جوان آنلاین: آموزش و پرورش که مهمترین دستگاه حاکمیتی برای پیادهسازی اسناد بالادستی و آموزش فرزندان ایرانی بر مبنای ارزشهای اسلامی – ایرانی است، علناً برخلاف این اسناد و ارزشها اقدام میکند و ابایی هم از گزارش کردن این سیاستهای ضد اسلامی – ایرانی ندارد. یک نمونه از این تفکرهای غلط رسوخ کرده در مدیران آموزش و پرورش، موضعگیری اخیر این وزارتخانه پیرامون ازدواج دختران است؛ مقام مسئول آموزش و پرورش روز گذشته به طور ضمنی از ممنوعیت حق تحصیل مطلوب برای دخترانی که ازدواج میکنند، خبر دادهاست.
در یک موضعگیری عجیب، که البته مسبوق به سابقه هم هست، مدیر آموزش الکترونیکی و از راه دور وزارت آموزشوپرورش گفتهاست دختران ازدواج کرده میتوانند در شیفت عصر مدارس دولتی و از راه دور ثبتنام کنند!
این اظهارنظر غیرمنطقی، حتماً توجیهاتی هم دارد، اما این توجیهات نه منطبق بر سبک زندگی اسلامی، که برگرفته از نسخههای تجویزی و وارداتی است که نه تنها با زیست بوم اسلامی – ایرانی همخوانی ندارد، بلکه پیام آشکار تأخیر در ازدواج و تشکیل خانواده را در جامعه روبهپیری ایرانی مخابره میکند.
نانوشته پیداست که ارائه الگوی واحد ازدواج برای همه اشخاص، نه منطقی است و نه هیچ کارشناسی آن را تأیید میکند. فرآیندهای اجتماعپذیری و بلوغ، از فردی به فردی متفاوت است. تنها توجه به همین نکته بدیهی کافی است تا مدیران اجرایی از ارائه الگوهای واحد و بی منطق برای سوق دادن نوجوانان و جوانان به ازدواج در سنینی خاص جلوگیری کنند.
ایرج شاه ملکی، مدیر آموزش الکترونیکی و از راه دور وزارت آموزشوپرورش بدون توجه به این بدیهیات در گفتگو با ایسنا، با بیان اینکه هدف مدارس از راه دور پوشش تحصیلی «دانشآموزان بازمانده از تحصیل» است، گفت: دانشآموز زیر ۱۸ سالی میتواند در مدارس از راه دور ثبتنام کند که مجوزی تحت عنوان «کمیسیون خاص» با توجه به شرایط جسمی، روحی، مالی، بیماری، دوری راه و صعبالعبور بودن مسیر، داشتهباشد.
این مقام مسئول، علناً دختران ازدواج کرده را با دانشآموزان بیمار روحی در یک طبقه قرار داده است، چراکه در صدر گفتگو تصریح دارد دختران ازدواج کرده از تحصیل در مدارس عادی محروم میشوند و میتوانند در مدارس از راه دور که برای اشخاص دارای بیماری روحی تأسیس شده، ادامه تحصیل دهند!
وی در ادامه اظهارنظرهای غیرکارشناسانه خود میگوید: دختران ازدواج کرده میتوانند در شیفت عصر مدارس دولتی، از راه دور و بزرگسالان تحصیل کنند. همچنین آییننامه اجرایی هم به آنها اجازه داده با رعایت ملاحظاتی در مدارس روزانه ادامه تحصیل دهند.
شاه ملکی «ملاحظات» مدنظر خود را بیان نکردهاست، اما این نحوه منت گذاری بر سر دختران واجب التعلیم برای تحصیل در مدارس عادی، دون شأن این فرزندانی است که برخلاف این دست از مدیران کارنابلد، اسیر جوگیریهای دم دستی و کلیشهای نیستند.
این نگاه محقرانه به دخترانی که انتخاب کردهاند به جای دوستیهای مجازی و ناپایدار و غیرشرعی، راه صحیح ازدواج را برگزینند، آن هم از سوی آموزش و پرورش که نهاد متولی تربیت دانشآموزان ایرانی است، نه فقط عجیب، که مستلزم عزل و برخورد با چنین افرادی است که سیاستهای غلط و منسوخ گذشته را طوطی وار ادامه میدهند.