سرويس بين الملل جوان آنلاين: کمتر دیده شده که منطقه خاورمیانه در مدت کوتاهی شاهد این حجم بالا از سفرهای دیپلماتیک از سوی کشورهای مختلف باشد. پیشدرآمد این سفرها ورود غیرمنتظره دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، به مقر نظامی امریکاییها در استان الانبار بود که موضوع مجوز سیاسی چنین کاری برای دولت عراق مشکلاتی را به وجود آورد. سفر جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریکا، به رژیم صهیونیستی و بعد ترکیه، سفر دورهای مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا به منطقه، آمدن ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه، به اردن و بعد رفتن او به عراق، ورود عبدالله دوم، پادشاه اردن، همراه با هیئت عالیرتبه اردنی به عراق، رفتن محمدجواد ظریف به عراق و سفر هیئتی از کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هم به سوریه و علاوه بر این سفرها، خبر مربوط به سفر محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، به سوریه را هم باید در نظر داشت که عزام الاحمد، عضو کمیته مرکزی جنبش فتح، خبر آن را داده و گفته که این سفر هر زمانی ممکن است انجام بگیرد و «میتواند در آینده نزدیک باشد.»
برخاستن سوریه
به طور حتم یکی از انگیزههای اصلی تمام این سفرها وضعیت میدانی در سوریه است که عزامالاحمد آن را به صورتی شفاف بیان کرد و گفت: «سوریه به زودی برخواهد خاست.»امروز کمتر مقاله و تحلیلی در رسانههای منطقهای و فرامنطقهای در مورد سوریه دیده میشود که در آن حرفی از پایان جنگ و تسلط دوباره دولت سوریه بر کل این کشور به جز باریکهای کوچک در شمال استان ادلب نباشد. ترامپ که ادامه حضور نیروهای امریکایی را در سوریه بیفایده و حتی برای موقعیت سیاسی خود خطرناک میدید، تصمیم به خروج آنها گرفت و با این کار نه تنها شوکی بزرگ در میان نخبگان سیاسی امریکا به راه انداخت بلکه متحدان اروپایی و عرب امریکا را هم دچار شوک و حتی اضطراب کرد. این شوک و رایزنیهای بعد و البته اظهارنظرهای متناقض ترامپ همگی این تصور را به وجود آورد که او دستکم به این زودیها تصمیم خود را عملی نمیکند، اما وقتی که نخستین واحدهای امریکایی همزمان با سفر پمپئو از سوریه خارج شدند، معلوم شد که او هم در اجرای تصمیم خود جدی است و هم اینکه عجله دارد. نتیجه این جریان رو آوردن کردهای سوریه به دمشق و بازگشت واحدهای ارتش سوریه به منبج بود که به معنای تسلط دوباره دولت سوریه بر شرق فرات است. در این صورت، سوریه به زودی جایگاه خود در منطقه قبل از ۲۰۱۱ را به دست خواهد آورد و این اتفاق باعث شده هم کشورهای منطقه و هم فرامنطقهای به فکر بیفتند. فرانسه که در این سالها و با حمایت از تروریستها کارنامه سیاهی از خود به جا گذاشته و نمیتواند به طور مستقیم باب مراوده با دمشق را باز کند، سعی میکند با وساطت اردن یا عراق رضایت دمشق را برای تجدید روابط به دست بیاورد تا اینکه از قافله تحولات منطقه عقب نمانده باشد. از سوی دیگر، محمود عباس بهترین فرصت را برای به دست آوردن کارتی از دمشق در مقابل رقبای فلسطینی به دست آورده و میخواهد تا قبل از حماس، حمایت دمشق را برای جبهه فتح به دست بیاورد.
سفر نیمه تمام و ناکام پمپئو
تصمیم ترامپ برای خروج سربازان امریکایی از سوریه به طور طبیعی نگرانیهایی را در میان شیوخ عرب نسبت به چگونگی توازن قوا در منطقه ایجاد کرد و مایک پمپئو هم برای برطرف کردن این نگرانیها بود که راهی منطقه شد. به همین جهت بود که اغلب رسانههای غربی این سفر را از جهت اطمینان دادن به متحدان امریکا ارزیابی میکردند، اما سخنان ترکی فیصل بعد از دیدار پمپئو با شاه و ولیعهد سعودی نشان داد که این اطمینان به دست نیامده است. این عضو مسن خاندان سلطنتی که به نوعی سخنگوی غیررسمی محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، شده در مورد تصمیم ترامپ گفت: «از نظر من این اقدامات امریکا اوضاع را پیچیدهتر و دستیابی به راهحل را نیز سختتر میکند، همچنین نهتنها باعث تقویت نفوذ ایران بلکه باعث تقویت روسیه و بشار اسد نیز خواهد شد. از این منظر این تصمیم بسیار منفی است.» بنابراین، باید گفت که پمپئو در مأموریت خود به خاورمیانه به طور کامل شکست خورده و حتی فوت بستگان هم بیشتر بهانهای بود تا مأموریت خود را نیمهکاره رها کند و به واشنگتن بازگردد. علاوه بر این، او در این مأموریت کوچکترین موفقیتی در مورد دو هدف دیگر خود به دست نیاورد که یکی مربوط میشود به حل مناقشه قطر با چهار کشور سعودی، امارات، مصر و بحرین و دیگری هم به طرح مبهم و گنگ ناتوی عربی ارتباط دارد که از حد حرف و گمانهزنی جلوتر نرفته است. به جهت شکست در این طرح است که پمپئو تنها میتواند به نشست ورشو در اواخر بهمن دل خوش کند تا اینکه بعد از ناکامی در این سفر دستکم یک نمایش سیاسی دیگر در اروپا داشته باشد تا شاید در آنجا نتیجه به دست بیاورد. به عبارت دیگر، امریکا که این روزها در ائتلافسازی علیه ایران حتی با شیوخ عرب هم به نتیجهای نرسیده به هر گزینه ممکنی دست میزند، اما بعید است که با مواضع غیرمنطقی و ناگهانی رئیسجمهورش بتواند کاری بکند.
خاورمیانه جدید
امریکا از زمان اشغال عراق به بعد حرف از خاورمیانه جدید میزد؛ خاورمیانهای که از تجزیه کشورهای موجود آن شکل گرفته و مبدل شده به منطقهای از کشورهای کوچک و ضعیف تا رژیم صهیونیستی بتواند در این منطقه احساس آرامش کند. حالا و با رسیدن جنگ سوریه به روزهای آخر خاورمیانهای جدید در حال شکلگیری است که به طور کلی با آن تصویر و تصور امریکایی تفاوت دارد. این خاورمیانه از کشورهای کوچک تشکیل نشده بلکه از کشورهایی در جبهه مقاومت تشکیل شده که از آزمون جنگ با گروههای تروریستی مورد حمایت امریکا و متحدانش نمره قبولی گرفتهاند و هرچند که زخم جنگ بر چهره دارند، اما نقش تعیینکنندهای را در آینده این منطقه خواهند داشت. وجه دیگری از سفر وزیر خارجه فرانسه به اردن و عراق یا هیئت عالیرتبه اردنی به عراق از این جهت قابل تحلیل است. این سفرها نخستین گامها از سوی کشورهای منطقه یا خارجی برای هماهنگ کردن خود با این واقعیت است و به همین جهت هم باید انتظار سفرهای بیشتری از این دست را داشت که انجام آنها نتیجه تحولات سریع منطقه و شکلگیری این خاورمیانه جدید است.