کد خبر: 958780
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۱
نگاهی به مصادیق پنهان و آشکار بدرفتاری با همسر
وقتی مردی از زنی خوشش می‌آید، نهایت ابراز علاقه را در تمامی رفتارهایش به کار می‌گیرد تا از عرصه عشق جا نماند، تا بتواند زن را جذب خود کند، تا بتواند او را برای همیشه همسر خود کند، تا بتواند از او برای یک عمر زندگی مشترک دعوت کند و جواب مثبت بگیرد. اما برخی مرد‌ها به محض اینکه به مقصود رسیدند، رفتار‌هایی مغایر با آنچه پیش از این داشته‌اند از خود بروز می‌دهند.
مجید محمد*
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: تعبیر اکثر ما از بدرفتاری با زنان در خانواده میزان و عصبانیت پدر است، که هنگام شور شدن غذا، سر سفره صدایش را برای مادرمان بلند می‌کند، درصورتی که فقط این نیست. پرنده‌ای را در نظر بگیرید که او را نکشی، اما سهم او را از آسمان بگیری تا پرواز را فراموش کند، آن وقت پرنده‌ای مرده داری در قفس. هر وقت سخن از خشونت به میان می‌آید تمام فکر ما می‌رود به صحنه‌هایی که در ذهنمان از عصبانیت داریم. داد زدن، دعوا، برخورد‌های نامناسب و...، اما این منتهای رفتار خشونت‌آمیز نیست. لغتنامه نیز آن را بی‌رحمی معنی کرده و معنی تحت‌اللفظی آن نیز تندخویی، درشتی، ناهمواری و بی‌رحمی است. گاهی ممکن است در یک فضای اجتماعی عملی صورت بگیرد که گروهی را در رنج قرار دهد. مثلاً تمام رانندگان تاکسی فلان مسیر، نباید از فلان خیابان تردد کنند، بلکه باید مسیری را سه برابر طی کنند تا به مقصد برسند. بدون شک در این شرایط مسافران حق انتخاب دارند و نهایتاً از تاکسی در این مسیر استفاده نمی‌کنند، اما رانندگان تاکسی تحت یک قراردادی هستند که متعهد شده‌اند تابع قوانین درست یا نادرست باشند. این بی‌رحمی یک گروه شغلی اجتماعی را دربرگرفته و آنان را دچار رنج می‌کند و این هم خودش نوعی خشونت علیه رانندگان است. مسئله مهم این است که ما گاهی فکر می‌کنیم، چون عصبانی نیستیم و خشم نداریم خشونت هم نداشته و کاملاً در حسن اخلاق به سر می‌بریم، در حالی که واقعاً اینطور نیست. مصادیق بدرفتاری با زنان که گاهی به مرز خشونت نزدیک می‌شود هر نوع رفتاری است که به روح و جسم او آسیب بزند. از منظر عاطفی و متکی به آموزه‌های سیره نبوی نیز بدرفتاری ملایم با همسر این است که نازک‌تر از گل به او بگویی.

مرد، محافظ خانواده است، نه آسیب‌زننده

در گذشته مرد‌ها بیش از امروز به دنبال امنیت برای خانواده‌شان بودند. آن‌ها بیشتر شبیه به یک محافظ بودند تا چیزی که اکنون در جامعه و خانواده مشاهده می‌کنیم و همیشه ویژگی دفاع از خود را داشتند و حتی در شکل انسان‌های بدوی همیشه سلاح همراه خود داشتند. اساساً مرد‌ها بر اساس ذات خود ویژگی مدافع دارند و همچنین دنبال حاشیه امن برای خانواده خود هستند. رفته‌رفته بسیاری از نقش‌ها و رفتار‌های مردان تغییر کرد، اما آنچه در طول ادوار مختلف تغییر نکرد این بود که به لحاظ اینکه مرد‌ها می‌توانستند از خود دفاع کنند، از دیرباز مستقل شدند و رفته‌رفته به گونه‌ای شد تا امرار معاش، انتخاب و حق تشکیل خانواده از سوی مرد‌ها آغاز شود. بر همین سیاق و پیرو امنیت و آرامش‌طلبی‌شان قرن‌هاست خانه‌ای انتخاب کرده، خواستگاری می‌روند و زندگی را آغاز می‌کنند. در این میان زن‌ها بر اساس ویژگی‌های ذاتی و تربیتی، موجوداتی ظریف، عاطفی و نیازمند دفاع و حمایت تربیت شده‌اند. وقتی همسر و فرزندان رهبری خانواده را متکی بر تجربه‌های پدر می‌بینند، همچنین پدر به واسطه درآمدش زندگی را می‌چرخاند و تأمین مایحتاج را برعهده می‌گیرد، بالطبع همه در قبالش رفتاری اطاعت‌پذیرانه پیش می‌گیرند، اما این‌ها هیچ یک دلیل نمی‌شود پدر خانه با همسر و فرزندان خود رفتاری غیرعادلانه و خشونت‌آمیز داشته باشد.

مرد عاشق‌پیشه با زنش بدرفتاری نمی‌کند

تناقض رفتار بسیاری از مردان در زمانی که از زنی خوششان می‌آید و برای زندگی انتخابش می‌کنند، خواستگاری می‌روند و... با زمانی که وارد زندگی می‌شوند قابل هضم نیست. آیا این همان مرد عاشق‌پیشه دیروز است؟
وقتی مردی از زنی خوشش می‌آید، نهایت ابراز علاقه را در تمامی رفتارهایش به کار می‌گیرد تا از عرصه عشق جا نماند، تا بتواند زن را جذب خود کند، تا بتواند او را برای همیشه همسر خود کند، تا بتواند از او برای یک عمر زندگی مشترک دعوت کند و جواب مثبت بگیرد. بهترین‌ها را برای او می‌خواهد و امن‌ترین قسمت وجود خود یعنی قلب را به او هدیه می‌کند. اما برخی مرد‌ها به محض اینکه به مقصود رسیدند، رفتار‌هایی مغایر با آنچه پیش از این داشته‌اند از خود بروز می‌دهند.

آقای عزیز! همسرت را از پیشرفت محروم نکن

اینکه در اصول و مبانی عرف و دین ما، زن و مرد حقوقی بر گردن هم دارند کاملاً درست و لازم‌الاجراست، اما این را فراموش نکنیم هیچ چیزی نمی‌تواند بهانه شود تا ما با بی‌رحمی در قبال همسر خود دست به رفتار‌هایی بزنیم که در آن رگه‌هایی از خشونت دیده می‌شود. هیچ قانون، عقل و عرفی نمی‌پذیرد که، چون مرد‌ها به خواستگاری زن‌ها می‌روند، چون نان‌آور خانه‌اند، چون حق برخی چیز‌های حقوقی با مردان است، آنان طوری رفتار کنند که موجب زخمی شدن روح و جسم و عواطف همسر شود.

اینکه خانه‌داری از وظایف عمومی خانم‌هاست و مدیریت داخلی زندگی را بر عهده دارند درست، اما چنانچه جوری رفتار بشود که مثلاً کار خانه را بهانه کنیم و مانع رشد علمی، مانع شکوفایی استعداد‌های آنها، مانع فعالیت‌های مؤثر و مفیدشان بشویم، درواقع این‌ها مصادیقی از خشونت و بدرفتاری با زنان است.
اگر مرد‌ها یکسره در خانه تلویزیون ببینند، استراحت کنند، با تلفن خود مشغول باشند و آزادانه هر فعالیتی بکنند آن وقت مادر مشغول خانه‌داری و آشپزی باشد، بچه‌داری کند و شوهر کمترین فرصت استراحت را به او ندهد، این نمونه‌ای از بدرفتاری با زن است.
کار آقایان و خانم‌ها هریک در جای خود سخت بوده و هست. پا روی حق نگذاریم شاید خانم‌ها نتوانند به آقایان در کارشان کمک کنند و برعکس آقایان بتوانند به خانم‌ها در خانه کمک کنند، اما همان که حضور مرد‌ها به واسطه کارشان در جامعه مسجل می‌شود و خانم‌ها اینگونه نیست، این خودش جای کمی تأمل دارد.

جلوه‌های متنوع بدرفتاری علیه زنان

خانم وزیرپناه، روان‌شناس و آسیب‌شناس اجتماعی در این زمینه می‌گوید: عواقب خشونت روانی علیه زنان در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی دارای هزینه‌های مادی و روانی بسیار بالایی می‌باشد.
به گفته وی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی، سوءرفتار یا خشونت به استفاده عمدی از نیرو یا قدرت فیزیکی یا تهدید روی دیگران اطلاق می‌شود که می‌تواند بدون آسیب ظاهری یا همراه با جراحت، آسیب روحی-روانی، اختلال رشد، محرومیت‌های گوناگون و حتی مرگ باشد. چنانچه این نوع رفتار در چارچوب خانواده و بین زن و شوهر یا پدر با دختر خود باشد، از آن به خشونت خانگی تعبیر می‌شود.

علل اعمال خشونت و بدرفتاری و تمایل به آن هم ذاتی و هم اکتسابی می‌باشد ولی در هر دو صورت، محرک‌های محیطی باعث بالفعل شدن آن و یادگیری آن شده‌اند. نقش خانواده‌های خشن و پرخاشگر در تأثیر و افزایش آن در کودکان بسیار قطعی و اجتناب‌ناپذیر است. نقش چنین خانواده‌هایی الگودهی و تقویت این رفتارهاست. پدران و شوهران خشن امروز، کودکان والدین خشن دیروز هستند؛ زیرا اعمال خشونت، رفتاری اکتسابی است و خانواده‌های خشن، بسیار سهل و آسان و از نزدیک رفتار‌های خشن را در اختیار کودک قرار می‌دهند، پس آموزش‌های پیشگیرانه در بطن خانواده اولین راهکار پیشگیری از بروز خشونت است.
بدرفتاری علیه زنان فقط به کتک زدن و تنبیه‌های جسمی گفته نمی‌شود. کلمات توهین‌آمیز، شک، بدبینی که برخی مردان آن را خوش‌غیرتی می‌دانند همان خشونتی است که بر زنان اعمال می‌شود و هیچ‌گاه هیچ‌کس نمی‌فهمد این زن از چه درد می‌کشد و چه می‌خواهد و چه رؤیا‌هایی در سر دارد.

بدرفتاری علیه زنان در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی ممکن است یافت شود. بدرفتاری‌های روانی علیه زنان ممکن است به صورت دشنام و به کار بردن کلمات رکیک، بهانه‌گیری‌های پی‌درپی، داد و فریاد و بداخلاقی، بی‌احترامی، رفتار آمرانه و تحکم‌آمیز و دستور دادن‌های پی‌درپی، تهدید به آزار، تحقیر زن، قهر و صحبت نکردن و ممنوعیت ملاقات با دوستان و از بین بردن اعتماد‌به‌نفس وی به روش‌های مختلف و محروم کردن او از حقوق طبیعی و قانونی باشد. این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی یا خودنابودسازی، گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب در زنان می‌شود.

راهکار‌هایی برای مقابله با بدرفتاری علیه زنان

یکی از بدترین عواملی که راه را برای خشونت علیه زنان هموار می‌سازد، باور خود زنان به یکسری رفتار‌هایی است که از طریق خانواده و جامعه در فرد تثبیت شده است. مانند اینکه اینگونه زنان به خود لقب «زن سازشکار» و «زن صبور» می‌دهند، در حالی که صبوری به معنای پذیرش هر شرایط و هر بدرفتاری نیست. زن آسیب‌دیده، شیری است که خودش قفسی را به دور خود بسته که میله‌های آن از بهانه‌های مختلف ساخته شده است. اگر اعتماد به نفس داشته باشد و این میله‌ها را بشکند آن وقت می‌فهمد که موجودی قوی است که نباید به هر رفتار ناحقی تن دهد. البته آموزه‌های ما صبر و سازش برای استمرار و استحکام خانواده را فراوان توصیه کرده، اما در کنار آن خوش‌رفتاری با همسر و اعضای خانواده را از اوجب واجبات برشمرده است.
برای پرورش زنان در مقابل بدرفتاری همسران لازم است تدابیر اجتماعی و آموزشی را اتخاذ نمود که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

- افزایش خودآگاهی در زنان و افزایش مهارت‌های مهم زندگی ازجمله اعتماد‌به‌نفس، توانایی نه گفتن و ابراز وجود. وقتی افراد یاد بگیرند در مقابل بدرفتاری ابراز وجود کنند و به جای سکوت کردن، حرف بزنند و از خود دفاع کنند درحقیقت بیشتر راه را رفته‌اند، زیرا بیشتر موارد خشونت به دلیل عدم اطلاع دیگران و سکوت زن و عدم ابراز آن ادامه پیدا می‌کند. وقتی مرد، زن را در برابر خودخواهی‌ها و بدرفتاری خود بی‌دفاع و بی‌پناه ببیند رفتار خود را با اعتماد‌به‌نفس بیشتری ادامه خواهد داد.

- آشنا‌سازی زنان با حقوق مدنی و قانونی خود. آشنایی با حقوق خود باعث ارتقای اعتماد‌به‌نفس، شناخت بیشتر و حس داشتن حامی قوی‌ای مانند دولت و حکومت می‌شود که این شناخت به زنان هشیاری می‌دهد که در چه مواقعی حق اعتراض دارند.

- آشنایی زنان با مراکز حمایتی از زنان و خانواده تا در صورت نیاز به آن مراجعه نمایند. یکی از دلایل سکوت زنانی که مورد خشونت قرار می‌گیرند، آن است که نمی‌دانند به چه کسانی می‌توانند اعتماد و مراجعه کنند.

- آموزش مهارت‌های مؤثر به مردان و پسران جوان در بطن خانواده و مدرسه و جامعه. مهارت‌هایی مانند: روش‌های تخلیه هیجانی، مدیریت خشم و ارتباط مؤثر. مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده‌اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می‌شوند. افراد ناپخته، بی‌حوصله، وابسته و متزلزل و کسانی که از احساس بی‌کفایتی رنج می‌برند بیشتر علیه زنان مرتکب خشونت و بدرفتاری می‌شوند.
 
- کمک به زنان در راستای استقلال مالی. وقتی زن توانایی رفع نیاز‌های مادی خود را داشته باشد، به احتمال بیشتر در مقابل خشونت ایستادگی و کمتر سکوت می‌کند.

- یکی از بهترین راه‌های مقاوم کردن زنان در مقابل خشونت یا ترمیم روان زنانی که مورد بدرفتاری قرار گرفته‌اند، حضور در فضا‌های حمایتگر روانی است. شرکت در گروه‌های مشاوره و یادگیری روش‌های شاد‌سازی خود، ارتقای اعتماد‌به‌نفس، خودشکوفایی، روش‌های استراحت روانی و روش‌های برقراری ارتباط مؤثر، روش‌های تصمیم‌گیری، پیدا کردن راه‌حل (حل مسئله) با توجه به شرایط فرد به زنان کمک شایانی خواهد نمود.
 
- آموزش و ایجاد عادت مراجعه به مشاور، روان‌شناس یا مددکار اجتماعی و صحبت کردن با وی نیز به زنان کمک خواهد نمود تا در مواقع مقابله با خشونت، بتوانند با دشواری کمتری در اعتماد کردن، به مشاوران مراجعه کنند.

- ایجاد خدمات حمایتی روانی در دسترس ویژه بانوان یکی از روش‌های کمک به پیشگیری از این معضل است که دولت باید انجام دهد. مانند خانه‌های سلامت و سرا‌های محله که به طور قانونی بیشتر دستشان باز باشد و اعمال نفوذ کنند.

- در پایان باید گفت: برای پیشگیری، تشخیص، کنترل و ترمیم زنان در مقابل خشونت، تمام ارکان جامعه، از اعضای خانواده تا دولت، نقش مهمی دارند که عدم کارایی هریک، باعث عدم کارایی مؤثر در حمایت از زنان می‌شود و برنامه‌ریزی‌های فردی و گروهی باید با در نظر گرفتن تمام این عوامل انجام گیرد.

*مددکار اجتماعی و مشاور خانواده
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار