جوان آنلاین: سیوپنجمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از فردا ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشتماه در محل مصلای امام خمینی (ره) به شکل حضوری و مجازی برگزار میشود. این رویداد بزرگ فرهنگی که معمولاً با تعابیری مانند بهار کتاب و کتابخوانی از آن یاد میشود به نوعی سال نوی حوزه نشر هم هست و بسیاری از ناشران منتظر رسیدن ایام برپایی نمایشگاه هستند. «جوان» در گفتگو با محمدعلی نباتی، مدیر غرفه انتشارات جمکران در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به موضوعاتی از جمله محاسن برگزاری نمایشگاه به دو صورت حضوری و مجازی، گرانی کاغذ، ترجمه آثار داخلی و خارجی و فراگیر شدن کتابهای صوتی و الکترونیکی پرداخته است.
معمولاً نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف فرهنگی و هنری را به بهار یا سال نوی آن عرصه تعبیر میکنند، ارزیابی شما از تأثیر متقابل برپایی نمایشگاه بر حوزه نشر و کتابخوانی چیست؟
از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور به عنوان اتفاقی که ویترین کار حوزه نشر کشور است، همین نمایشگاه کتاب تهران است. نمایشگاه هم از منظر سابقه و هم از لحاظ تأثیری که بر عرصه نشر میگذارد اتفاق جدی و مهمی است، خصوصاً وقتی دیگر رویدادهای مشابه بینالمللی و منطقهای را مورد توجه و بررسی قرار میدهیم، قدر و منزلت نمایشگاه کتاب تهران خیلی بیشتر دیده میشود. شما اگر نمایشگاه کشورهای منطقه را - که من برخی از آنها را از نزدیک دیدم- مورد بررسی قرار دهید، دور از انصاف و غلوآمیز نیست که بگوییم آنها در حد و سطح با نمایشگاههای استانی ما قابل قیاس هستند، حتی نمایشگاههای استانی ما به دلیل لطف حضور مخاطب و شور و شعفی که در آنها برپا میشود، چه بسا مقایسه کردنشان با همدیگر کار درست و دقیقی نباشد، اما نمایشگاه کتاب تهران در مقایسه با دیگر نمایشگاههای کتاب دنیا به دلیل رغبت و حضور مخاطب و حجم بالای تردد دوستداران کتاب به آن بسیار پربار است و اتفاقی در آن رقم میخورد که ما نمونهاش را در کمتر جایی میتوانیم ببینیم. بنابراین این نمایشگاه یک رویداد ویژه و خاص است. با وجود همه نقدهایی که ناشران در مورد برخی آثارشان مطرح میکنند و ممکن است مباحثی در رابطه با برخی کتابهایشان داشته باشند، اما وقتی به نزدیکی ایام برپایی نمایشگاه کتاب تهران میرسیم، یک شور و نشاطی پیدا میکنند که اتفاقاً همین شور و نشاط را میتوانیم در مدت برگزاری ایام نمایشگاه هم ملاحظه کنیم. مخاطبان، رسانهها و دیگر عرصههای مرتبط با آن به یک تکاپو و جنبشی میافتند و همه آنها اتفاقی را رقم میزنند که باعث میشود کتاب و کتابخوانی برجستهتر از دیگر ایام سال باشد. از بازدید مقام معظم رهبری که ایشان تقریباً هر ساله به نمایشگاه عنایت ویژهای دارند و برای آن وقت میگذارند تا حضور دیگر مسئولان کشور و اقشار مختلف جامعه همه باعث میشوند یک توجه ویژهای به کتاب بشود.
همزمان با شیوع ویروس کرونا بحث برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران عملیاتی شد. امسال هم قرار است که نمایشگاه به این دو شیوه برگزار شود. به عنوان فعال حوزه نشر ارزیابی شما از این مسئله چیست؟
ما شاهد این بودیم که از دل یک تهدید، فرصتی ساخته شد. همه ما میدانیم که ایران فقط تهران نیست و همه مخاطبان در سراسر کشور دوست دارند سهمی از این رویداد فرهنگی داشته باشند و کتابها را ببینند و آثار مورد نظرشان را خریداری کنند. در واقع ما شاهد این هستیم که نمایشگاه حضوری کتاب تهران با قوت و شور و نشاط خودش برگزار میشود و شکل مجازی آن این فرصت را در اختیار دیگر هموطنان در شهرهای دیگر قرار میدهد که امکان حضور در این نمایشگاه را ندارند. نکته بعدی حضور کتابفروشها در شکل مجازی نمایشگاه کتاب است که اغلب آنها نسبت به نمایشگاه این گلایه را مطرح میکردند که مسئولان اجازه حضور به چرخه کامل نشر را نمیدهند و همیشه این رویداد با یک خلأ مهم که آن هم کتابفروشیها هستند برپا میشود که البته گلایهای بجا و منطقی هم بود. حالا و به لطف شرایطی که شکل مجازی نمایشگاه ایجاد کرده، اگرچه این دوستان سال گذشته حضور پررنگی نداشتند، اما ظاهراً امسال حضور آنها با رشد چشمگیری همراه شده و استقبال خوبی هم صورت گرفته است.
با توجه به اینکه اغلب ناشران خودشان هم به عنوان فروشنده آثارشان فعالیت میکنند، آیا شما به عنوان یک ناشر موافق این اتفاق هستید؟
ما به عنوان یک ناشر حضور کتابفروشیها در بخش مجازی نمایشگاه را نه تنها یک تهدید تلقی نمیکنیم، بلکه حتی آن را فرصتی مناسب میدانیم، چون به هر حال آن کتابفروش آثار ناشرانی از جمله خود من را به فروش میرساند و به چرخه اقتصادی این حوزه کمک میکند، به همین دلیل من فکر میکنم ایجاد زمینه حضور کتابفروشیها در شکل مجازی نمایشگاه یک اتفاق مبارک است.
گرانی کاغذ و بالا رفتن قیمت کتابها باعث میشود این عنصر فرهنگی از سبد خانوار حذف شود، ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
همانطور که شما اشاره کردید، گرانی کاغذ باعث شده قیمت کتاب بالا برود و این گرانی زمینه حذف کتاب از اولویت خانوادههاست. البته با توجه به درآمد افراد معمولاً هزینههای بالای مسکن، پوشاک و خوراک اولویت بالاتری دارد که امری طبیعی است. این گرانی و بالا رفتن قیمتها باعث میشود چرخه کتاب و نشر آسیبهای جدی ببیند و ضریب تخریب این حوزه با هر بار افزایش قیمت، تقریباً دو یا چند برابر است. البته مسئولان تلاش کردند کارخانههای داخلی کاغذ را راهاندازی کنند. در حوزه نشر، افراد زیادی از نویسنده و ویراستار تا انتشاراتی و فروشنده کتاب فعالیت میکنند که با هر بار گرانی همه آنها دچار آسیب میشوند که البته گرانی کاغذ بیشترین سهم را در ایجاد این معضلات دارد.
معمولاً وقتی صحبت از گرانی کاغذ و کتاب میشود، برخی افراد، ارائه نسخه الکترونیکی یا کتابهای صوتی را به عنوان جایگزینی مناسب معرفی میکنند، به نظر شما کتاب صوتی و الکترونیکی میتواند این نقیصه و خلأ را جبران کند؟
به نظر من نسخه الکترونیکی و صوتی کتابها نمیتوانند لزوماً جایگزین نسخه چاپی شوند. درست است که در دنیا انتشار نسخه صوتی و الکترونیکی آثار در حال افزایش است، ولی اینکه تصور شود سهم آن از سهم نسخههای چاپی پیشی گرفته است، چنین نیست. فضای مجازی خیلی فرصتها را ایجاد کرده و جایگزینی برای برخی مسائل ارائه کرده و حتی سهم تجارت مجازی از تجارت حضوری خیلی بیشتر نشده، ولی واقعیت این است که این نکته در بحث کتاب و کتابخوانی اساساً از نظر ماهیتی با هم متفاوت هستند و خواندن از روی کاغذ با مطالعه نسخه الکترونیکی و صوتی یا همان دیداری و شنیداری تفاوتهای زیادی دارند. یکی از ابتداییترین تفاوتهای آنها درگیر شدن چندین حس و عضو بدنی انسان در مطالعه نسخه کاغذی یا فیزیکی است و این تفاوت از نقطه و ویرگول متن تا تأمل و تمرکز را شامل میشود، در حالی که در مطالعه نسخه الکترونیکی صرفاً بحث دیدن مطرح است و در مورد نسخه شنیداری فقط سمعی و شنیدن است. این تفاوت خصوصاً در حوزه کودک و نوجوان و معارف خیلی بیشتر خودش را نشان میدهد. اینکه نسخه صوتی کتابها میتواند وقتهای پرتی ما را پر کند اتفاق مبارکی است، ولی اینکه گفته شود این حوزه میتواند جایگزین آن حوزه شود، حرف درستی نیست. اینکه ما بهخاطر رفع چالش گرانی کاغذ مسئله جایگزینی نسخههای صوتی و الکترونیکی را پیشنهاد کنیم، به نوعی پاک کردن صورت مسئله است.
نگاه و ارزیابی شما به عنوان یک ناشر در رابطه با بحث ترجمه و انتشار آثار خارجی در داخل کشور چیست؟
نگاه برخی جریانها به نهضت ترجمه، معکوس است. رهبر انقلاب در مورد بحث ترجمه آثار خارجی، بهخصوص در حوزه کودک چند بار تذکراتی دادند که هر اثری بیمحابا ترجمه و منتشر نشود. اصطلاحاً نرویم آنجا کتاب بار بزنیم و بیاوریم اینجا و ترجمه کنیم. در حوزه ترجمه، چون قانون کپیرایت رعایت نمیشود نسبت به تولید اثر در داخل مقرون بهصرفهتر است، ولی آسیبهای زیادی به دنبال خود ایجاد میکند. اگر این مسئله را از منظر فرهنگی و حتی ارزشهای ملی و دینی هم نگاه نکنیم و صرفاً آن را از دریچه چرخه تولید یا چرخه نشر مورد بررسی قرار دهیم، وقتی یک کتابی در داخل نوشته میشود تعدادی از افراد مرتبط از جمله ویراستار و گرافیست درگیر کار میشوند، ضمن اینکه نویسنده شما هم رشد پیدا میکند و سطح نویسندگی در کشور ارتقا مییابد. اینها بخشی از ارزشافزوده و کارآفرینیهایی است که در چرخه نشر و تولید اثر ایجاد میشوند، اما در بحث ترجمه چنین اتفاقی نمیافتد. بهترین مثالی که میتوانیم برای روشنتر شدن موضوع بزنیم بحث تولید فیلم در سینماست. اگر قرار باشد صرفاً یکسری فیلم خارجی در داخل دوبله و اکران شوند، قطعاً سینمای کشور و هزاران نفر سینماگری که به این صنعت وابسته هستند دچار آسیبهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی میشوند و بهتبع آن جامعه دچار بحران خواهد شد. نکته حائز اهمیت دیگر در این مسئله بحث فرهنگی مترتب بر آن است. مطمئناً ترجمه آثار جدی دیگران و دیدن و شنیدن تولیدات دیگر کشورها کار بدی نیست و خیلی هم خوب است، منتها فقط در حد آشنایی با ادبیات و فرهنگ دیگر کشورها یا پایش سطح فرهنگی و ادبی آنها.
چند وقت پیش رهبر معظم انقلاب موضوع نهضت ترجمه آثار ایرانی به زبانهای خارجی را مطرح کردند، به نظر شما برای تحقق این مسئله چه باید کرد؟
در مورد بحث ترجمه آثار ایرانی به زبانهای خارجی، تدابیر و کارهای خوبی صورت گرفته و یکی از این اقدامات بحث گرنت است، ولی با همه حمایتهایی که میشود هنوز یک کار منسجمی در این عرصه اتفاق نیفتاده است. هرچند این کار منسجم لزوماً یک اقدام دولتی یا حکومتی یا به معنای پولپاشی کردن نیست. معمولاً ناشران اولویتهایی دارند که بحثهایی مثل گرانی کاغذ و جوهر و چاپ و ... این اولویتها را دچار تغییر میکند که راهحل برونرفت از این مشکل هم انجام اقدامات زیرساختی و مبنایی است. اگر ما شرایط معرفی آثارمان برای ناشران خارجی را داشته باشیم، آن موقع است که نویسنده و اثر ایرانی در جهان شناخته میشود. البته معرفی خوب و درست یک اثر خوب برای یک ناشر خارجی خوب در شکل دادن چنین موفقیتی مؤثر است.