میتوان همپا و همدرد مردم بود، میتوان در این اوضاع نامناسب اقتصادی که افشار ضعیف و کمدرآمد جامعه را به شدت تحت فشار قرار داده، در کنار مردم بود.
قرار نیست برای برداشتن باری از دوش مردم همیشه مدیر یا مسئول بود. میتوان سرمربی یک تیم بود، اما با تصمیمی نهچندان ساده، این در کنار مردم بودن را نشان داد. درست مثل سرمربی تیمی که وقتی با جمعی کارگر همصحبت میشود، تصمیم میگیرد با لغو اردوی خارجی تیمش نشان دهد که قدر زحمات و سختیهای آنها را میداند و میخواهد در کنار آنها باشد، حتی اگر لغو این اردو به دلیل عدم وجود زمین تمرین مناسب کار را برای او و شاگردانش سخت کند. شنیدن چنین خبرهایی در این وانفسای اقتصادی خوشحالکننده است. در ماههای پایانی سال که به فرموده رهبری قرار بود متکی به خودمان باشیم، خیلی از مدیران از جمله مدیران ورزشی فقط حرفش را زدند تا به تکچهرهها و کارهای انگشتشمارشان دل خوش کنیم.
دیدن چنین رفتاری از یک تیم ورزشی در این روزها که اوضاع اقتصادی کشور فشار زیادی بر اقشار مختلف جامعه وارد کرده، نهتنها خوشحالکننده است که یک درس بسیار مهم هم دارد. درسی مهم برای آنهایی که حرفهای زیبا میزنند، اما فقط حرف میزنند و وقت عمل، به گونهای متفاوت رفتار میکنند. آنها که مدام از مسائل مالی مینالند و از بیپولی گله میکنند، اما از برپایی اردوهای خارجی پرهزینه ابایی ندارند، بیآنکه توجهی داشته باشند که هزینه این اردوها از جیب مردمی میرود که در بدترین شرایط مالی بسر میبرند.
البته این بیمبالاتیهای مالی، تنها به برگزاری اردوهای پرخرج خارجی برنمیگردد و سفرهای غیرضروری رؤسای برخی فدراسیونهای ورزشی را نیز شامل میشود، آن هم در حالی که به دلیل اوضاع نامناسب اقتصادی مدتهاست که گفته میشود باید از هزینههای غیرضروری چشمپوشی کرد و با این بهانه، اردوهای بسیاری از تیمهای ملی در رشتههای مختلف لغو و از بسیاری از اعزامها صرفنظر میشود، به طوری که گاه شاهد آن هستیم که ورزشکاران برای عقب نماندن از رقبای خود دست به جیب شده و با هزینههای شخصی راهی مسابقات بینالمللی میشوند، اما در چنین شرایطی، برخی رؤسای فدراسیونها به بهانههای واهی راهی سفرهای خارجی و مسابقاتی میشوند که کمترین ربطی به ایران ندارد، آن هم در حالی که ورزشکاران همان رشته برای برپایی اردوها و داشتن مربی باید مدام پشت در اتاق این مدیر و آن مدیر باشند!
حرف زدن کار سختی نیست، درست مثل گرفتن ژستهای آنچنانی بابت نابسامانیهای اقتصادی و فشاری که این روزها روی اقشار مختلف جامعه است. کار زمانی سخت میشود که پای عمل به میان میآید، زمانی که آقایان باید نشان دهند تا چه اندازه به حرفهای خوشآب و رنگی که زده بودند، پایبند هستند. آن وقت است که کار سخت میشود و واقعیت عیان که چه کسی مرد عمل است و چه کسی میتواند سختیها را برای بودن در کنار مردم به جان بخرد و چه کسی بیتفاوت به حرفهایی که زده و نگرانیهایی که دم از آن میزده، به راهی کاملاً متفاوت میرود.
فاصله از حرف تا عمل زیاد نیست. البته به شرط آنکه حرفهایی که به زبان میآوریم از دل باشد و نه تنها متنهای زیبایی برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران که بدون شک کمترین ارزشی ندارد، وقتی قرار نیست هرگز به مرحله اجرا درآید!