«خيلي از اصلاح‌طلبان علاقه‌اي به آقاي خميني ندارند... خيلي از كار‌هاي ايشان خطا بود... اصلاحات ساختاري ما شامل حذف نهاد «ولايت فقيه» هم مي‌شود» اين جملات از زبان مقامات رسمي كاخ سفيد يا كارگزاران دولت انگليس نيست، اينها جديدترين موضعگيري يكي از شخصيت‌هاي منسوب به جريان تجديدنظرطلب است كه روز گذشته منتشر شد. عيسي سحرخيز در مصاحبه با يك سايت خارجي تصريح مي‌كند: بحث‌هايي مانند خروج از حاكميت مباحث داخلي اصلاح‌طلبان بود. از لحاظ تئوريك هم روي آنها كار مي‌شد. ديدگاه‌ها هم بسيار متفاوت بود. اصلاً تعبير «جبهه اصلاحات» به همين دليل بود.
وي همچنين در پاسخ به سؤال ديگر اين خبرنگار، مبني بر اينكه «يعني اصلاحات ساختاري شما شامل حذف نهاد ولايت فقيه هم مي‌شود؟» پاسخ داد: قطعاً، ما در اول انقلاب اشتباه كرديم كه با خوش‌بيني بسيار و اوليه به آيت‌الله خميني، به ولايت فقيه هم باور داشتيم. قبل از اين هم عيسي سحرخيز مديركل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت اصلاحات و يكي از مسئولان ستاد انتخابات كروبي و بازداشتي فتنه 88 هم در يك اقدام جالب پيشنهاد كرده بود كه در آستانه هزارمين روز حصر سران فتنه؛ موسوي و كروبي، مردم در يك اقدام نمادين، جلوي واحدهاي انتقال خون صف بكشند و توجه ديگران را به خود جلب كنند!
در حالي اين فعال فتنه 88 اينگونه سخنان را مطرح مي‌كند كه ماه‌هاست رهبران جريان تجديدنظرطلب در تلاشند تا با راهكارهاي مختلف خود را درون نظام تعريف كرده و مواضعي همسو با گفتمان انقلاب و رهبري اتخاذ كنند.
در رأس اين جريان محمد خاتمي رئيس‌جمهور هشت ساله اصلاحات است كه بارها از تعريف جريان متبوع خود در درون نظام سخن به ميان آورده و در مواضعي خود را مدافع نظام و رهبري هم دانسته كه البته با موجي از تخريب دوم‌خردادي‌هاي خارج‌نشين هم مواجهه شده بود.
همانطور كه بارها عنوان شده به نظر مي‌رسد تعريف نامشخص و مبهم از اصلاحات باعث آن شده تا افراد وابسته به اين طيف در داخل و خارج نتوانند مواضعي يكسان و همسو با يكديگر اتخاذ كنند آنگونه كه محمد خاتمي و ديگر رهبران داخلي اصلاحات پس از طرح ناموفق براندازي نظام تلاش دارند تا خود را همراه و همگام مردم و حاكميت نشان دهند و از تشكيلات بيرون از كشور كه به نام اپوزيسيون هم از آن ياد مي‌شود همچنان از دوري دوم‌خردادي‌ها از حاكميت و گفتمان انقلاب حرف مي‌زنند. همين ضعف باعث شد تا در غائله 88 هم افراد نشانه‌داري مانند گوگوش، عبدالمالك ريگي و رضا ربع پهلوي هم از اقدامات جريان تجديدنظرطلب حمايت كنند، هرچند در آن مقطع زماني هيچ كدام از رهبران داخلي اصلاحات حاضر نشدند تا از اين گونه افراد خاص اعلام برائت كنند و همين سكوت معنادار يك همگرايي و همپوشاني در بين اين افراد با طيف هواخواه ليبراليسم به دنبال داشت.
هر چند امروز جماعت دوم‌خرداد اصلاً تمايل ندارد كه شخصيت‌هايي نظير سحرخيز باورها و اعتقادات آنها را لو دهد اما بايد گفت به گواه تاريخ سخنان مديركل مطبوعات داخلي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت اصلاحات تناسب عجيبي با رفتار اين جماعت دارد.
«هتك حرمت عكس حضرت امام در همان فتنه 88»، «هجمه به اصل ولايت فقيه به عنوان اصولي‌ترين نظريه حضرت امام در طول دو دهه اخير»، «سر دادن شعارهاي تند و هنجارشكن عليه مقامات عالي نظام جمهوري اسلامي ايران»، «زيرسؤال بردن نتايج انتخابات 88 بدون ارائه كوچك‌ترين مدرك و سند»، «تحصن در مجلس ششم» و «امتناع از برگزاري انتخابات مجلس هفتم» بخش اندكي از اقدامات راديكالي جريان دوم‌خرداد است كه ساده‌ترين خروجي آن مخالفت با نظام و رهبري است. به هر روي به نظر مي‌رسد طرح چهار سال اخير تجديدنظرطلبان مبني بر «بازگشت به حاكميت به اتخاذ مواضع همسو با گفتمان انقلاب» و همچنين «خود‌تطهيري سران اصلاحات» با اقدامات افرادي نظير عيسي سحرخيز ابتر مانده و تمام رشته‌هاي نظريه‌پردازان اين جريان را مي‌تواند پنبه كند.
