سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، مسائل اقتصادی نقش مهمی در شکلگیری جرائم جنایی کشور ایجاد کردهاست. بدون تردید کسانی که در حوزههای تصمیمگیری نقش دارند به آمار واقعی این جرائم هم دسترسی دارند، بنابراین توجه به زیرساختهای اقتصادی عمدتاً در اقشار آسیبپذیر از شکلگیری بسیاری از پروندههای جنایی جلوگیری میکند. در پروندهای که ششم فروردین سال۹۶، در کلانتری۱۲۹ جامی با تصادف زنجیرهای یک خودروی پراید و زخمی شدن یکی از سرنشینان آن در خیابان خارک تشکیل شد، مأموران به محل اعزام شدند و در اولین بررسیها دریافتند راننده خودرو بعد از توقف خودرویاش از سوی پلیس توانسته است با تهدید اسلحه و خودزنی با کاتر از محل متواری شود و فرد مجروح نیز به بیمارستان منتقل شده بود. به این ترتیب مأموران به بیمارستان رفتند و علیرضا ۵۴ساله که از ناحیه شکم و سینه مورد اصابت پنجگلوله قرار گرفتهبود را قبل از انتقال به اتاق عمل تحت بازجویی قرار دادند. مرد میانسال به مأموران گفت: «در خیابان فردوسی دلار خرید و فروش میکردم تا اینکه روز حادثه راننده پراید بعد از توقف، خودش را مأمور پلیس معرفی کرد. از آنجائیکه بیسیم و دستبند داشت به او اعتماد کردم و سوار خودرویاش شدم. بعد از طی مسافتی او خواست دلارهایم را در اختیارش بگذارم تا بررسی کند تقلبی نباشد. به رفتارش مشکوک شدم به همین خاطر از او خواستم کارت شناساییاش را نشانم دهد، اما او یکباره اسلحه کشید و با هم درگیر شدیم. او یک تیر به شکمم شلیک کرد که من خودم را روی اسلحهاش انداختم. اسلحه زیر صندلی افتاد، اما او دومین اسلحه را بیرون آورد و چند تیر دیگر به طرفم شلیک کرد. در آن لحظه فقط توانستم فرمان ماشین را بچرخانم که باعث شد خودرو منحرف و پس از برخورد با چند ماشین پارک شده در حاشیه خیابان متوقف شود. بعد از آن شاهدان و مأموران پلیس آمدند و مرا از ماشین بیرون کشیدند. راننده هم قصد فرار داشت، اما وقتی مأموران او را گرفتند با کاتر تهدید به خودزنی کرد و به طرف مردم و مأموران اسلحه کشید تا اینکه توانست متواری شود.» بعد از این توضیحات علیرضا بهرغم تلاش پزشکان به علت شدت خونریزی فوت کرد. با مرگ مرد میانسال پرونده با موضوع قتل عمد در اختیار اداره یکم پلیس آگاهی قرار گرفت و بعد از استعلام پلاک خودرو بود که مأموران دریافتند خودرو سرقتی است. همچنین مشخص شد متهم اواخر سال۹۵ تحت پوشش مأمور با تهدید اسلحه از دو دلار فروش دیگر نیز پول و دلار سرقت کرده است. با اطلاعات به دست آمده، تلاش برای دستگیری متهم ادامه داشت تا اینکه دو ماه بعد صاحب خودرو به نام حمید شناسایی و بعد از چهرهنگاری از سوی دو مالباخته مشخص شد وی سارق و عامل قتل دلارفروش است. مرد جوان تحت تعقیب پلیس قرار گرفت تا اینکه بیست و هفتمخردادماه همان سال، حمید در مخفیگاهش در محمدیه قزوین بازداشت و اسلحه، شوکر، گاز اشکآور و تعدادی پلاک خودرو هم از محل کشف شد. وی در بازجوییها با اعتراف به قتل و سه فقره سرقت روانه زندان شد و صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضیزالی محاکمه شد. بعد از اعلام رسمیت جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش ماجرا را شرح داد. وی در آخرین دفاعش گفت: «با مقتول خصومتی نداشتم و در آن شرایط ناچار به تیراندازی شدم.» او گفت: «وقتی بچه بودم مادر و خواهر هفتسالهام از خانه بیرون رفتند و دیگر بازنگشتند. آن روز از پنجره آخرین نگاهم را به آنها انداختم و دیگر آنها را ندیدم. دو سال بعد فهمیدم برای زندگی به اوکراین رفتهاند و میدانستم چه کسانی مسبب رفتن آنها هستند. به همین خاطر با تهیه اسلحه قصد انتقام داشتم، اما موفق نشدم از آنها آدرسی به دست بیاورم.» متهم ادامه داد: «در این سالها پدرم به خاطر شکست مالی شبها بیدار میشد و فریاد میکشید. کودکی سختی داشتم و وقتی بزرگ شدم دوسال در مترو دستفروشی میکردم تا اینکه پدرم بیمار شد و قرار بود به خاطر بیماری پایش را قطع کنند. به همین خاطر برای تأمین هزینههای درمان پدرم تصمیم به سرقت گرفتم که سرنوشتم به اینجا رسید. حالا دوسال در زندان هیچکس ملاقاتم نیامده و خیلی تنها هستم. از اولیایدم درخواست گذشت دارم.» در پایان هیئت قضایی وارد شور شد.