سرویس فرهنگی جوان آنلاین: پروسه تغییرات در سطح مدیران شبکه های رسانه ملی کلید خورده و گویا قرار است جوان ترها به میدان بیایند. قصه از شبکه 4 شروع شد؛ رضا پورحسین رفت و مسعود معینی پور آمد؛ بعد نوبت به شبکه 3 رسید، علی فروغی جانشین علی اصغر پورمحمدی شد؛ سپس گریبان شبکه یک را نیز گرفت؛ علیرضا برازش به وداع سلام کرد و مجید زین العابدین که از شبکه 5 می آمد بر مسند مدیریت تکیه زد؛ جواد رمضان نژاد هم از شبکه افق به شبکه 5 رفت تا مبادا جای خالی زین العابدین احساس شود. حالا نوبتی هم باشد نوبت شبکه 2 سیما و مدیرش محمدرضا جعفری جلوه است. جعفری جلوه غیر از چند سالی که در سمت معاونت فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی فعالیت داشت، عمده سوابقش به کار در سازمان صداوسیما باز می گردد. آنگونه که مرتضی میرباقری، معاون سیما گفته جعفری جلوه فعلا به کارش ادامه می دهد اما اگر یک مدیر جوان انقلابی و باانگیزه پیدا شود که بتواند به خوبی از پس کارها برآید تغییر و تحول قطعی خواهد بود. به گفته میرباقری، سیاست جدید سازمان صدا و سیما به تازگی بر این قاعده استوار شده که مدیران شبکه های تلویزیون زیر 50 سال سن داشته باشند. و لابد بر مبنای همین سیاست جدید هم هست که از مدیران شبکه ها خواسته شده که اگر خودشان کسی را می شناسند که می پندارند شایستگی جانشینی شان را دارد، به شکل داوطلبانه معرفی کنند!!
فارغ از آن که این رویکرد تازه صداوسیما چقدر منطقی و کارشناسی شده است، نگاهی هر چند موجز و فهرست وار به عملکرد شبکه دو میتواند در تصمیم گیری نهایی در خصوص ایجاد تحول در سیاستهای این شبکه تاثیر گذار باشد.
1- با وجودی که در سال های اخیر بحث تخصصی سازی و تفکیک موضوعی شبکه های تلویزیون به شکل جدی اجرایی شده و برای مثال، دو شبکه کودک و امید به طور خاص برای مخاطبان کودک و نوجوان راه اندازی شده است اما همچنان می توان رد پا و نشانی از برنامه سازی برای این مقاطع سنی را در شبکه های دیگر نیز مشاهده کرد. یکی از برنامه های شاخص که با وجود انتقادهای محتوایی به نوعی برند شبکه 2 و حتی تلویزیون به شمار می رود بی گمان «کلاه قرمزی» است. عروسکی محبوب که به همراه دوستانش بیش از دو دهه است که مخاطبانی از همه اقشار سنی و نه فقط کودکان را با خود همراه می کنند. در شبکه 2 اما روند ساخت و به روی آنتن رفتن این مجموعه به شدت دچار چالش ها و دست اندازهایی شد و یکی دوبار به طور کل در کما فرو رفت. البته پس از گذشت سال های متمادی، حالا همه از بهانه گیری ها و فزون طلبی هایی گروه سازنده کلاه قرمزی خبر دارند اما هنر مدیریت در رسانه آنجا نمود پیدا می کند که با برخورداری از کیاست و در پیش گرفتن سیاست، باب تعامل و مذاکره را به احترام افکار عمومی و تامین خواسته مخاطبانی که با آنها سر و کار دارد، بگشاید. عدم اتخاذ چنین رویکردی از سوی شبكه و سماجت بر روی خواسته های خود، کلاه قرمزی و اعوان و انصارش را برای مدت مدیدی از تلویزیون دور کرد و چیزی نمانده بود که با کوچ به شبکه نمایش خانگی برای همیشه از وادی قاب جادو فاصله بگیرند که خوشبختانه، تهدیدها و فشارها و گفتگوها جواب داد و لااقل فعلا همه چیز ختم بخیر شده است تا ماه های پایانی سال و آغاز دوباره جنگ سریال عوامل کلاه قرمزی و مدیران شبکه 2.

2- در چند سال اخیر و در ادامه بحث تخصصی سازی شبکه ها، ورود، فعالیت مجدانه و حتی فرهنگ سازی در یک حوزه خاص به عنوان رسالت و ماموریت هر شبکه تبیین و ابلاغ شده است. در این فرآیند، شبکه 2 سیما نیز شبکه خانواده نام گرفته و رویکرد اصلی آن، پرداخت به اهمیت، تقویت، استحکام و چگونگی برقراری ارتباط میان اعضای این کانون مقدس است. پرسش قابل طرح این که شبکه 2 تا به امروز جز معدود آثاری، به لحاظ کمی و کیفی چه عملکرد و راندمانی در ساخت برنامه های موثر با محور خانه و خانواده داشته است؟ اگر از یکی دو برنامه به نسبت پرمخاطب مثل «زنده باد زندگی» و «آینه خانه» که البته هر دو با کج سلیقگی مسوولان شبکه در بدترین ساعات ممکن روی آنتن می روند بگذریم، دیگر کدام آثار قابل اعتنا و دفاع توسط شبکه 2 تدارک دیده شده است؟ در روزگاری که برخی از شبکه های ماهواره ای و کانال های فعال در فضای مجازی به صورت مستقیم کانون خانواده ها را نشانه رفته اند، شبکه داخلی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که ماموریت اصلی اش تمرکز بر نهاد خانواده تعریف شده، چه کارنامه و عملکردی در این خصوص دارد؟