جوان آنلاین: محمود مقدسی در کانال تلگرامی خود نوشت: مهربان قاطع؛ ترکیبی که در آن هم حال خود فرد خوب است و هم اطرافیانش. مهربان قاطع کسی است که مرز دارد، به وقتش میتواند نه بگوید و اجازه سوءاستفاده از محبتش را نمیدهد. او با آدمها خوب است، ولی نه از سر ترس. جایی آسیب ببیند، حرفش را میزند، اگر ترمیم و جبرانی در کار نبود، فاصله میگیرد و مهرش را میبرد سراغ آدمهای دیگر. مهربان قاطع، آدمی است که همه نمیتوانند دوستش داشته باشند و در پی محبت همه نیست. او میداند که کسب محبت همه بهایش از خودبیگانگی است. مهربان قاطع کممرز و قانون میگذارد و به آدمها آزادی و فراغت میدهد، اما جایی که مرز و قانون میگذارد، روی آن میایستد. مهربان قاطع میداند که مراقبت از خودش به اندازه مراقبت از دیگران مهم است. او میداند که اول خودش باید وجود داشته باشد تا بتواند آدمهای دیگر را دوست داشته باشد. مهربان قاطع وجود دارد، هست، حل نمیشود در آدمها و به نیازهای خودش توجه دارد، اما آزادانه به دیگران هم میرسد و به قدر توانش هوای آنها را هم دارد. مهربان قاطع اجازه نمیدهد آدمها از در مهربانیاش وارد شوند و او را در نهایت خسته و از خوبی پشیمان کنند. مهربان قاطع حواسش هست که خودش را فرسوده نکند. این فهرست را میتوان همینطور ادامه داد. این متن بیشتر خطابی است به آدمهایی که خیلی وقتها مجبورانه خوبند، از مرزگذاری میترسند و آخرش خسته و با ناراحتی خودشان را با این حرف تسکین میدهند که تو نیکیمهربان قاطع
جوان آنلاین: محمود مقدسی در کانال تلگرامی خود نوشت: مهربان قاطع؛ ترکیبی که در آن هم حال خود فرد خوب است و هم اطرافیانش. مهربان قاطع کسی است که مرز دارد، به وقتش میتواند نه بگوید و اجازه سوءاستفاده از محبتش را نمیدهد. او با آدمها خوب است، ولی نه از سر ترس. جایی آسیب ببیند، حرفش را میزند، اگر ترمیم و جبرانی در کار نبود، فاصله میگیرد و مهرش را میبرد سراغ آدمهای دیگر. مهربان قاطع، آدمی است که همه نمیتوانند دوستش داشته باشند و در پی محبت همه نیست. او میداند که کسب محبت همه بهایش از خودبیگانگی است. مهربان قاطع کممرز و قانون میگذارد و به آدمها آزادی و فراغت میدهد، اما جایی که مرز و قانون میگذارد، روی آن میایستد. مهربان قاطع میداند که مراقبت از خودش به اندازه مراقبت از دیگران مهم است. او میداند که اول خودش باید وجود داشته باشد تا بتواند آدمهای دیگر را دوست داشته باشد. مهربان قاطع وجود دارد، هست، حل نمیشود در آدمها و به نیازهای خودش توجه دارد، اما آزادانه به دیگران هم میرسد و به قدر توانش هوای آنها را هم دارد. مهربان قاطع اجازه نمیدهد آدمها از در مهربانیاش وارد شوند و او را در نهایت خسته و از خوبی پشیمان کنند. مهربان قاطع حواسش هست که خودش را فرسوده نکند. این فهرست را میتوان همینطور ادامه داد. این متن بیشتر خطابی است به آدمهایی که خیلی وقتها مجبورانه خوبند، از مرزگذاری میترسند و آخرش خسته و با ناراحتی خودشان را با این حرف تسکین میدهند که تو نیکی میکن و در دجله انداز و فلان و بهمان. نه حرف این است که تو نیکی میکن، اما مرز داشته باش و به آدمها نشان بده که همیشه نمیشود از این چاه آب برداشت. چنین نحوه بودنی شدنی است و باید آن را صبورانه آموخت.
میکن و در دجله انداز و فلان و بهمان. نه حرف این است که تو نیکی میکن، اما مرز داشته باش و به آدمها نشان بده که همیشه نمیَشود از این چاه آب برداشت. چنین نحوه بودنی شدنی است و باید آن را صبورانه آموخت.