
مهمانامروز ما کیست؟ شاید باورتان نشود که او در حالی که تمام درها را به روی خود وخبرنگاران بسته است این مصاحبه را انجام داده. هر چند که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارداما به هر صورت سرنوشت نامبارکش میتواند عبرتآموز باشد. (این مصاحبه قبل از به کما رفتن او انجام شده است).بد نیست که کمی از خودتان بگویید!- من عاشق گلوله و توپم، عاشق کشتار بیرحمانه، دوستدار زیر پا گذاشتن دیگران برای منافع خودم! چند روزی به شرم الشیخ آمدهام برای هواخوری،اما دوباره بازمیگردم. من مبارک هستم! رئیس جمهور همیشگی.
آقای مبارک چی شد که اینجوری شد؟- باور کنید نمیدانم چه شد، لطف ومحبتی که من به مردم با گلوله وتفنگ داشتم هیچکس نداشت، به یکباره نمیدانم چه شد که مردم بیرون ریختند،اما اشکالی ندارد من به بزرگی خودم مردم را میبخشم! سعی کردم او را از توهم بیرون بیاورم پس گفت: خیال میکنم که اندکی ناچیز به مردم ظلم کردهام واموال آنها را هم بالا کشیدهام.
آقای مبارک ناچیز، مطمئنید ناچیز بوده؟ - نه، کمی بیشتر از ناچیز اما خوب اینقدر نبوده که مردم مرا بیرون کنند وحکومت عزیزم را بگیرند!(دراین لحظه به این فکر فرو رفتم که دیکتاتورها هیچگاه آدم نمیشوند و به حقیقت اعتراف نمیکنند، برای همین بیخیال یکم دو کم شدم.)
لطفاً کمیاز بچگیتان برای ما بگویید؟- همیشه عاشق کتک زدن بودم ودرهمه درسهای مدرسه تجدید میشدماما عاشق درس دیکته و دیکته گفتن بودم، حتی گاهی اوقات معلم را مجبور میکردم که اجازه دهد من به بچهها دیکته کنم. کم کم که بزرگتر شدم دیکته را بیشتر دوست داشتم و علاقهام بیشتر شد.
از کی به بعد رابطهتان را با امریکا شروع کردید؟- واقعاً شرم آور است، کدام رابطه ؟من به طور کلی اصلاً با غرب رابطه نداشتم!
الحق والانصاف هنوز آدم نشدهاید وگرنه اینقدر حقایق را پنهان نمیکردید؟- خب حقیقتش بنده با امریکا ارتباط چندانی نداشتم فقط روزانه 10 تا 15 ساعت پای تلفن با رئیس جمهورامریکا صحبت میکردم و شبها هم با اوباما اس مس بازی میکردم و دستورهای او (ببخشید نصایح) را میگرفتم که البته این اسمش وابستگی نیست.
بله حرف شما کاملاً درسته! این اسمش وابستگی نیست، این اسمش گوش به حرف دادن ومطیع بودن تمام وقت است. ولی خودمانیم شما هم خوب به تمام اوامر ببخشید نصایح آنها گوش میدادید. یاد همان نمایش سنتی خودمان میافتم که مبارک به ارباب میگفت: ارباب خودم سابلی علیکم، اوبامای خودم بز بزقندی، ارباب خودم چرا نمیخندی!- ای بابا حالا به هر صورت چه سر داده چه وابسته، به هر صورت در راستای منفعت خودم، ببخشید منفعت مردم مصر بود!
حقیقتاً اگر دوتا پررو در دنیا داشته باشیم یکی از آنها شمایید! راستی شنیدهایم خزانه را خالی کردهاید وهر چه بود و نبود را جمع کرده و با خود آوردید؟_ای بابا این حرفا، چیه 700 میلیارد دلار که ارزش این حرفها را ندارد، چرک کف دست است. خواهش میکنم که اصلاً درباره این چیزها حرف نزنید دنیا دو روز است، باور کنید دلم نمیخواست همین مقدار کم!!!هم را با خود بیاورم اما بالاخره زندگی خرج دارد.
آقای نامبارک ببخشید مبارک! انصافاً 700 میلیارد را کم میدانید؟- به جان شما دربرابر پولی که دیگران بردند من کم برداشتم. به خاطر مردم به همین 700 میلیارد دلار اکتفا کردم. هر چند که چون حسابها را بسته بودند مجبور شدم همین مقدار را هم با گونی این ورآن ور ببرم که بسیار سخت بود، تازه از همه اینها گذشته کلی از پولها را دادم بهامریکا و انگلستان؛ چرا که گیر داده بودند که باید این گونیها آزمایش شوند مخصوصاً محتویات آنها یعنی پولها، تا نکند به ویروس سیاه زخم آلوده باشد برای همین کلی از گونیها را گرفتند وحتی گفتند قبل از خودت بفرست بیاد. ظاهراً در حساب خودشان خواباندهاند تا مطمئن شوند پولها به سیاه زخم آلوده نیست.
عجب، پس همه گونیها را بردندآزمایش!- بله، فکر کنم الان مرکل و اوباما سرش دارند گیس وگیس کشی میکنند.
راستی آقای مبارک چرا درمقابل انقلاب اسلامی مصر اینقدر مقاومت میکردید؟- ای بابا! دیگه داری منو عصبانی میکنی، مقاومت کجا بود من فقط دنبال حق مردم مصر بودم وبرای گرفتن حقشون باید خودشون و میکشتم. تازه از این حرفا گذشته من دوباره باز خواهم گشت ودوباره ملت مصر را به روزهای اوجش باز میگردانم، البته این دفعه بیشتر میکشم!
راستی اگر دوباره به شما فرصت دهند تا با مردم مصر صحبت کنید چه کار میکنید؟- به مردم میگویم که جان مادرتان بگذارید من برگردم تا مثل گذشته پولهایتان را چپاول کنم، نه ببخشید به شما خدمت کنم، آخر 700میلیارد دلار واقعاً کم است، من بیشتر میخواهم برای همین باید برگردم.
آقای مبارک! شما هنوز در توهمید، ملت مصر در حال شادی در میدانالتحریر هستنداما شما هنوز باور ندارید که به زباله دان تاریخ پیوستهاید. در پایان توصیهای برای دیکتاتورها دارید؟حقیقتاً من نصیحت خاصی ندارم درست است که من خودم دیکتاتور بودهام،اما دیکتاتوری من با بقیه فرق داشته است، به جان مادرم دیکتاتوری من شرافتمندانه بوده است. درست است که خیلیها را کشتهام، کلی پول چپاول کردهام، دائم به حرفهای امریکا گوش میدادم وکلی حق خوردهاماما با تمام این کارها باز هم شرافتمندانه بوده است.
آقای مبارک حقیقتاً با گفتن این جملات به من یک چیز را ثابت کردید آن هم اینکه پینوکیو آدم میشود اما دیکتاتورها نه!