تجديدنظرطلبان چنين جملاتي را بيان كرد و دولت در عمل راه ديگري را خواهد رفت. پاسخ دقيق به اين پرسشها، نيازمند گذشت زمان و اندكي صبر است.
البته جملهاي ديگر نيز در سخنان رئيسجمهور به چشم ميخورد كه با واكنشهايي نيز همراه بوده است. بنابر نقل رسانهها آقاي روحاني گفته است: «يك عده تازه به دوران رسيده كه البته ما به آنها هم احترام ميگذاريم، نميخواهد اينقدر نسبت به آينده و ارزشهاي انقلاب و ارزشهاي اسلام دلنگران باشند.» هرچند مجال نقد اين جمله جنجالبرانگيز در اين سطور كوتاه نيست اما از رئيسجمهور محترم انتظار ميرود از اين جمله رفع ابهام كنند. اولاً آيا اينگونه تعريض و كنايه زدن به نيروهاي دلسوز و دغدغهمند جبهه مؤمن انقلاب اسلامي، آن هم در سالي كه بهعنوان «فرهنگ» نامگذاري شده، صحيح است؟ ثانياً حتي اگر بر فرض محال كسي هم پيدا شد كه به تعبير تأملبرانگيز آقاي روحاني «تازه به دوران رسيده» به شمار ميآمد، آيا او حق انتقاد نسبت به وضعيت نگرانكننده فرهنگي و مطالبهگري از مسئولان مربوطه را نخواهد داشت. پس معناي امربهمعروف و نهي از منكر چيست؟ آيا يكي از شرايط جديد امربهمعروف «تازه به دوران رسيده نبودن» آنهم با معيار دولت تدبير و اميد است؟
آيا ايشان فراموش كردهاند كه مولاي متقيان امام علي(ع) فرمود: « لا تَنظُرْ إلي مَن قالَ، وَ انظُرْ إلي ما قالَ» (به گوينده ننگر، به آنچه ميگويد بنگر). اگر به فرمايش رسولالله (صليالله عليه وآله) مراجعه كنيم، اتفاقاً همين بهاصطلاح تازه به دورانرسيدهها بهترين دوستان مسئولان كشور هستند كه حضرتش فرمود: «خَيرُ إخوانِكم مَن أهدي إلَيكم عُيوبَكم. » (بهترين برادرانِ شما، كسي است كه عيبهايتان را به شما هديه دهد.)
نقل جمله فوق از رئيسجمهور محترم از جهاتي ديگر نيز درخور تأمل است. از سويي بايد اميدوار بود تا-خدايناكرده- عدهاي به دنبال دوقطبيسازي جامعه در موضوعات فرهنگي (با هدفهاي ديگر همچون عدم پيگيري نتايج مذاكرات و...) نباشند و از سويي اين جمله يادآور برخي برخوردهاي شتابزده و ناصحيح با منتقدان، آنگونه كه پيشتر مشاهده شد، است. حتماً جناب آقاي روحاني نيز به نيكي ميدانند كه «تازه به دوران رسيده»، «كمسواد» و... خواندن ناقد، چيزي از ارزش مصداق نقد نكاسته، بلكه عياري براي سنجش سعه صدر در پيشگاه افكار عمومي ارائه ميدهد.