کد خبر: 671586
تاریخ انتشار: ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۰
تخريب مجلس اصولگرا و حمايت اصلاح‌طلبان از رئيس مجلس در گفت‌وگوي «جوان»‌ با حسين نجابت
محمد اسماعيلي

 

تخريب منتخبان اصولگراي مجلس شوراي اسلامي از هفته گذشته وارد مرحله تازه‌تري شد، به گونه‌اي كه رسانه‌هاي زنجيره‌اي در يك عمليات مشترك و هماهنگ خبر استيضاح پنج وزير را در صفحه نخست خود درج كرده و با انتشار مطالبي اين اقدام خيالي را نوعي مقابله با دولت يازدهم عنوان كردند. هرچند اين اقدام رسانه‌اي با واكنش اكثر بزرگان مجلس پاسخ داده شد اما زماني موضوع هجمه به اصولگرايان مجلس حساسيت بيشتري به خود گرفت كه باز همين روزنامه‌ها با حمايت‌هاي سرسختانه از علي لاريجاني تلويحا وي را گزينه مناسب اصلاح طلبان در انتخابات‌هاي آتي معرفي كردند. دكتر حسين نجابت از نمايندگان اصولگراي مجلس درهمين رابطه با «جوان» به گفت‌وگوي تفصيلي پرداخته است.

طي يك سال اخير مي‌توان به وضوح ديد كه جرياني رسانه‌اي به هر بهانه‌اي تلاش داشته است كه مجلس اصولگراي نهم را تخريب كرده و اقدامات منتخبان آن را خلاف مصالح عمومي نشان دهد؛ مثلاً در بحث استيضاح وزير علوم تلاش شد تا بركناري اين وزير يك تصميم حزبي و سياسي كه خلاف مصالح دانشگاه‌هاي كشور است به جامعه القا شود؟

دولت آقاي روحاني بخش قابل توجهي از افراطيون را به كار نگرفت و همين باعث شد تا دولت آقاي روحاني و مجلس هزينه‌هاي زيادي در اين جهت بپردازد. بارها اتفاق افتاده است اين افراد كه سابقه تندروي آنها همچنان افكار عمومي را مجروح كرده‌ سعي كرده‌اند تا مجلس را مجلس تندرو معرفي كرده و چهره آن را نزد افكارعمومي به شدت تخريب كنند. اين گروه افراطي كه نتوانسته‌اند در دولت جايگاهي براي خود پيدا كنند تلاش دارند تا كشور را دو قطبي كنند و جنبه مهمي از اين دو قطبي را در اين مي‌دانند كه مجلس و دولت را مقابل هم قرار داده و آنها را به جان يكديگر انداخته تا از آب گل آلود ماهي خودشان را بگيرند. اين افراد به هيچ عنوان خيرخواه دولت و مجلس نبوده و همانطور كه طي سال‌هاي گذشته نشان داده‌اند خيرخواه ملت هم نبوده‌اند.

آنها بازگشت به قدرت برايشان يك طرح كلان بوده و از هر فرصتي براي رسيدن به آن استفاده مي‌كنند و همانطور كه پيداست تخريب مجلس نهم هم براي تحقق اين هدف بسيار اثرگذار و مهم است.

اين جريان مورد اشاره از هر فرصتي استفاده مي‌كنند تا مجلس نهم را به چالش كشيده و وجهه آن را تخريب نمايند. به عنوان نمونه طرح سؤال از وزيران يا دعوت آنها به كميسيون‌ها را جهت پاسخگويي به وكلاي ملت اقدامي نامناسب در مقابله با دولت نشان مي‌دهند. در هفته‌اي كه بحث بركناري وزير علوم مطرح شد سنگين‌ترين حملات عليه نمايندگان از سوي رسانه‌هاي وابسته به اين جريان صورت گرفت؛ چراكه منافع آنها در وزارتخانه علوم به خطر افتاده بود. از سويي بهترين فرصت مهيا شده بود تا آنها بتوانند نمايندگان مردم را با بدترين اتهامات مواجه سازند.

آنها طي يك سال اخير تلاش گسترده‌اي ‌انجام داده‌اند تا مردم را نسبت به منتخبانشان رويگردان كرده و به سمت آنچه خود مي‌خواهند هدايت كنند.

متأسفانه در انتخابات شوراي شهر تهران كه در هفته گذشته انجام شد ديديم كه رئيس شوراي شهر تهران يعني آقاي دكتر چمران به شدت تخريب و با انواع و اقسام اتهامات روبه‌رو شد. چرا؟ فقط به اين دليل كه كسي به جز گزينه مورد قبول آنها رأي آورده و تا همين امروز هم همين حملات ناجوانمردانه عليه ايشان ادامه دارد. متأسفانه تخريب رقيب و به چالش كشيدن آن جزء لاينفك سياست جريان رقيب اصولگرايي است كه امروز شاهد مثال فراواني مي‌توان براي آن آورد.

جماعت افراطي امروز مجلس اصولگرا را يك جور مورد تخريب و هجمه قرار مي‌دهند، شوراي شهر تهران را جوري ديگر و شهردار تهران را هم به طريقي ديگر و برايشان فرقي نمي‌كند مهم اين است كه به زعم آنها نبايد اصولگرايي در رأس باشد و به هرشكل ممكن بايد منسوبين به اين جريان تخريب شوند تا زمينه براي بازگشت آنها به قدرت مهيا شود.

اين جريان كه همان اصحاب فتنه هستند از ماه‌ها قبل اسب خود را زين كرده‌اند تا به قدرت بازگردند و متأسفانه در دولت جديد هم فضا براي آنها تا حدودي آماده شده و دولت اين فضا را در اختيار آنها قرار داده است تا آنها بتوانند به اين شكل ادامه حيات بدهند.

البته جاي نگراني نيست چرا كه فعاليت آنها به خوبي رصد شده و بسياري از تحركات آنها به وسيله‌هاي مؤثر خنثي مي‌شود.

يكي از موضوعاتي كه روزنامه‌هاي متعدد اين جريان طي هفته گذشته به شكل متمركز به آن پرداخته‌اند بحث استيضاح پنج‌تن از وزراي دولت يازدهم بوده است ـ خبري كه مطالب بسياري را به خود اختصاص داده بود – آيا اصل خبر را تأييد مي‌كنيد و اساساً چرا بايد رسانه‌هايي به شكل هماهنگ به چنين موضوعي بپردازند؟

خيلي روشن است كه جماعتي تصميم داشته باشند به هر شكل ممكن اقدامات قانوني و عادي مجلس را تبديل به چالش عليه خود مجلسي‌‌ها كنند. اصل اين خبر به هيچ عنوان صحت نداشته و دروغ محض است. اصلاً چرا مجلس بايد به چنين كاري دست بزند كه پنج نفر از وزراي دولت را بركنار كند. بله نمايندگان ملت به كار برخي از وزراي دولت انتقاد داشته و از مسيرهاي متفاوت اين گلايه‌ها را به گوش آنها رسانده‌اند اما اينكه بخواهند پنج نفر از آنها را بركنار كنند موضوعي خلاف واقع است.

انتقاد از وزرا و دعوت آنها به كميسيون‌هاي مربوطه ‌ در تمام ادوار مجلس صورت گرفته و نبايد كسي به خاطر اقدامات اينچنيني از سوي مجلسي‌ها منتخبان ملت را تخريب نمايد و زماني كه اين اتفاق بيفتد يقيناً اهداف خاصي پشت موضوع است و آن چيزي جز تلاش براي رويگرداني مردم از نمايندگان فعلي و اقبال به نامزدهاي آينده اين جريان در انتخابات آينده مجلس دهم نمي‌تواند باشد.

جالب است بدانيم كه استيضاح آقاي فرجي دانا حدود پنج ماه در دستور كار نمايندگان ملت بود و بعد از تلاش‌هاي بسياري كه براي متقاعد كردن آقاي فرجي به تصحيح كارهاي خلاف قانون و مصلحت كشور كه توسط وي صورت گرفته بود انجام شد و ايشان از مسير طي شده برنگشتند، منتخبان ملت تصميم گرفتند نهايتاً ايشان را بركنار كنند؛ پس چطور ممكن است كه به اين زودي مجلس تصميم بگيرد پنج نفر از وزرا را بركنار كند.

نمايندگان ملت نسبت به مسائل اقتصادي و فرهنگي هم انتقادات جدي و پررنگي دارند اما تاكنون چنين تصميمي را نگرفته‌اند كه فردي را استيضاح يا بركنار كنند.

مي‌توان گفت‌ گسترش اختلافات ميان دولت و مجلس و به بحران كشاندن روابط ميان اين دو يك هدف مهم براي جريان مذكور بوده و خبرسازي در جهت استيضاح پنج نفر از وزرا هم در همين جهت است؟

بله دقيقاً همين طور است؛ جماعت تجديدنظرطلب به شدت به دنبال آن است تا روابط ميان دولت و مجلس را تيره و تار كند و اين ضرورت را در جامعه مطرح نمايد كه عمده دليلي كه باعث شده است مطالبات مردم توسط دولت روي زمين بماند اقدامات تند مجلسي‌هاست و بايد مجلسي در آينده تشكيل شود كه بتواند روابط حسنه‌اي با دولت داشته باشد و قوه مجريه را در جهت به سامان رسيدن اوضاع كشور ياري نمايد نه آنكه مانعي باشد در جهت خدمت رساني دولت به مردم.

آنها تصميم دارند تا هر چقدر مي‌توانند بر طبل اختلافات ‌ و دودستگي ميان مجلس و دولت بكوبند و آنها را مقابل هم قرار دهند. اين هدفي عالي براي جرياني است كه تنها به منافع خود نگاه مي‌كند و برايش خيلي مهم نيست كه با اينگونه سياست بازي‌ها چه بلايي ممكن است دامنگير مردم كشور شود.

آقاي دكتر! بسياري براين باورند كه استيضاح وزير علوم دستاورد مهمي را به‌دنبال داشت كه بسيار حائز اهميت است آن‌هم اين بود كه بعد از مدت‌ها اصولگرايان مجلس كه در دو فراكسيون رهروان و اصولگرايان توانستند به دور از برخي هيجانات تصميمي واحد و مشترك بگيرند؛ تصميمي كه به خوبي نشان دهنده وحدت و همگرايي در بين آنها بود؟

بله دقيقاً همين‌طور است. اصولگرايان مجلس بار ديگر نشان دادند كه مي‌توانند در مواقع مهم و حساس اختلافات روبنايي را كنار گذاشته و به منافع ملي و مصالح كشور بينديشند و تصميمي مشترك را اتخاذ كنند. البته نمونه ديگر اين اتفاق را مي‌توان در انتخابات شوراي شهر تهران مشاهده كرد؛ اتفاقي كه باعث شد دوم خردادي‌ها كه بعد از نزديك به يك سال كه مديريت شوراي شهر را بر عهده داشتند اين جايگاه مهم را در اختيار اصولگرايان قرار دهند و اين جز در سايه وحدت و يكپارچگي به دست نمي‌آمد.

مدت‌ها بود كه جريان‌هاي رقيب سعي داشتند نشان دهند كه دو فراكسيون اصولگرا در مجلس رقيب هم بوده و به هيچ عنوان سرسازگاري و يكدلي ‌ با هم ندارند و نمي‌توانند در يك مسير قدم بردارند اما همانطور كه عرض كردم استيضاح وزير علوم فرصت خوبي بود كه وجوه مشترك و اصلي اعضاي اين دو فراكسيون بار ديگر منجر به يك نظر واحد و مشترك شود.

البته روزنامه‌هاي زنجيره‌اي هم در مقابل اين دو موضوع يك رفتار واحد از خود به نمايش گذاشتند آن هم رفتاري توأم با ناراحتي و عصبانيت بود كه نشان مي‌داد همگرايي در بين اصولگرايان مي‌تواند آنها را به چالش كشانده و در مسير ضعف و عصبانيت قرار دهد.

پس بايد عامل موفقيت اصولگرايان در انتخابات شوراي شهر تهران و بركناري وزير علوم كه اقدامات خلاف مصلحت و منافع كشور را انجام داده بود را وحدت و همگرايي اصولگرايان دانست؟

بله، اگر اصولگرايان در اين دو موضوع در كنار هم قرار نمي‌گرفتند و تصميمي واحد را نمي‌گرفتند چطور ممكن بود كه در هر دو موضوع اصلاح طلبان ضربه سهمگيني بچشند؟ چطور ممكن بود اصولگرايان دستاوردهاي به اين مهمي را به دست آورند. يقيناً مهم‌ترين برگ برنده همان وحدت و يكي شدن بوده است كه به بهترين شكل ممكن اتفاق افتاده است.

البته بايد اين را هم اضافه كرد كه تلاش‌هاي بسياري مي‌شد تا دو فراكسيون اصولگرا نتوانند تصميمي واحد ‌بگيرند مثلاً آنكه تهديد مي‌كردند عده‌اي كه تصميم دارند فراكسيوني مستقل به نام فراكسيون اعتدال را تشكيل دهند كه البته تماماً اين اقدامات بدون اثر و نتيجه باقي ماند.

آقاي نجابت همگرايي امروز اصولگرايان در مجلس و شوراي شهر كه از آن به عنوان پديده مثبت ياد كرديد را مي‌توان چشم‌انداز مناسبي از وحدت آينده در تمام سطوح اصولگرايان به حساب آورد با توجه به اينكه مهم‌ترين خطري كه در انتخابات آتي جريان نزديك به گفتمان انقلاب اسلامي را تهديد مي‌كند دو و چند دستگي در ميان اصولگرايان است؟

بله، بنده اخيراً مصاحبه‌اي در همين رابطه با يكي از رسانه‌ها انجام دادم و در آن تأكيد كردم كه نزديكي و قرابت دو فراكسيون اصولگراي مجلس مي‌تواند حاوي دستاوردهاي مهمي باشد از جمله اينكه در آينده بتوان اين اميدواري را داشت كه اصولگرايان به وحدت بهتر و قابل توجه‌تري رسيده و براي هميشه به اين اختلافات سطحي پايان دهند.

من بارها عرض كردم مباني و اصولي كه اعضاي اين دو فراكسيون با هم دارند بسيار بيشتر از آن‌چيزي است كه جريان مقابل آن را القا مي‌كند. خطوط قرمز اعضاي اين دو فراكسيون هم يكي است؛ مثلاً حساسيت در مورد انتصاب و انتخاب فتنه‌گران در پست‌هاي كليدي و حساس يا عبور از شعارهاي اصيل انقلاب اسلامي در سياست خارجه كشورمان. به هر روي اهداف مباني و اصول هر دويكي است اما متأسفانه تصميم‌گيري بر سر موضوع انتخاب رئيس مجلس از همان ابتداي شكل‌گيري كار مجلس نهم كار دو فراكسيون را به جدايي و افتراق كشاند؛ موضوعي كه با استيضاح وزير علوم وارد فاز جديد و قابل توجهي شد. اين نكته بسيار جالب و حائز اهميتي بود كه اصولگرايان در اقدامي مشترك اختلافات را براي هدفي بلندتر كناري گذاشتند و توانستند تا حدود بسياري اهداف جريان تجديدنظرطلب را در وزارتخانه حساس علوم ابتر بگذارند.

همانطور كه شما گفتيد اينگونه اقدامات مهم مي‌تواند زمينه خوب و مناسبي باشد براي حركت به سوي همگرايي و وحدت نظر در كليت جريان اصولگرايي اتفاقي كه ان‌شاءالله تا زمان انتخابات مجلس دهم و رياست جمهوري دوازدهم روي خواهد داد. البته ما پيشنهادات بسياري را براي نزديك شدن بيشتر دو فراكسيون به يكديگر ‌هم ارائه كرده‌ايم ـ كه مي‌تواند زمينه‌ساز وحدت نهايي در اصولگرايان را به همراه داشته باشد ـ آن هم اينكه جلسات مشتركي بين اعضاي دوفراكسيون برگزار شود و در مورد موضوعات مهم نظير بحث بودجه، استيضاح‌ها يا همين لايحه خروج از تورم كه دولت ارائه كرد بتوانيم با برگزاري جلسات و تبادل نظرات به نظري واحد و مشترك برسيم كه اين همانگونه كه عرض كردم مي‌تواند بسيار مفيد و حاوي دستاورد هم باشد.

اما مهم‌ترين نكته براي اتخاذ تصميمات مشترك توسط اعضاي دوفراكسيون اين است كه اعضاي اين دو فراكسيون نبايد نگاهشان نگاه حزبي، جناحي و فراكسيوني به موضوعات باشد و بتوانند به دور از جنجال‌هاي رسانه‌اي و بيروني به ارائه تصميم روي بياورند.

اتحاد نظر ميان اصولگرايان قطعاً مي‌تواند بسياري از مشكلات و معضلات جريان اصولگرايي را كاهش دهد.

گروهي ‌ مديريت رئيس مجلس و نوع نگرش وي به موضوعات را يكي از موانع همگرايي اصولگرايان مجلس مي‌دانند آنگونه كه طي انتخاب اعضاي شوراي نظار‌ت بر صداوسيما برخي از نمايندگان مجلس به مديريت وي گلايه كرده و طي بركناري وزير علوم هم گلايه‌هايي از آقاي لاريجاني صورت گرفت، نظر شما در اين رابطه چيست؟

بله، در جريان انتخاب اعضاي شوراي نظارت بر صدا و سيما اختلاف نظر جدي ميان نمايندگان صورت گرفت تا آنجايي كه اعضاي هيئت رئيسه هم با يكديگر به نظرات مختلف رسيدند، به هرحال اعتراضاتي هم صورت گرفت كه از آن عبور كرديم. با پادرمياني كه آقاي دكتر حداد در كميسيون فرهنگي مجلس انجام دادند اين مسئله مي‌تواند به خوبي حل شود. آقاي دكتر حداد به اعضاي كميسيون فرهنگي پيشنهاد دادند كه يك نفر به دوتن برگزيده شده اين كميسيون جهت معرفي به هيئت رئيسه اضافه شود كه دوستان ما در آن كميسيون هم اين موضوع را انجام داده و ان‌شاءالله بعد از تعطيلات موضوع به خوبي پايان مي‌پذيرد.

اين موضوع مهمي بود اما نه آنچنان كه ما را به اختلاف و دودستگي بكشاند بر همين اساس از اينگونه موضوعات مي‌توان راحت‌تر از اين عبور كرد.

يكي از مهم‌ترين راهكارهاي جريان دوم خرداد براي به چالش كشاندن رقيب، تفرقه افكني و القاي دودستگي ميان اصولگرايان بوده است؛ موضوعي كه اخيراً با جداسازي آقاي علي لاريجاني از جبهه اصولگرايي و جا دادن وي به جرگه اصلاحات وارد مرحله‌ تازه‌تري هم شده است. به نظر شما حمايت از آقاي لاريجاني و جداسازي وي از جريان اصولگرايي تا چه ميزان مي‌تواند براي آينده جريان دوم خرداد مهم و اثرگذار باشد؟

آقاي لاريجاني پخته‌تر از اين حرف‌هاست كه با يكي دو خط حمايتي كه مطبوعات دوم خردادي از وي به عمل ‌‌آوردند بخواهد خط‌مشي را كه 30 سال در اين كشور داشته است تعويض كند و به جريان مخالف خود بپيوندد.

چنين چيزي بعيد به نظر مي‌رسد، ممكن است افراد اختلاف سليقه داشته باشند اما اين باعث نمي‌شود كه فردي به جرياني مخالف‌ مش و اصول خود روي بياورد.

آقاي لاريجاني يك سياستمدار تمام عيار بوده كه در حوزه اصولگرايي خودش را تعريف كرده و با يكي دو تا مصاحبه و يكي دو تا اظهارنظر حاشيه‌اي مواضع اصولي خود را تغيير نمي‌دهد.

البته در فراز و نشيب روزگار و عالم سياست افراد گاهي موضعگيري‌هاي تند و گاهي كند و حتي افراطي ‌مي‌گيرند ولي پاي اصول در ميان باشد بعيد است آقاي لاريجاني جزو سياستمداراني باشند كه راحت تغيير موضع بدهند و مسير 30 ساله خود را بر عكس كنند.

تمايل اصلاح طلبان به سمت علي لاريجاني را مي‌توان دليلي بر ضعف چهره‌ اين طيف دانست يا هدفي مانند به تفرقه كشاندن رقيب به حساب آورد؟

طبيعي است كه اصلاح طلبان از اختلافات جزئي ما سوء استفاده كرده و از آن بهره‌برداري كنند. ما در بين خودمان كساني را داريم كه موضوعات را به قول حضرت آقا اصلي فرعي نمي‌كنند و نمي‌توانند اهم و مهم كنند و اگر افراد بتوانند به خوبي جاي مسائل اصلي و غير اصلي را تشخيص دهند قطعاً جريان مقابل نمي‌تواند از مسائل بهره‌برداري كند و طيف رقيب را به دودستگي بكشاند. متأسفانه براي جلب رأي اكثريت برسر مسائل دسته چندم و غير اصلي با هم اختلاف نظر اساسي پيدا مي‌كنيم. ما شرايطمان طوري است كه بايد اين دستور آقا را به خوبي پياده كنيم چون فرصتي هم باقي نمانده است و قطعاً اگر اين اتفاق بيفتد جايي براي بهره‌برداري جبهه رقيب باقي نمي‌ماند و يكي از مهم‌ترين روش‌هاي آنها براي موفقيت به يأس تبديل مي‌شود.

هرچند تا برگزاري انتخابات دهم مجلس نزديك به يك سال ونيم زمان باقي است اما به عقيده شما مهم‌ترين برنامه‌هايي كه مي‌تواند جريان اصولگرايي را به پيروزي نزديك كند چه مي‌تواند باشد؟

به نظر من در پايان سال 93 جريان اصولگرايي بايد آرام آرام خود را براي پيروزي در انتخابات مجلس آتي آماده كند و از جمله مهم‌ترين برنامه‌ها در اين جهت مي‌تواند ايجاد زمينه و بستر براي گردهمايي اصولگرا در سراسر كشور باشد.

بسترسازي براي ارائه ليست واحد و مشترك هم با اجماع نظر در بين بزرگان اين طيف و كنار گذاشتن اختلافات روبنايي و غيرضروري امكانپذير بوده است، موضوعي كه مي‌تواند آينده اين جريان را هم تضمين كند.

بايد اصولگراها از اختلافات تلخ سال‌هاي اخير و مخصوصاً اتفاقات انتخابات يازدهم رياست جمهوري درس عبرت بگيرند و اجازه ندهند كه رقيب از دودستگي آنها سوء استفاده كند و مراكز حساس نظام را در اختيار بگيرد. غرور و خود بزرگ‌بيني و تكبر زيادي به خرج دادن را هم بايد به عوامل متعدد شكست اصولگرايي اضافه كرد و از آن درس گرفت و از آن پلي براي ‌ پيروزي ساخت. خب قطعاً اگر در آن مقطع زماني اندكي ديانت بيشتر، ديگرخواهي، فدا كردن حب جاه و مقام بر منافع كلان غلبه مي‌كرد يا اندكي تيزهوشي و كياست به خرج داده مي‌شد شايد اصولگرايان هم‌ اكنون مديريت كشور را برعهده داشتند و الان ما شاهد برخي اتفاقات هم نبوديم.

بر همين اساس بايد تأكيد كرد جريان مخالف اصولگرايي به شدت در پي آن است تا مجلسي تندرو و هنجارشكن نظير مجلس ششم درست كرده و اهداف خود را كه در آن سال‌ها نتوانست محقق كند پيگيري نمايد.

اصولگرايان بايد كينه و موضوعات گذشته را كناري گذاشته و به اهدافي بزرگتر و كلان‌تر نظير حفظ منافع و مصالح نظام و كشور بينديشند؛ چراكه جريان گذشته طي سال‌هاي اخير چند شكست سنگين را در انتخابات مختلف تجربه كرده است و با عملكرد نامطلوب خود در فتنه سال 88 به شدت از افكار عمومي در انزواي كامل به سر مي‌برد و بر همين اساس به دنبال‌ آن است تا بتواند از هر روزنه‌‌اي استفاده كند تا به مرحله بازگشت رسمي به قدرت نزديك شود و اين در شرايطي است كه اصولگرايان هنوز به ساز وكار مناسب و خاصي براي خنثي‌سازي استراتژي‌هاي رقيب خود دست نيافته‌اند هرچند با اتفاقات چندماهه اخير به نظر مي‌رسد كه بتوان چشم‌انداز اميدواركننده‌اي براي آينده جريان اصولگرايي ترسيم و توصيف كرد.

بايد عرض كنم كه با شكست اصولگرايي در انتخابات 92 احساس دغدغه و نياز مناسبي براي جبران شكست و از سوي ديگر ايجاد يكدلي و رسيدن به وحدت آرا به‌وجود آمده است كه مي‌توان نمونه آن را در انتخابات شوراي شهر تهران مشاهده كرد، آنجايي كه آقاي چمران توانست آراي اكثريت اعضا را به دست آورده و ضربه محكمي به جريان تجديد نظر طلب وارد نمايد. قطعاً ادامه دادن مسير بر همين اصول مي‌تواند دستاوردهاي مهمي را به دنبال داشته باشد.

به عنوان آخرين سؤال بفرماييد مطالبات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جلسه هيئت دولت از رئيس‌جمهور و وزرا را چگونه ارزيابي مي‌كنيد با توجه به اينكه سعه صدر بيشتر در برخورد با منتقدان و حساسيت نسبت به فتنه سال 88 دو موضوع مورد اشاره ايشان در اين ديدار بود؟

هر ساله رهبر معظم انقلاب انتظاراتي را از دولت‌ها بيان مي‌كردند و دولت‌ها موظف به پياده‌سازي آنها بودند و امسال هم به همين شكل عمل شده است يعني رهبري معظم توصيه‌ها و خواسته‌هايي را از دولت ارائه نموده‌اند كه دو محور مهم آن هماني است كه شما اشاره كرديد و از دولتي كه شعارش عدالت است انتظار مي‌رود كه اين دو مقوله را به خوبي در دستور كار قرار دهد و به آن عمل كند. رهبري انتظار داشتند كه دولت اعتدال نقد دولت گذشته را تبديل به سياه‌نمايي نكند و طوري در مورد كاركردهاي دولت گذشته سخن بگويد كه بوي تخريب و سياه نمايي از آن نيايد كه اين هم براي كشور مضر است و هم براي دولت يازدهم.

موضوع بعدي هم افزايش سعه صدر بين دولتمردان بود كه رهبري مطالبه كردند مسئولان دولتي در مواجهه با فضاي نقد و نقادي به شكل بهتري عمل نمايند كه انتظار عمومي هم اين است كه رويه سابق تكرار نشود اما موضوع حساسيت داشتن نسبت به فتنه و فتنه‌گران از سوي هيئت دولت هم موضوع مهم ديگري بود كه انتظار داريم همه اعضاي دولت به خوبي به آن عمل كرده و پاسخ درخوري به درخواست رهبري ارائه نمايند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار