پيشرفت و تعالي يكي از آرزوهاي انسانها بوده است و طبعاً جوامع انساني نيز چنين هدفي را در اولويت نخست دستيابي خود قرار ميدهند. با اغماض از تعاريف گوناگون كه از مفهوم «پيشرفت» و نيز مسير دستيابي به آن وجود دارد، ميتوان ادعا كرد كه يكي از واقعيتهاي پيشرفت، موانع و چالشهاي مسير تحقق آن است. به راستي اگر پيشرفت انسانها و جوامع بشري سهلالوصول بود، چه نيازي به اين همه بحث و مناقشه بر سر چگونگي آن وجود داشت؟
ملت ايران نيز در مقطع كنوني گامهاي بلندي براي دستيابي به اين هدف مهم برداشته است و طبعاً در اين مسير با چالشها و بعضاً دشواريهاي گوناگوني مواجه شده است. روشن است كه نوع مواجهه با چالشهاي موجود يكي از موضوعات مناقشهبرانگيز ميان نخبگان و متوليان امر بوده و هست. رهبر معظم انقلاب اسلامي، نيز با بصيرت و فهم مقتضيات خاص مقطع كنوني، به همين امر اشاره نموده در جمع مسئولان نظام اسلامي فرمودند: «چالش وجود دارد، مشكلات وجود دارد؛ بر سر راه زندگى، اين مشكلات هست. اگر زندگى بخواهد عزتمندانه باشد، انسانهاي داراى خِرَد و تدبير، مشكلات را بهخاطر رسيدن به عزت و شرف انسانى و كرامت انسانى و تقرب الىالله تحمّل ميكنند؛ انسانهايي كه بىخِرَدند همين مشكلات در زندگى آنها هست، آنها را با ذلت تحمل ميكنند، به جاى اينكه ولايت الهى را قبول كنند، ولايت شياطين را قبول ميكنند: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ ءَالِهَهً لِيكونوا لَهُم عِزّاً، كلّا سَيكفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ يكونونَ عَلَيهِم ضِدّاً؛ فرمولى كه انسانهاي بىخِرَد، دستگاههاى بىخِرَد، انسانهاي غافل در دنيا انتخاب ميكنند و اتخاذ ميكنند، اينجور در قرآن كريم رسوا شده است. به جاى اينكه به خدا پناه ببرند، به جاى اينكه ولايت الهى را قبول بكنند، به جاى اينكه به هدايت الهى چنگ بزنند، به ولايت شياطين، به ولايت دشمنان اسلام و دشمنان بشريت متمسك ميشوند براى اينكه براى خودشان عزت درست كنند، و اين عزت به دست آنها نمىآيد. آن عبادتشوندگان نابكار هم از آنها سپاسگزارى نخواهند كرد: كلّا سَيكفُرونَ بِعِبادَتِهِم وَ يكونونَ عَلَيهِم ضِدّا. اين بيان قرآن، بيان روشنى است؛ بايد از اين بيان درس گرفت، بايد راه را درست شناخت، خط هدايت قرآنى، انسانها را به سعادت ميرساند، بايستى از خداى متعال كمك خواست.»
به نظر ميرسد مخاطب اصلي اين جملات، نخبگان و به خصوص پيش برندگان مسير پيشرفت كشور هستند. نخبگان و دستاندركاران امور اجرايي كشور در مواجهه با چالشهاي مسير پيشرفت - كه گاه منشأ خارجي نيز دارند- ميتوانند دو گونه برخورد نمايند. نخست: انتخاب عزتمندانه با تدبير و خرد و ديگر: تسليم ذليلانه. نكته قابل تأمل اين بزنگاه انتخاب آن است كه حتي گاهي مسير ذلتبار ظاهري خردورزانه و عقلاني به خود ميگيرد اما تكيه به تجارب و عبرتآموزي از رويدادهاي مشابه نشان ميدهد كه آنها كه با تكيه به عقلانيت دنيازده، مسير ذلت را برميگزينند، در نهايت به پيشرفت نيز دست نمييايند. به تعبير امام خامنهاي «بر اساس آيات قرآن، انسانهايي كه براي رسيدن به عزت، به جاي هدايت و ولايت الهي، به دشمنان اسلام و بشريت و ولايت شياطين متوسل ميشوند، در نهايت به عزت نخواهند رسيد و همان شياطين از آنها سپاسگزاري هم نخواهند كرد.» چارچوب قرآني مورد اشاره از سوي معظمله، بر اساس سنتهاي الهي است كه اهل معرفت و بصيرت به نيكي ميدانند كه در نهايت كار دنيا نيز بر مبناي همين سنن پيش رفته و ميرود.
مسير تاريخي ملت ايران در طول 35 سال گذشته سرشار از چالشها و مشكلاتي بوده كه به تعبيري ميتوان آنها را به مثابه امتحاناتي در نظر گرفت كه عيار اين جامعه در آن سنجيده شده و فولاد استقامت آنان در اين كوران، آبديدهتر شد.
به حق ميتوان ملت ايران را مصداق اين آيه شريفه كلامالله مجيد دانست كه «الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ»«اينها كساني بودند كه (بعضي از) مردم، به آنان گفتند: مردم [= لشكر دشمن] براي (حمله به) شما اجتماع كردهاند؛ از آنها بترسيد! اما اين سخن، بر ايمانشان افزود و گفتند: خدا ما را كافي است؛ و او بهترين حامي ماست.»
البته در طول تاريخ كم نبودهاند كساني كه در مقابل فشارهاي دشمن و نيز برخي آسيبهاي دروني، تسليم ولايت شيطان را پذيرفته و سر تسليم در مقابل زيادهخواهيهاي مستكبران فرود آوردهاند. مروري بر نوع مواجهه كشورهاي ضعيف و عقب نگاه داشته شده با مقوله پيشرفت، خود درس عبرتآموزي از اين جهت است. كم نبودهاند كساني كه در مقابل نظام سلطهگر و سلطهپذير مطلوب مستكبران سر خم كرده و آشكارا مسير پيشرفت خود در ذيل استكبارورزي سلطهگران تعريف كردهاند. برخي نخبگان غربگرا و غربباور در جوامع مستضعف، كعبه آمال خود را پيروي از غرب و تبديل شدن به يكي از اقمار نظام سلطه تصوير كردهاند.
متأسفانه بايد گفت برخي غربگرايان چنان مسخ شدهاند و دلهايشان مرده است كه توفيق حسن ظن به وعدههاي الهي را از دست دادهاند و در مسير حركت خود تنها به ابزار ماده اكتفا ميكنند. طبيعي است انساني كه تنها به ابزاري مادي متكي شود در مقابل نيرويي توانمندتر، خود را ميبازد و مسير تسليم را دنبال ميكند.
هزار نكته باريكتر از مو اتفاقاً اينجاست كه دقيقاً كساني كه به ولايت شيطان گردن مينهند و عزت خود را به مستكبران ارزاني ميدارند، به مثابه مهرههايي در دست نظام سلطه تلقي شده و گاه چنين شده كه آنگاه تاريخ مصرفشان از سوي اربابان غربي به پايان ميرسد، به صورتي كاملاً غيرمنتظره كنار گذاشته شده و به فراموشي سپرده ميشوند. شياطين هيچگاه تكيهگاه امن و مطمئني براي پيروان خود نبوده و نيستند.
در مقابل كساني كه مسير استقامت عزتمندانه را با حسن ظن به وعدههاي الهي و نيروي تدبير و خرد در پيشگرفتهاند، مشمول بركات الهي و مصداق آيه شريفه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» ميگردند. تنها در اين چارچوب است كه ميتوان رمز موفقيتهاي ملت ايران و نظام اسلامي در برابر انبوه مشكلات و فشارهاي دشمن در طول سالهاي متمادي دريافت. اكنون نيز در دهه چهارم انقلاب اسلامي كه دهه پيشرفت و عدالت نام گرفته است، همين بنيان توحيدي، الگوي پيشرفت ملت ايران را رقم ميزند كه «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ».
به تأكيد ميتوان گفت چه در مسير پيشرفتهاي علمي، فناوري و اقتصادي، چه در بسط و ترويج فرهنگ متعالي انقلابي و اسلامي و چه در عرصه خطير سياست خارجي و ديپلماسي، همين نگاه و الگو است كه مسير موفقيت كشور را رقم خواهد زد.