امسال چهلمین سال شهادت استاد مطهری است. به نظر این بنده خدا، مرحوم مطهری، در شمار عالمان انگشت شماری است که هم دانش و فرهیختگی شایسته را داشت، و هم از نعمت آزادگی و حریت برخوردار بود. میتوانم بگویم، همین مقدار اندک هم که مسیر فکری انقلاب تا اندازهای در چارچوب توافق دین و عقل و اعتنای به حقوق مردم پیش رفته، بخش عمدهی از آن مدیون فکر مطهری و استاد او علامه طباطبایی است. البته که منکر سهم دیگران نیستم، اما بدون مبالغه، مطهری چیز دیگری بود.
مع الاسف آنچنان که باید و شاید در باره اندیشههای مطهری و روش فکری او کار نشد، و البته امیدی نیست که امسال هم کار مهمی صورت گیرد. علت آن است که مسیر عمومی و بودجههای فرهنگی، در حوزه دینی، صرف جنبههایی از مذهب و موارد منتسب به آن میشود که عمدتا عامه پسند و عوام گراست، و عمیق نیست؛ و در حوزه هنر هم، کار و برنامه در مسیری است که خروجی آن یک مشت فیلم غالبا طنز یخ و سرگرمی است.
من به نوبه خود دوست داشتم، با توجه به سهم مطهری در انقلاب، امسال، سال مطهری و اندیشههای او میبود، سال روشن کردن اندیشههای مطهری و نشان دادن فاصله آن با افکار خرافی و موهوماتی که حالا زمینه زیادی برای رواج یافته است. امسال میتوانست با این نام گذاری، زمینه تعمیق تفکر و توسعه دانش به بهانه نام استاد مطهری باشد. اقتصاد البته مهم است، و همین که بیش از ده سال است که از نامهای فرهنگی برای سال، به نامهای اقتصادی تغییر مسیر دادهایم، و همین که فهمیدهایم اقتصاد هم اصلی است از اصول، خودش نوعی جهش علمی است. چون روزگاری این را هم قبول نداشتیم.
در هر حال، امیدوارم در این سال توجه بیشتری به اندیشههای مرحوم مطهری بشود، نه صرفا جمود بر او یا دیگری، بلکه ترویج روش فکری او، ترویج تفکر و اندیشیدن، پرهیز از اخباری گری و خرافه گرایی، و به خصوص حریت و آزادگی او که سبب میشد ضمن علاقه وافرش به امام، از مطرح کردن هیچ انتقادی با ایشان، و حتی ایستادگی بر آن، خودداری نکند. جرأت و شهامت او در این امر، بر اساس آنچه از سیره اش میشناسیم، ستودنی است، امری که حالا به گوهری کمیاب تبدیل شده است. آرزو میکنم امسال، سال رونق تولید و توسعه آن هم باشد و این امر در زدودن فقر از چهره جامعه ما موثر واقع شود.