یادداشت «محمدرضا کائینی» در باب فرجام نهضت ملی ایران (۵)
اگر بخواهیم کارکرد مصدق در کنار زدن رجال نهضت، انحلال مجلس هفدهم و در یک کلام ویرانی تمامی پایگاه‌های مقاومت را درز بگیریم، ناچار باید کاسه و کوزه سقوط او را بر سر شعبان بی مخ بشکنیم که از قضا در میان لات‌های تهران، در زمره ترسو‌ترین‌ها بود و در آستانه انقلاب، زودتر از بسیاری از ایران گریخت و آن هم به اسرائیل!
«نظری بر چالش‌های تاریخ‌نگاری و تحلیل رویداد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» به روایت محمدمهدی عبدخدایی
کودتای ۲۸ مرداد در پرده‏ای از ابهام برای نسل ما باقی مانده است و همیشه ما با آن شعارگونه برخورد کرده‏ایم، نه اینکه مانند یک کارشناس تاریخ، موضوع را کارشناسانه بررسی کنیم. امروز، تقریباً ۵۶ سال از کودتای ۲۸ مرداد می‏گذرد. من آن موقع ۱۷ سال داشتم و زندانی بودم. کودتاچیان ریختند همه زندانیان مثل سرلشکر باتمانقلیچ، دکتر مظفر بقایی‏و... را از زندان آزاد کردند
یادداشت «محمدرضا کائینی» در باب فرجام نهضت ملی ایران (۴)
به باور این قلم اصلا مهم نیست که زاهدی چه بود و چه شد، بل مهم آن است که زمینه تاثیر و نقش آفرینی وی در بیست و هشت مرداد را چه کسانی فراهم کردند.
نظری بر تحمیل کنسرسیوم به ایران به مثابه پیامد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
زاهدی پس از به قدرت رسیدن به مذاکراتی پرداخت که نتیجه‌اش تحمیل، قراردادی تحت عنوان کنسرسیوم به ایران بود. با تصویب این قرارداد باز هم اکتشاف، استخراج و فروش نفت به دست شرکت‌های خارجی سپرده شد و دولت ایران تضمین کرد که تا ۲۵ سال نفت تولیدی‌اش را به شرکت‌های عضو کنسرسیوم بفروشد و این پایانی بود بر تمام زحماتی که ملت ایران بابت ملی کردن صنعت نفت متحمل شده بودند
یادداشت «محمدرضا کائینی» در باب فرجام نهضت ملی ایران (۳)
بر خلاف دکتر محمد مصدق-که از آخرین رجالی بود که به جریان نهضت ملی ایران پیوست-آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی پس از شهریور بیست، از نخستین سیاسیونی است که استیفای همه جانبه حقوق ملت ایران را سرلوحه فعالیت‌های خویش قرار داد.
یادداشت «محمدرضا کائینی» در باب فرجام نهضت ملی ایران (۲)
مصدق، در شباهنگام بیست و هشت مرداد و در پاسخ به یکی از نزدیکان که تاسف خود از ماوقع را در قالب جمله " بد شد! " ابراز داشتد، جمله‌ای گفت که شاید بتوان ناگفته‌ها و نانوشته‌های بسیاری را از آن خواند: "خیلی هم خوب شد، به جای اینکه مردم کوچه و بازار مارا ببرند، دو ابرقدرت بردند! "
نظر و تحلیلی از زمینه‌های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
شاه منتظر انحلال مجلس از سوی نخست‌وزیر بود تا مطابق قانون اساسی وی را برکنار نماید. این نکته‌ای بود که بار‌ها از سوی اطرافیان دکتر مصدق به وی گوشزده شده بود ولی غرور نخست‌وزیر سبب شد تصور کند شاه جرئت چنین کاری را در حقش ندارد. سرانجام دکتر مصدق به رغم مخالفت دوستان رفراندوم را برپا کرد و پس از پایان رأی‌گیری اعلامیه انحلال مجلس را سریعاً به اطلاع شاه رساند، اما شاه مجلس هفدهم را منحل نکرد!
یادداشت «محمدرضا کائینی» در باب فرجام نهضت ملی ایران (۱)
پهلوی دوم در جوانی و خامی به سلطنت رسید. او پس از خلع پدر، نفرت جامعه را نسبت به او-که در قالب کنش گری‌های سیاسی و اجتماعی رخ می‌نمود-به چشم می‌دید و بدین تظاهر می‌کرد که سعی دارد رویه‌ای متفاوت از پدر در پیش گیرد
«گفتنی‌ها و خاطره‌هایی از حاشیه و متن وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» در گفت‌وشنود با داریوش اسدزاده
شاه شخصیت محکمی نداشت و همیشه تا تقی به توقی می‌خورد، تصمیم به فرار می‌گرفت. باور نمی‌کردم که بخواهد و مهم‌تر از آن بتواند برگردد. فکر می‌کردم برخی وابستگان به دستگاه سلطنت، دارند برای خوش‌خدمتی به او مانوری می‌دهند، ولی از آن طرف نمی‌دانستم چه دستی پشت ماجراست و در واقع این کار امریکایی‌هاست
«جستار‌هایی در ماهیت یک گفتمان درباره ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» درگفت‌وشنود با دکتر سید محمود کاشانی
مصاحبه حاضر با دکتر سید محمود کاشانی، فرزند آیت الله کاشانی، روایتی متفاوت از رویداد ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دارد. امید می‌بریم که انتشار این گفت‌وشنود، به جریان چالش و تضارب آراء در این باره دامن زده و آن را غنی‌تر سازد.
۲