شش مرد جوان که در پوشش پلیس مرتکب سرقت میشدند در جلسه محاکمه، ماجرا را شرح دادند و گفتند به عشق لباس پلیس بود که سارق شدند.
پرونده روز گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی رسیدگی شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست گفت: «متهمان سه برادر بودند که با همدستی سه نفر از دوستانشان به اتهام سرقت و زورگیری در پوشش مأمور پلیس بازداشت شدند. متهمان به عنوان مأموران مبارزه با مواد مخدر در منطقه جاجرود، شاکیان را به دام میانداختند و بعد از سرقت پول، کارت عابربانک و وسایل همراه آنها را رها میکردند. آنها در درگیری با یکی از شاکیان بازداشت شدند، اما یکی از آنها همچنان متواری است. اتهام متهمان بازداشت شده مشارکت در پنج فقره زورگیری مسلحانه، حمل تجهیزات نظامی و غصب عنوان پلیس است که برایشان درخواست اشد مجازات را دارم.»
بعد از قرائت کیفرخواست، شاکیان یک به یک در جایگاه ایستادند و برای متهمان درخواست اشد مجازات کردند.
شرح بازداشت متهمان
یکی از شاکیان مأمور پلیس بود و متهمان هنگام درگیری با او بازداشت شده بودند. او در شرح ماجرا گفت: «روز حادثه همراه برادرم سوار موتور در تعقیب یک متهم بودیم. در مسیر بودیم که ناگهان دو نفر را سوار بر موتورسیکلت دیدم که بیسیم و دستبند داشتند. به آنها مشکوک شدم و پلاک موتور آنها را به پلیس اعلام کردم. همان موقع فهمیدم یک خودروی سواری پرشیا نیز آنها را همراهی میکند، ولی به محض اینکه متوجه شدند پلاک ماشینشان را هم به پلیس گزارش دادهام سد راهم شدند و بیسیم و حکمی را که همراه داشتم از من گرفتند. آنها با برادرم درگیر شدند و با چاقو مرا زدند. در آن درگیری بود که مأموران پلیس رسیدند و همگی را بازداشت کردند.»
اخاذی در پوشش پلیس
یکی دیگر از شاکیان گفت: «از محل کار به خانه برمیگشتم که متهمان با یک خودروی سواری سد راهم شدند. یکی از آنها پیاده شد که دیدم لباس پلیس پوشیده است. او خودش را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی کرد. بعد چهار نفر دیگر هم پیاده شدند و نزدیک خودرویم آمدند. آنها مرا از ماشین پیاده کردند و گروگان گرفتند. سپس از من خواستند با خانوادهام تماس بگیرم تا در چند مرحله مبلغ ۱۵ میلیون تومان به حسابشان واریز کنند. آن روز از ساعت چهار بعداظهر تا ۱۱ شب در خودروی آنها گروگان بودم.»
سومین شاکی نیز عنوان کرد که در پوشش مأمور، ۳میلیون و ۸۰۰ هزار تومان از او به زور گرفتهاند.
شوخیشوخی زورگیر شدیم
در ادامه متهمان به جایگاه رفتند و از خودشان دفاع کردند.
متهم ردیف اول که دارای سوابق کیفری است با اقرار به جرمش گفت: «برادرم طراح اصلی این نقشه بود که حالا فراری است و هیچ خبری از او ندارم. باور کنید حقیقت را میگویم و همه این داستان از یک موضوع خیلی ساده شروع شد.» او در ادامه افزود: «اولین بار همراه برادر و دوستانم با یک ساقی مواد مخدر درگیر شدیم و او را سوار ماشین کردیم.
سپس جیبهایش را گشتیم و متوجه شدیم همراهش مواد مخدر دارد. آنجا بود که من و برادرم خودمان را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی کردیم. آن مرد خیلی ترسیده بود و التماس میکرد او را تحویل پلیس ندهیم. همین بهانهای شد و از او پول گرفتیم.»
متهم ادامه داد: «فردای آن روز در همان منطقه جاجرود چند ساقی دیگر را شناسایی کردیم، حتی از یکی از آنها مقداری شیره و مبلغ ۳ میلیون تومان پول گرفتیم تا او را تحویل کلانتری ندهیم. این مدل پول گرفتن موجب شد با دوستانم این کار را ادامه دهیم!» متهم درباره اتهاماتش گفت: «روزی همراه دوستانم برای تفریح به اتوبان بابایی رفته بودیم که در درگیری با شاکی پرونده که خودش پلیس است دستگیر شدیم. بعد از اینکه به زندان رفتیم با وثیقه آزاد شدیم. اینبار در پوشش مأمور امنیت اقتصادی دست به زورگیری زدیم و چند دلارفروش را به دام انداختیم. این پرونده در دادگاه بعثت رسیدگی شد و ما به زندان محکوم شدیم. من یک پرونده دیگر به اتهام جاسوسی در دادگاه انقلاب دارم که در حال رسیدگی است.» متهم در آخر عنوان کرد: «باور کنید از مخفیگاه برادرم هیچ خبری ندارم. من و سایر متهمان قبل از دادگاه با هم صحبت کردیم و تصمیم گرفتیم حقیقت را بگوییم. زورگیری از سه شاکی حاضر در دادگاه را قبول دارم، ولی دیگر شاکیان را نمیشناسم.»
زورگیری به عشق لباس پلیس
دیگر متهم نیز در دفاع از خود گفت: «ما عشق این را داشتیم که پلیس شویم و لباس پلیس را بپوشیم، به همین خاطر سراغ لباس و تجهیزات پلیسی رفتیم. آن روز اسلحه من اسباببازی بود. باور کنید آن را خریده بودم تا فقط با آن نقش بازی کنم.» سومین متهم با تأیید این توضیحات گفت: «من راننده اسنپ بودم، وقتی در جاجرود اولین نفر را به دام انداختیم، هیجان زده شدم و به این کار ادامه دادم.»
چهارمین متهم که با قرار وثیقه آزاد بود، گفت: «باور کنید در هیچ کدام از زورگیریها دخالت نداشتم. فقط در اولین زورگیری همراه دوستانم بودم که هیچ پولی هم دریافت نکردم.»
پنجمین متهم که برادر ناتنی متهم فراری بود در دفاع از خود عنوان کرد: «به خاطر اعتیاد از کارهایی که برادرهایم انجام میدادند هیچ اطلاعی نداشتم. بعد از دستگیری برادرم و فرار دیگری بود که متوجه شدم آنها کارت عابربانکم را برداشته و پولهای سرقتی را به آن واریز کردهاند.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.