کد خبر: 471158
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۱ - ۰۶:۱۲
«جوان» گزارش مي‌دهد؛
حوريه ملكي
«خطوط عابر پياده در خيابان‌ها براي خالي نبودن عريضه هستند و مي‌شود از هر جا كه دوست داشت عرض خيابان را طي كرد، حتي از زير پل عابر پياده!» 

«چراغ‌هاي راهنمايي و رانندگي چند معني دارند، يكي همان است كه در كتاب‌هاي آئين‌نامه راهنمايي و رانندگي وجود دارد اما صدها معني ديگرش تفسير ماست. هر چند اين چراغ‌ها براي موتورسواران اصلاً معني ندارند و هيچ وقت ديده نمي‌شوند.» 

«صد هزار نفر دور هم براي ديدن يك مسابقه فوتبال به استاديوم مي‌روند، هر چه دلشان مي‌خواهد مي‌گويند و دست آخر هم يا صد‌ها صندلي را مي‌شكنند يا در و ديوار اتوبوس‌ها را تخريب مي‌كنند و به اميد خدا تا هفته بعد و مسابقه بعد!» 

آمار تصادفات و مرگ و مير ناشي از آن در جاده‌ها بيداد مي‌كند و در اين رابطه رتبه اول جهان را به خود اختصاص داده‌ايم اما باز هم با تلفن در گوشمان و سيگار كنار لبمان و كمربند ايمني در زيرمان رانندگي مي‌كنيم.»
«كمي سرمان درد مي‌كند و آب دماغمان راه افتاده! خودمان بهتر از هر متخصصي مي‌دانيم كه سرما خورده‌ايم، پس دارويي تجويز مي‌كنيم و به مدت رضايتمان آن را در برنامه غذايي‌مان قرار مي‌دهيم.»
چندنماينده مجلس به وزيري مي‌گويند اين مسيري كه مي‌روي اشتباه است يا راهت را درست كن يا استيضاحت مي‌كنيم اما وزير مي‌گويد:«همينه كه هست!» 

اينها بخشي از كارهاي خودمان بود و به هيچ وجه منظور، شما نيستيد، اصلاً به خودتان نگيريد و كارتان را بكنيد! چون شما با انضباطيد و ما بي‌انضباط. 

متأسفانه بي‌انضباطي در تار و پود رفتارهايمان رخنه كرده و به شدت به عادات روزانه تبديل شده است. اما وقتي واژه انضباط را در محيطي به نام «اجتماع» تعريف مي‌كنيم به اين معنا مي‌رسيم كه تك‌تك افراد جامعه بايد در تمام امور زندگي و كارها و رفتارهاي اجتماعي، خود را در يك چارچوب و محدوده قانون شرع و عقل و مقررات عرفي حفظ كنند تا مبادا تخلف يا اشتباهي از آنان سر بزند و اطرافيان متضرر شوند. 

دكتر معين در فرهنگنامه فارسي خود انضباط را «سامان گرفتن»، «بنوا شدن»، «خوب نگاه داشته شدن»، «نظم»، «تربيت» و «پيروي كامل از دستورهاي نظامي» معني كرده است، اما كمي آن طرف‌تر انضباط در معاني ديگري همچون «اطاعت كوركورانه»، «تنبيه»، «محدوديت»، «قاعده» و «قانون» نيز به چشم مي‌خورد. 

با كلاس‌هاي بي‌انضباط
تك تك ما دوست داريم كه در اجتماع فردي با كلاس و موقر بوده و در كنار دوستان و همكارانمان شخص موجهي باشيم و در همين راستا براي انتخاب كيف و كفش و لباس‌هايمان وقت گذاشته‌ و توجه ويژه‌اي به آنها مي‌كنيم اما آيا به همان اندازه نيز براي صحبت كردن و عادات و رفتار‌هايمان وقت مي‌گذاريم تا بهترين را انتخاب كنيم؟! بياييد كمي به اطراف نگاه كنيم. همانجايي كه من و شما تنه به تنه يكديگر در كوچه و خيابان در حركتيم و در ظاهر بسيار با كلاس و متين! 

جمعيت زيادي در ايستگاه مترو منتظر رسيدن قطارند. همه آرام و با كلاس ايستاده‌اند و هر از چندگاهي با نگاهي به ساعتشان چنين وانمود مي‌كنند كه زمان برايشان خيلي با اهميت است. قطار از راه مي‌رسد و حالا هر كه زور و فشار بيشتري داشته باشد، زودتر سوار مي‌شود و با چند «هول» و «تنه» حتي مي‌تواند روي صندلي بنشيند!
كلماتي از دهان آقاي كت شلوار‌پوش و خانم با وقار خارج مي‌شود كه گوش هر شنونده‌اي را متورم مي‌سازد؛ انگار تمام شد آن همه ژست‌هاي بيرون قطار! 

پيرمردي از انتهاي واگن مي‌گويد:«حالا اگر كمي با انضباط‌تر سوار بشيم، قطار به مقصد نمي‌رسه!»
ماشين مدل بالايي و راننده‌‌اي با كلاس و پرستيژ خاص. تصويري كه بارها و بارها در خيابان‌ها ديده‌ايم و يك چيز تكميل‌كننده اين تيپ است، سيگاري در دستان راننده! 

اما همه چيز به آن ختم نمي‌شود و كافي است به ترافيك يا جاده باريكي نزديك شويم، حالا ديگر نه مدل ماشين مهم است و نه كلاس راننده، زيرا هر كس زرنگ‌تر باشد زودتر مي‌گذرد. 

دكتر پيران، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه مي‌گويد: «ما ايراني‌ها براي ورود يا خروج از يك «در» هزاربار به يكديگر تعارف مي‌كنيم. حتي بارها ديده‌ام با اينكه چند نفر همزمان مي‌توانند از يك در عبور كنند باز با هزار «من بميرم!»، «تو بميري!» به بغل‌دستي‌شان گفته‌اند كه اول او بگذرد اما همين افراد در خيابان هرگز اجازه نمي‌دهند كسي از آنها پيش بيفتد يا هنگام گذشتن از معبري چنان با ماشين جلوي عبور ديگران را مي‌گيرند كه انگار نه انگار يك ساعت پيش تعارف مي‌كردند.»
 
اين استاد دانشگاه بسياري از معضلات اجتماعي را محصول بي‌انضباطي اجتماعي مي‌داند و ادامه مي‌دهد: «انضباط در عرصه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي مي‌تواند تمام امور را در مسير درست و پيشرفت قرار دهد اما بي‌انضباطي در آنها گره كور و ناگشودني‌اي به وجود مي‌آورد. به عنوان مثال، رعايت بهداشت عمومي، احترام به ناموس مردم، توجه به حق و حقوق اطرافيان، احترام و مراقبت از اموال عمومي و حتي حسن خلق و مرتب بودن جزو انضباط اخلاقي اجتماع به شمار مي‌آيد كه ناديده گرفتن هر يك از موارد فوق آثار بسيار سوئي به همراه دارد. در بحث جامعه‌شناسي، اخلاق اجتماعي ثمره انضباط اجتماعي است و بي‌اخلاقي‌ها يا بداخلاقي‌ها نشان مي‌دهند كه مردم بي‌انضباطي را به عنوان يك رفتار پذيرفته‌اند و اين امر بسيار تأسف‌برانگيز است. 

چي؟ كار گروهي؟!
مي‌گويند انضباط يعني انسان بداند هر كار و رفتارش را به موقع و در زمان خودش انجام مي‌دهد.
چرا بعضي از كارها و رفتارهاي ما درست نيست؟ آيا ما بي‌انضباطيم؟
تفريحات و گردش‌ها، مصداق بارزي از رفتار‌هاي افراد جامعه در خارج از خانه هستند. 

به ندرت اتفاق مي‌افتد كه بعد از استراحت و گردش در مكاني، زباله‌هاي توليد‌شده توسط خودمان را جمع‌آوري كرده و در اولين زباله‌داني بيندازيم. اما به كرات اتفاق اتفاده كه به خاطر بامزه‌بازي يا خوش بودن براي دقايقي، شاخه‌اي را بشكنيم، آبي را آلوده كنيم يا حتي به ايجاد آلودگي صوتي بپردازيم. 

به عقيده كارشناسان عادت كردن به كارهاي دسته جمعي مي‌تواند راه‌حل خوبي براي منضبط شدن افراد يك جامعه باشد.
دكتر غلامرضا مقدم، عضو هيئت علمي دانشگاه در اين باره مي‌گويد: «با هم به گردش رفتن يا مراسمي را در كنار يكديگر بودن وقتي مي‌تواند تأثير‌گذار باشد كه همه وظايف، تعريف مشخصي داشته باشند. مثلاً در يك گردش يك روزه هر كس بايد كاري كند و حتماً يك نفر هم مسئول جمع‌آوري اضافه مواد يا زباله‌ها شود. در اين شرايط همه مي‌آموزند كه كار خودشان را انجام دهند و در كار ديگري نيز دخالت نكنند. چون ما به كار گروهي عادت نكرده‌ايم در كارهاي شخصي نيز به مشكل مي‌خوريم.» اين جامعه‌شناس به وجدان كاري نيز گريزي زده و ادامه مي‌دهد: «در انضباط اجتماعي، وجدان كاري نيز از اهميت ويژه‌اي برخوردار است. وقتي تك تك افراد جامعه، در محل كار خود و در اجتماعات عمومي وجدانشان را قاضي قرار داده و بپذيرند كه بايد تمام وظايفشان را به نحو احسن انجام دهند،‌ آن وقت ناخودآگاه يك انضباط عمومي بر امور و جامعه حاكم مي‌شود و مطمئن باشيد بي‌انضباطي از يك نقص نشأت مي‌گيرد و ناديده گرفتن وجدان كاري در هر شرايطي يك برهم‌ريختگي و نابساماني را به همراه دارد كه از آن به بي‌انضباطي اجتماعي تعبير مي‌شود.» 

حقمو ازت مي‌گيرم!
بعضي وقت‌ها نمي‌دانيم كه چرا ناراحت مي‌شويم، چرا بحث مي‌كنيم و چرا دعوا...!
اگر منصفانه به قضيه نگاه كنيم، مي‌بينيم كه رفتار زشت و خنده‌داري انجام داده‌ايم و به خاطر اينكه كم نياوريم، مي‌گوييم از حقمان دفاع كرده‌ايم. راننده تاكسي مي‌گويد كرايه ۳۲۵ تومان مي‌شود و مسافر اصرار دارد هر روز براي اين مسير ۳۰۰ تومان مي‌پردازد و اين جر و بحث آنقدر كش پيدا مي‌كند كه دست به يقه مي‌شوند. 

دعوا و زد و خورد فقط براي ۲۵ تومان
راستي! حتماً تا حالا صدقه‌ داده‌ايد، دست نيازمند را گرفته‌ايد و به دفعات از حقتان به نفع ديگران گذشته‌ايد، پس چرا به خاطر ۲۵ تومان همنوع خود را مورد ضرب و شتم قرار مي‌دهيد؟ آيا فكر نمي‌كنيد به خاطر نبود انضباط در نرخ‌گذاري‌ها در دادو‌ستد‌ها بعضاً بي‌برنامگي‌هايي موجود مي‌باشد؟ مي‌گويند افراد منضبط كساني هستند كه در زندگي‌شان بسيار مرتب و وقت‌شناس بوده و وظيفه‌شناسي و درستكاريشان نيز بر همگان هويداست. 

به عقيده روانشناسان، انضباط اجتماعي يعني فرد اعمال و رفتار خود را تحت يك قاعده و نظم خاص درآورده و خودش را در اتفاقات و حوادث كنترل و هدايت كند و بتواند آثار و نتايج اعمال خويش را پيش‌بيني كند.
فراموش نكنيم اين ما هستيم كه مسئول كار خودمانيم. شايد در كودكي محدوديت‌ها يا تنبيه‌ والدين و معلمان قدري ما را منضبط نشان مي‌داد اما نبايد فراموش كنيم كه آن عوامل قادر نيستند در تمام مراحل زندگي در حال اداره و كنترل ما باقي بمانند. 

اساس زندگي بر نظم است
مقام معظم رهبري درباره انضباط مي‌گويند: «انضباط اجتماعي به معناي نظم‌پذيري در همه امور است كه عبور نكردن از خط پياده براي خودروها در خيابان از آن جمله است اما از همين جا بايد انضباط اجتماعي را شروع كنيم و در همه مسائلمان تا مسئوليت‌هاي بالا و در برخورد با مسائل كشور به آن توجه كنيم. كساني كه مراجعات مردمي دارند و در برخورد با مردمي كه به آنها مراجعه مي‌كنند و نيز كساني كه كار را بر دوش گرفته‌اند، نظم و انضباط را بايد در كار رعايت كنند. بي‌هيچ ترديد، اساس زندگي اجتماعي بر نظم بنا شده و تار و پود جامعه به قانون بستگي دارد.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار