سرویس جامعه جوان آنلاین: این سرپرست ویژگیهایی دارد؛ یکی از این ویژگیها این است که نقش افکارسنج را بازی میکند. به بیان دیگر سرپرست وزارتخانه گونهای مدیر است که دولت با معرفی آن به مرگ گرفته تا مجلس، مردم و نخبگان علمی و سیاسی کشور به تب گزینه پیشنهادی بعدی رأی بدهند و آن را بپذیرند. گزینه سرپرست معمولاً به جهتگیری فکری و تشکیلاتی دولت نزدیکتر است و بیشتر از یک مدیر شایسته برای اداره یک وزارتخانه، یک مهره سیاسی برای تکمیل موقت کابینه به شمار میرود.
سرپرست معرفیشده گزینه نهایی دولت برای تصدی پست وزارت نیست. مگر اینکه دولت گزینههای دیگری نداشته باشد یا همان گزینه تضمین کند که میتواند نظر عموم را تأمین کند حتی به قیمت لابیکردن و دادن امتیاز به جریانهای اثرگذار. از طرف دیگر اغلب در تمام مدتی که قانون اجازه میدهد بر وزارتخانه مزبور مدیریت و البته نقش مدیر را بازی کند، سیاستها و برنامههایی را که وزیر قبلی ریلگذاری کرده و مورد تأیید دولت است را دنبال میکند.
انتصاب سیاسی و مرگ آموزش و پرورش
در مورد آموزش و پرورش دولت دوازدهم همچنین سناریویی در حال بارگذاری است. بعد از مثلاً استعفای سیدمحمد بطحایی، به بهانه دمدستی شرکت در انتخابات مجلس، دولت سیدجواد حسینی را به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش معرفی کرد. این در حالی است که سابقه مدیریتی و عملکردی وی در مناصب پیشین باعث شد، اقشار مختلف سیاسیون، نخبگان و جامعه فرهنگیان به این انتخاب واکنش نشان دهند. به طوری که جمعی از فرهنگیان با در نظرگرفتن همان احتمال ضعیف برای معرفی حسینی به مجلس به عنوان گزینه پیشنهادی دولت برای تصدی پست وزارت آموزش و پرورش با انتشار نامهای خطاب به رئیسجمهور نسبت به تبعات این اقدام هشدار دادند.
بر این اساس شش تشکل اصولگرای فرهنگیان در نامهای به رئیسجمهور با اشاره به انتخاب سرپرست جدید آموزش و پرورش هشدار دادند. در این نامه آمده است: «جناب آقای دکتر روحانی! آموزش و پرورش به عنوان نهادی حساس و دیربازده، بیش از هر وزارتخانهای نیاز به ثبات مدیریت دارد، آنهم مدیریتی فرهنگمدار و معلمانه. اما متأسفانه در دوران ریاست جمهوری جنابعالی شاهد تزلزل و بیثباتی در مدیریت این دستگاه سرنوشتساز بودهایم. چندان که ظرف مدت شش سال، زمام امور تعلیم و تربیت نسل آینده را به سه وزیر و یک سرپرست سپردهاید! و طبعاً دامنه این تغییرات شتابزده به مدرسه کشیده شده و خانوادهها را از بیسر و سامانی اوضاع آموزش و پرورش نگران ساختهاید و مکرراً شاهد بروز ناملایمات و حوادث زیانباری هستند که سرنوشت عزیزانشان را تهدید میکند.»
تزریق سم دولتی
در نامه فرهنگیان تأکید شده است: «آخرین تنشی که اخیراً بر پیکر مدیریت وزارت آموزش و پرورش وارده آمده، انتصاب فردی با پیشینه عملکردی کاملاً حزبی و سیاسی به سرپرستی این وزارتخانه است؛ فردی که وابستگیهای گروهی و سابقه گرایشهایش به سردمداران جریان فتنه، موضعگیریها و رفتارهای تند سیاسیاش همواره با اعتراضات فراوان و ایجاد تشنج در جامعه مواجه بوده چندان در سمت معاونت سیاسی استانداری نیز مسئولان بالاتر دولت شما ایشان را تحمل نکردهاند. همچنین لااقل میتوان گفت که موضعگیریهای نسنجیدهاش اتهام حمایت از برنامه ۲۰۳۰ را متوجه او ساخته است.»
نامه فرهنگیان ادامه میدهد: «جناب آقای دکتر روحانی! شما میدانید که مقام معظم رهبری همواره نسبت به حزبی و سیاسیشدن آموزش و پرورش هشدار دادهاند و مدیران این وزارتخانه را از رفتار گروهی و جناحی برحذر داشتهاند و از آن با تعبیر «سم» یاد کردهاند، بنابراین جای شگفتی است که سکان کشتی هدایت ۱۳ میلیون دانشآموز و راهبری یک میلیون معلم فرهیخته به یک تندروی سیاسی سپرده شود! فردی که در همان روزهای نخست سرپرستی، نشستی با «خانهاحزاب» گروههای اصلاحطلب فرهنگی برگزار میکند و سخنگوی دولت جنابعالی در این جلسه خواستار حمایت احزاب فوق الذکر جهت معرفی ایشان به عنوان وزیر میشود.»
تعلیم و تربیت قربانی منافع حزبی
فرهنگیان خطاب به رئیس دولت تصریح کردند: «جناب آقای رئیسجمهور! تقاضا داریم به جامعه والامقام فرهنگیان از دریچه چند گروه سیاسی اصلاحطلب نگاه نکنید و نگذارید منزلت و مصلحت معلم، بیش از این قربانی مصالح سیاسی این گروهها شود؛ جامعه فرهنگیان سالهاست تحقق عدالت و وعدههای انتخاباتی و مطالبات برحق خویش را به انتظار نشستهاند، نگران آن هستند که در قبال واگذاری بخشی از مطالباتشان در قالب نظام رتبهبندی، شاهد آن باشند که آموزش و پرورش به یک حزب تمام عیار در ایام انتخابات آتی تبدیل شود و اهداف متعالی تربیت کودکان و نوجوانان کشور، تحت تأثیر منافع سیاسی و حزبی گروهی قدرتطلب زیرپا گذاشته شود.»