سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، قوانین مشخصی برای آپارتمان و برجنشینان وجود دارد که همه همسایهها بدون دغدغه و مزاحمت برای دیگران در کنار هم زندگی کنند، اما گاهی هم به خاطر اختلاف سلیقهها یا مسائل مالی بین ساکنان ساختمانهای مسکونی اختلافهایی پیش میآید که برای حل آن باید به مراجع قانونی مراجعه شود. تصمیمهای خودسر در این باره ممکن است با حوادثی تلخ همراه شود. در یکی از پروندههایی با همین موضوع مدیر برج مسکونی وقتی با مخالفتهای یکی از همسایهها برای برنامههایش روبهرو شد مردی را برای انتقام از او اجیر کرد.
چندی قبل مأموران پلیس تهران با تماس شهروندی از دستگیری مرد جوانی در یکی از برجهای مسکونی شمال تهران به اتهام آزار و اذیت یکی از ساکنان با خبر و راهی محل شدند.
مأموران در طبقهاول برج مسکونی مشاهده کردند اعضای این خانواده مرد جوانی را به نام پیمان که به زور وارد خانه آنها شدهاست با کمک همسایه دستگیر کردهاند.
یکی از اعضای این خانواده گفت: همراه همسرم مسافرت بودم و دخترم چند روزی بود که در خانه تنها بود. دقایقی قبل وقتی از مسافرت برگشتیم و وارد خانهمان شدیم با صحنه عجیبی روبهرو شدیم. مشاهده کردیم مرد جوانی داخل خانه با دخترمان درگیر شده و قصد دارد به او تعرض کند که با داد و فریاد از همسایهها درخواست کمک و او را دستگیر کردیم.
دختر این خانواده هم درباره حادثه گفت: من همراه پدر و مادر سالخوردهام در طبقهاول این برج مسکونی زندگی میکنیم. مدتی بود صداهای عجیبی از داخل خانه و گاهی هم از پارکینگ به گوشم میرسید، اما خیلی به آن توجهی نکردم. چند روز قبل مادر و پدرم راهی سفر شمال کشور شدند، اما من به خاطر اینکه کارمند هستم در خانه ماندم. در این چند روز این صداها خیلی بیشتر شد و گاهی هم در پارکینگ خانه سایههایی را میدیدم به طوری که احساس میکردم روح یا جنی به پارکینگ آمده و چند باری هم شبح سفید و سیاهی از جلوی چشمانم عبور کرد. در حالی که خیلی ترسیده بودم با پدر و مادرم تماس گرفتم و از آنها خواستم سفر تفریحیشان را نیمه تمام بگذارند و به تهران برگردند. من برای آنها ماجرا را توضیح دادم آنها هم خیلی سریع به تهران برگشتند. وی ادامه داد: در حالی که منتظر پدر و مادرم بودم زنگ خانه به صدا در آمد من فکر کردم پدر و مادرم هستند و در را باز کردم. وقتی در را باز کردم مرد جوان هیکلی پشت در بود که خواستم در را ببندم، اما او پایش را جلوی در گرفت و مانع بسته شدنم در شد و در ادامه هم مرا هل داد و به زور وارد خانه شد و در را بست. او قصد داشت مرا مورد آزار و اذیت قرار دهد که با او درگیر شدم و در برابرش مقاومت کردم. درگیری ما ادامه داشت به طوریکه لباسهایم پاره شده بود که مادر و پدرم از راه رسیدند و با کمک همسایهها مرد مزاحم را دستگیر کردند. پس از طرح این شکایت متهم برای تحقیق به اداره پلیس منتقل شد.
یکی از مدیران برج مرا اجیر کرد
وی ابتدا قصد داشت با تناقضگویی مأموران را فریب دهد، اما وقتی مورد بازجویی فنی قرار گرفت به جرم خود اقرار کرد و مدعی شد از سوی یکی از اعضای هیئت مدیره برج مسکونی برای آزار و اذیت دختر جوان اجیر شده است.
متهم گفت: من تراشکار بودم که مدتی قبل بیکار شدم و به همین خاطر دنبال کار میگشتم تا اینکه با آگهی استخدام تحصیلداری را برای برج مسکونی روبهرو شدم. چند باری با صاحب آگهی که یکی از مدیران برج مسکونی بود حرف زدم و در نهایت متوجه شدم او مرا برای کارهای تحصیلداری استخدام نکرده است بلکه میخواهد از خانوادهای که در طبقه اول برج ساکن هستند انتقام بگیرد. او گفت: من باید کاری انجام دهم که آنها مجبور شوند از آن برج نقل مکان کنند و وقتی دستمزد ۵۰ میلیون تومانی پیشنهاد داد وسوسه شدم و قبول کردم.
مدتی من برای ترساندن آنها نیمه شبها صداهای عجیب و غریب در خانهشان پخش کردم و چند باری هم در پارکینگ خانه دخترشان را به شدت ترساندم به طوری که خیال میکرد روح و جن به ساختمانشان آمده است، اما آنها از برج مسکونی نرفتند تا اینکه مدیر برج به من خبر داد خانواده دختر جوان به مسافرت رفتهاند و از من خواست به خانه آنها بروم و دخترشان را مورد آزار و اذیت قرار دهم تا مجبور شوند از برج مسکونی بروند. پس از این به در خانه آنها رفتم و طبق نقشه عمل کردم، اما پدر و مادر او از راه رسیدند و مرا دستگیر کردند.
با اعتراف متهم، مأموران مدیر برج را بازداشت کردند. وی در بازجوییها گفت: مدتی بود این خانواده با تصمیمات مدیران برج مخالفت میکردند. من خیلی با دخترشان که مسئولیت خانوادهاش را بر عهده داشت حرف زدم، اما فایدهای نداشت و او حتی شارژ ساختمان را هم دیر میداد و با من لجبازی میکرد تا اینکه این مرد را اجیر کردم تا آنها را بترساند و آنها مجبور شوند از این برج بروند.
دو متهم برای تحقیقات بیشتر به دستور قاضی دادسرای ناحیه۳۴ تهران در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.