سرویس اندیشه جوان آنلاین: دکتر علی مطهری در ارائهای که چند روز پیش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، با واکاوی اندیشه استاد مرتضی مطهری پیرامون مسئله حجاب؛ به تبیین رابطه عفت با حجاب در جامعه اسلامی و جوامع غربی پرداخت. در ادامه متن تنظیمشده گزیده این ارائه را مطالعه میکنید.
عفاف در سوره نور
در سوره نور که بخش اعظم آن مسائل مربوط به عفاف و مسائل مربوط به زن و مرد و احکام نگاه کردن و حکم زنا و از این قبیل است، آمده است که این حکمی است که ما بر شما نازل و بر شما واجب کردهایم. این را حتم و قطعی کردیم و از قوانین تغییرناپذیر است که بر اثر مقتضیات زمان عوض نمیشوند. اینها جزو اصول زندگی انسان است و تغییر ناپذیر است که واجب شدهاند. در اروپا و غرب در جهت عکس قرآن عمل میکنند و اسم آن را هم آزادی میگذارند. در سوره نور آمده است که مسائل مربوط به عفاف چیزی نیست که ما بخواهیم به شما بیاموزیم و به شما اضافه کنیم، بلکه در درون و ذات شما وجود دارد، فقط ما به شما یادآوری میکنیم تا از غفلت خارج شوید.
حال با توجه به این اخلاق جنسی در اسلام و غرب اگر به مقوله ازدواج نگاه کنیم میبینیم که ازدواج در سیستم اسلامی خروج از ممنوعیت و محدودیت است، در حالی که ازدواج در سیستم غربی آغاز محدودیت و ممنوعیت است. در سیستم اسلامی، اما این گونه نیست. چون از نظر اسلام کامیابی جنسی منحصراً باید در کانون خانواده باشد و خارج از آن ممنوع است. دلیل اینکه پایه کانون خانواده در دنیای غرب سست است، رعایت نکردن همین اصل است.
روش اسلامی باعث استحکام خانواده میشود، ولی روش دوم استحکام ندارد و کسی که عادت کرده این گونه باشد نمیتواند به یک نفر پایبند باشد، لذا آن روابط معمولاً ادامه مییابد و به همین دلیل است که اسلام برای زنا مجازات تعیین کرده است و حتماً هم تأکید دارد این مجازات در حضور مردم باشد تا آثار اجتماعی داشته باشد. میدانیم در اسلام ازدواج و علاقه جنسی یک امر مقدس شمرده شده است و پیامبر اسلام بر آن تأکید کرده است. یکی از خلقیات انبیا دوست داشتن زنان است، اما درباره اینکه این روابط یک چارچوب و مقرراتی دارد، تردیدی نیست. در اسلام مقررات زیادی در این باره قرار داده شده است. برای مثال مجازات تهمت زنا، ۸۰ ضربه شلاق است.
ریشه حجاب در اسلام
ریشه حجاب در اسلام از اهمیتی برخوردار است که اسلام برای خانواده قائل است. اسلام، نظام خانوادگی خاصی دارد و تمهیداتی برای آن در نظر گرفته که این نظام خانوادگی محکمتر باشد. خانواده مثل یک شرکت تجاری میماند که در آن مرد و زن سرمایه خود را میآورند و هر کدام ۵۰ درصد سرمایهگذاری و با هم زندگی میکنند و اگر هم جدا شوند باز این سرمایه بین آنها تقسیم میشود ولی از نظر اسلام، مرد باید نفقه و خرجی زن را بپردازد و حق ندارد دستمزد زن را به خود اختصاص دهد بلکه آن مخصوص خود زن است و مرد مسئولیت دارد که زندگی زن را اداره کند.
سه گونه نقش برای زن در تاریخ و در ساختن اجتماع قائل شدهاند. معتقدند که زن دورههای سهگانهای داشته است. در یک دوره زن یک شئ خیلی گرانبها بوده و آن دوره پردهنشینی زن است که از خانه بیرون نمیآمده و مرد دسترسی به او نداشته و برای دسترسی به او باید تلاش زیادی میکرده، لذا زن گرانبها بوده، اما شخصیت او رشد پیدا نمیکرد و مثل یک گوهر یا الماس، یک شئ گرانبها بوده است. در دورهای دیگر زن از شئ بودن خارج و تبدیل به شخص میشود و استعدادهای وجود او شکوفا میشوند، اما یک شخص بیارزش میشود، چون دسترسی مرد به زن خیلی آسان بوده و زن آن احترام خود را از دست داده است. در مدل غربی زن این گونه است، شخصیت و تخصص پیدا کرده، اما ارزش و احترام خود را از دست داده است. در حالت سوم، زن هم شخص است و هم شئ نیست و گرانبها و با ارزش است و این مدلی است که اسلام آن را تأیید میکند. زن هم مثل مرد استعدادهایی دارد که باید شکوفا شوند و وجود همین استعدادها منشأ یک حق است. کسی که استعداد تحصیل دارد، پس حق تحصیل هم دارد. برای اینکه زن بیارزش نشود و احترام خود را از دست ندهد، اسلام تدابیری اندیشیده است که یکی از آنها مسئله پوشش اسلامی و دیگری عدماختلاط است. در فعالیتهای اجتماعی زن و مرد نباید مختلط باشند و روابط آزاد بین زن و مرد باید حداقل باشد. قابل انکار نیست که زن از راه تأثیر بر مرد و فرزندان همیشه در ساختن جامعه تأثیر و نقش داشته است. برای اینکه به شکل سوم زن در جامعه که مورد نظر اسلام است برسیم، یکی از عوامل آن مسئله پوشش است که اسلام آن را تدبیر کرده برای تحکیم خانواده و ریشه قضیه همین است که اجتماع باید محیط فعالیت و کار باشد و هرگونه التذاذ جنسی باید در کادر خانواده باشد. صورت این مسئله باید درست مطرح شود. این تدبیر اندیشیده شده تا جامعه محیط کار و فعالیت باشد و تحریک جنسی در جامعه نداشته باشیم. اگر ما این صورت مسئله را درست مطرح کنیم. جامعه باید محیط کار و فعالیت باشد یا محیط التذاذ جنسی؟ این یک جور صورت مسئله است و دیگری اینکه آیا زن و مرد باید در پوشش لباس آزاد باشند یا نه؟
سیمای حجاب
پس ما باید بدانیم سیمای حقیقی حجاب و پوشش چیست. سخن در این نیست که زن بهتر است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان، بلکه بحث این است که آیا تمتعات انسان از زن باید آزاد باشد یا خیر؟ حال این محدودیت کامیابی چه آثار و فوایدی دارد؟ به طور اجمال میتوان گفت: اولین فایده بهداشت روانی جامعه است. اینکه جامعه مداوم تحریک شود و امکان ارضا هم وجود نداشته باشد، باعث عقدههای جنسی و عدم تعادل روان در افراد و احیاناً منجر به برخی جنایتها میشود که بسیاری از آنها ناشی از همین عقدههای روانی ناشی از محرومیتهای جنسی است. ما نباید جامعه را بیجهت تحریک کنیم. تز اسلام این است که برای کنترل غریزه جنسی، ارضا باید در حد طبیعی باشد و دوم اینکه جامعه تحریک نشود. پس این کار نوعی بهداشت روانی و تحکیم روابط افراد خانواده در جامعه ایجاد میکند و ثمرهاش، ایجاد صمیمیت کامل بین زوجین، حفظ نیروی کار و بالا رفتن ارزش زن و جلوگیری از ابتذال اوست. انسان در همه قوای خود سیریناپذیر است، مثل سیریناپذیری از جاه و مقام. انسان خواهان نامتناهی است در همه زمینهها و فطرت نامتناهی خواه دارد. اگر تمام ثروت زمین را به او بدهند باز هم میخواهد ثروتش بیشتر شود. در زمینه غریزه جنسی هم همین است و باید تدبیری برای آن اندیشه شود. محققان غربی امروز مدعی هستند که یکی از قربانیان روابط جنسی در غرب همین پدیده عشق است، چون عشقهای رمانتیک دیگر پیدا نمیشوند و آن چیزی که بیشتر مشاهده میشود، هوس است. به خاطر حفظ آرامش روانی جامعه، اسلام تدابیری را در نظر گرفته است. تز اصلی اسلام که شهید مطهری بر آن تأکید دارد این است که نه پردهنشینی و نه اختلاط، بلکه حریم باید حفظ شود. یعنی زن میتواند وارد فعالیتهای اجتماعی شود فقط باید حریم خود را با مردهای بیگانه حفظ کند.