کد خبر: 942095
تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۸
سعيد احمديان
بازیکن سالاری درد مزمن این روز‌های والیبال ملی ایران است، رشته‌ای که از ابتدای دهه‌۹۰ با یک روند صعودی و فوق‌العاده از یک تیم درجه‌۲ آسیایی به جایگاهی قابل احترام در والیبال دنیا رسید و در سال‌های اخیر همواره در رنکینگ بهترین تیم‌های دنیا، در بین ۱۰‌تیم برتر حضور داشته است. شاید از آسیب‌های چنین موفقیت‌های بزرگی است که والیبال چند سالی است گرفتار پدیده مذموم ورزشکار‌سالاری است و برخی ملی‌پوشان با توجه به عملکرد فوق‌العاده تیم ملی که بدون شک حاصل تلاش همین بازیکنان و کادر فنی و البته مجموعه والیبال کشور است با رفتار‌هایی خارج از عرف در حال زیر سؤال بردن شأن و منزلت پیراهن مقدس تیم ملی والیبال کشورمان هستند.
مانند دو سال پیش که یکی از همین ملی‌پوشان در روز‌هایی که تیم‌ملی به این بازیکن بیشتر از گذشته احتیاج داشت، به بهانه آسیب‌دیدگی، تیم ملی کشورش را تنها می‌گذارد و تمرکزش را روی باشگاهش می‌گذارد تا قرارداد‌های میلیاردی را از دست ندهد یا مثل چند ماه اخیر که برخی بازیکنان تیم ملی تهدید کرده‌اند در صورتی که سرپرست سابق تیم ملی که کنار گذاشته شده است، برنگردد، پوشیدن پیراهن تیم ملی را تحریم می‌کنند، حتی کار به جایی رسیده که کاپیتان تیم ملی با توجه به خبری که یکی از خبرگزاری‌ها دیروز منتشر کرد، تهدید کرده است اگر سرپرست سابق برنگردد، از بازی‌های ملی خداحافظی می‌کند!
چنین گروکشی از تیم ملی آن هم به خاطر منافع شخصی یکی از معضلات جدی والیبال است و اهمال و چشم بستن بر چنین مسائلی کار را به جایی رسانده که امروز شایعه می‌شود یکی از ملی‌پوشان برای به کرسی نشاندن خواسته‌اش، تیم ملی را تحریم می‌کند. اتفاقاتی از این دست به طور قطع از چالش‌هایی است که اگر برخورد قاطع با آن صورت نگیرد، می‌تواند مرض بازیکن سالاری را بیشتر از قبل به جان والیبال بیندازد و رشته‌ای که در حال جان گرفتن است و توانسته نام ایران را در والیبال دنیا بالا برد، وارد حاشیه‌هایی بکند و والیبال را از جایگاهی که امروز دارد، دور کند. گسترش چنین مسائلی نتیجه عملکرد مدیران و البته مربیانی است که مصالح فردی در اولویت‌هایشان بالاتر از مصلحت‌های ملی قرار دارد و همین تسامح سبب شده تا برخی ملی‌پوشان جری‌تر از گذشته عرصه ملی والیبال را برای جولان دادن خودشان آماده‌تر از همیشه ببینند.
وقتی حرف و عمل سرمربی تیم ملی والیبال با هم نمی‌خواند و جلوی دوربین‌ها برای ملی‌پوشی که برای پیراهن تیم ملی ناز می‌کند، خط و نشان می‌کشد، اما در پشت پرده برای بازگشت این بازیکن تلاش می‌کند، وقتی که مدیران فدراسیون عافیت‌طلبانه با یک ستاره ملی‌پوش به دلیل توهین به مدیریت فدراسیون برخورد نمی‌کنند و از کنار آن به سادگی رد می‌شوند، باید هم انتظار داشت که روزی یکی از ملی‌پوشان برای حضورش در تیم ملی شرط بگذارد که اگر خواسته شخصی‌اش برآورده شد، برای تیم ملی بازی می‌کند و در غیر این صورت باید دور او را خط بکشند.
این درد این روز‌های والیبال است، والیبالی که مربیان و مدیرانش، جایگاهی را که پیراهن تیم ملی دارد فراموش کرده‌اند و راه را برای بازیکنانی باز کرده‌اند که با توجه به سهم‌شان در موفقیت‌های والیبال، به این توهم رسیده‌اند که می‌توانند برای تیم ملی کشورشان تعیین تکلیف کنند. ادامه چنین مسیری و تمکین به خواسته‌های شخصی یک ملی‌پوش، هر چقدر هم که اسم بزرگی داشته باشد، زیر پا گذاشتن شأن و منزلت پیراهن تیم ملی است. این در حالی است که پوشیدن پیراهن تیم ملی بزرگترین افتخاری است که نصیب هر والیبالیست و هر ورزشکاری در رشته‌های دیگر می‌شود و آن‌ها نماینده ایران و ۸۰‌میلیون ایرانی هستند که باید برای این پیراهن و بالا رفتن پرچم کشورشان از جان هم مایه بگذارند. معامله با چنین پیراهنی و گره زدن آن با منفعت‌های شخصی بزرگترین خیانتی است که یک ورزشکار نما می‌تواند در طول ورزش حرفه‌ای‌اش انجام دهد.
در چنین شرایطی بر مسئولان والیبال الزامی است با کنار گذاشتن اهمال‌هایشان مقابل زیاده خواهی‌های برخی ملی‌پوشان، ارج و قرب را به پیراهن تیم ملی برگردانند و اجازه ندهند عرصه ملی والیبال به تاخت و تاز ملی‌پوشانی تبدیل شود که تیم ملی را به دکان بده و بستان تبدیل کرده‌اند، حرکتی که ادامه آن می‌تواند والیبال را همان طور که با سرعت به روز‌های اوج رساند، با همان سرعت به سقوط بکشاند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار