کد خبر: 942803
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۸
دوستي با شيطان ؛
حمید رضا محمدی، کارشناس رسانه پلیس اصفهان می گوید دردفتر ثبت جرائم پلیس رخدادهای کوچک وبزرگ رقم می خورد خاطرات ونوشته می شود وهر روز ما برای جلوگیری از تکراراین حوادث بخش هایی را برای مردم می نویسیم تا شاید چراغ هدایتی باشد برای کسانیکه در آستانه خلافی قرار گرفته اند او یکی از فریب خوردگان را اینگونه بازگو می کند

به گزارش خبرنگار جوان آنلاین از اصفهان، ،يک روز سميرا به من گفت: من با يکي دوست شدم، مي خواهي توهم با او دوست باشي؟ من اولش قبول نکردم ولي وقتي دوستش به گوشيم زنگ زد ماجرا عوض شد...
مشغول کار بودم که در باز شد و 2 دختر که سن و سال زيادي هم نداشتند و توسط گشت پليس دستگير شده بودند با سر و ضعي آشفته وارد اتاق مشاوره کلانتری شدند، هر دو سرشان پائين بود و مدام گريه مي کردند، تا اينکه يکي از آنها سکوت اتاق را شکست و ماجراي مشکلي که برايشان پيش آمده را اين گونه بازگو کرد:
من و سميرا خيلي با هم دوست هستيم و مدام يا او به خانه ما مي آمد يا من به خانه او مي رفتم هميشه با هم درد دل مي کنيم و از راز هاي هم باخبر بوديم تا اينکه يک ماه پيش به من گفت که با پسري به نام مهران آشناشده است.
سمیرا به من مي گفت، امروز داشتن يک دوست پسر ديگر مُد شده و اگر دختري نتواند با پسري دوست شود عقب افتاده و اُمل به چشم مي آيد، من به او گفتم که اشتباه مي کند و اين کار خطرات و آسيب هاي فراواني دارداما سميرا نه تنها گوشش به حرف من بدهکار نبود بلکه به من هم اصرار مي کرد تا با دوستش آشنا شوم ولي من قبول نکردم.
چند روز بعد پسرجواني باگوشي من تماس گرفت و خودش را دوست سميرا معرفي کرد و مي خواست با من هم دوست باشد که من گفتم لطفاً دور من را خط بکش، چون من اهل اين حرف ها نيستم ولي مهران آنقدر چرب زباني کرد که در نهايت من هم خام شدم و دوستي من با او آغاز شد.
شرط دوستي من با مهران اين بود که هرجا مي رويم سميرا هم همراهمان باشد، او هم قبول کرد، گاهي اوقات بدون اطلاع مادرم با سميرا و مهران براي گردش بيرون مي رفتيم.پدرم به خاطر اعتيادش بيکار شده و در گوشه خانه مي نشيند و موادش را مي کشد و هيچ کاري با من ندارد، مادرم هم براي اينکه مخارج زندگي را دربياورد به شغل آرايشگري مشغول است و اصلاً متوجه کارهاي من نبود که کجا مي روم و با چه کسي ارتباط دارم اگر شب ها دير به منزل مي آمدم فقط کمي اعتراض مي کرد ولي من گوش به حرف هايش نمي دادم.
وضعيت همين طور ادامه داشت تا اينکه امروز هم مثل هر روز به مادرم گفتم که به کلاس ورزشي مي روم و بعد همراه سميرا سر قرار رفتم، مهران با ماشينش آمد و ما را سوار کرد و به باغي در اطراف شهر برد اولش مي ترسيدم که همراه مهران به آن باغ بروم ولي سميرا که خيلي به او اعتماد داشت گفت: نترس مهران پسر خوبي است و مطمئن باش هيچ اتفاقي نمي افتد و خيلي هم به ما خوش مي گذرد.
وارد باغ که شديم، مهران و سميرا آتشي آماده کرده و ناهار را درست کردند،بعد از آماده شدن غدا مشغول خوردن بوديم که در باغ به صدا در آمد وحشت تمام وجودم را فراگرفت، مهران گفت نترسيد حتماً براي آبياري آمده اند.
چند دقيقه بعد مهران با دو پسر جوان ديگر وارد شده و با خنده اي گفت: اين ها دوستان من هستند، آنجا بود که از نقشه شوم مهران مطلع شديم ولي ديگر دير شده بود آنها با طنابي که در دست داشتند به طرف ما آمدند، تازه فهميديم كه مهران دوست نبود بلكه یک شيطان بود و ما با دست و پاي خودمان وارد تله او شده بوديم، نمي دانستيم چکار بايد بکنيم شروع به داد و فرياد کرديم و اميدوار بوديم کسي صداي ما را بشنود و به کمک ما بيايد.
خدا خيلي ما را دوست داشت، چون پيرمردي که براي آبياري باغ آمده بود وقتي صداي ما را شنيد پليس را باخبر کرد و بعد خودش وارد باغ شده و با مهران و دوستش درگير شد، طولي هم نکشيد که گشت پليس وارد محل شده و مارا از دست اين سه جوان شيطان صفت نجات دادند.
لزوم آشنایی دختران نوجوان با اثرات سوءارتباطات نامتعارف
خانم عطائی، کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان در خصوص اين ماجرا گفت: مسلماً وقتي يکي از والدين نقش خود را به خوبي ايفا نکند و مسئوليت به گردن يکي از آنها بيفتد باعث مي شود که نظارت کمتر شده و فرزندان آزادي بيشتري داشته و از اين آزادي سوء استفاده کرده و در اثر يک غفلت و لغزش با آسيب هاي جبران ناپذيري مواجه شوند.
وي به اثرات سوء ارتباطات نامتعارف براي دختران جوان و نوجوان اشاره کرد و اظهار داشت:يکي از موضوعاتي که بسيار بايد مورد توجه خانواده ها قرار بگيرد مسئله ارتباطات و دوستي هاي فرزندانشان است.
اين روانشناس و آسیب شناس مسايل خانواده گفت:پيداکردن دوست و ارتباط با همسالان از مهمترين ويژگي هاي دوران نوجواني است و در اين زمينه بايد والدين مراقب باشند که فرزندشان با چه کساني دوست مي شوند چرا که دوستي هاي نامتعارف و نامناسب با ديگران باعث به وجود آمدن اثرات سوء بر رفتار و زندگي فرزندان خواهد گذاشت.
وي تاکيد کرد: بايد بدانيم که مسلماً رفتار و حرکات و اعمال دوستان بر روي فرزندان تاثير گذاشته و حتي مسير زندگي آنها را عوض مي کند، بخصوص در سنين نوجواني که بسيار تاثير گذاري از همسالان وجود دراد.
وي افزود: اين دختر با وجود اينکه مي دانسته کارش اشتباه است اما به دليل رهايي از تنهايي و تامين خلاء محبت در خانواده به تکرار رفت و آمد هاي نامتعارف خود ادامه مي دهد تا اين اتفاق تلخ براي او پيش مي آيد.
کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان گفت: به منظور جلوگيري از بروز اين گونه مسايل توصيه مي کنيم هريک از پدر و مادر نقش خود را به خوبي ايفاء کرده و بخصوص پدران رابطه دوستانه اي با فرزندان بخصوص فرزندان دختر داشته باشند.
وي بيان داشت: رابطه پدر و فرزندي بايد مانند يک دوست صميمي باشد به طوري که دختر با پدر خود احساس صميميت کرده و جزئي ترين اتفاقاتي که برايش رخ مي دهد را به او بگويد که مطمئناً در سايه چنين رابطه اي هرگز فرزندان آن خانواده دچار آسيب نخواهند شد.
عطائی  اظهار داشت: والدين مي بايست محيطي همراه با صميميت و آرامش درخانواده برقرار کنند تا فرزندان به راحتي تحت تاثير اطرافيان قرار نگرفته و بيشتر از آنها به صحبت هاي پدر ومادر خود اعتماد نمايند و آنها را به عنوان الگوي رفتاري خود قرار دهند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر