به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل مردی به اداره پلیس رفت و از مرد جوانی به اتهام آدمربایی و ضرب و جرح شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند روز قبل همسر و فرزندم برای انجام کاری از منزلمان که خانه ویلایی بزرگی در شرق تهران است برای خرید بیرون رفتند و من تنها بودم که زنگ خانه به صدا در آمد. مردی از پشت آیفون گفت که پیک است و بستهای برای من آورده است. وقتی در را باز کردم ناگهان مرد جوانی با قمه دو ضربه به سر و کتفم زد و من روی زمین افتادم و او مرا در حالی که خونین بودم به داخل خودروی پرایدش انتقال داد و به راه افتاد. خون زیادی از من رفته بود و خیلی بیحال بودم، اما متوجه شدم از چه خیابانهایی عبور کرد تا اینکه با خودرواش وارد خانهای شد که روی در ورودی خانه مجسمه شیرکوچکی نصب بود. مرد جوان مرا به داخل اتاقی برد و دست و پایم را باطناب بست و دقایقی بعد در را باز کرد و زن جوانی که معلوم بود همسرش است وارد اتاق شد. زن جوان تا مرا دید رو به شوهرش کرد و گفت که مرا اشتباهی آورده است. در حالی که احساس میکردم دیگر رمقی ندارم زن جوان از شوهرش خواست مرا از خانهاش بیرون ببرد و پس از آن بیهوش شدم و وقتی چشمانم را باز کردم دیدم روی تخت بیمارستان خوابیدهام.
پس از طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت. بررسیهای مأموران نشان داد روز حادثه مردی با خودروی پرایدش پیکر نیمه جان و خونین شاکی را به بیمارستان رسانده و بعد از محل گریخته است. در حالی که متهم هیچ ردی از خود بهجا نگذاشته بود مأموران با کمک شاکی موفق شدند خانه آدم ربای خشن را شناسایی و وی را که مرد جوانی به نام شاهین بود دستگیر کنند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس به جرم خود اقرار کرد و گفت: شاکی را اشتباهی ربوده است. وی صبح دیروز برای تحقیق به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد. متهم در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و گفت: مدتی قبل متوجه شدم همسرم افسرده شده است. او ابتدا چیزی به من نگفت، اما وقتی اصرار کردم شروع به گریه کرد و گفت: چند وقتی است مردی مزاحم او شده است. همسرم گفت که مردی از طریق تلگرام برای او ایجاد مزاحمت میکند و گاهی هم در کوچه و خیابان مزاحم او میشود. همسرم به او گفته بود که شوهر دارد و مزاحم او نشود، اما فایدهای نداشته و هر روز مزاحمتهای مرد جوان بیشتر میشده تا اینکه موضوع را به من گفت و من هم تصمیم گرفتم او را شناسایی کنم و انتقام بگیرم. با نشانیهایی که همسرم از مرد مزاحم به من داده بود به شاکی رسیدم که احتمال دادم او مرد مزاحم است تا اینکه روز حادثه نزدیک خانهاش کمین کردم و وقتی همسر و فرزندش از خانه بیرون رفتند به در خانهاش رفتم و به بهانه اینکه برای او بستهای آوردهام او را به در خانه کشاندم و با قمه زخمیاش کرد و بعد او را به خانهام بردم تا انتقام بگیرم، اما وقتی همسرم او را دید متوجه شدم او را اشتباهی ربودهام و به همین خاطر قبل از اینکه فوت کند مرد زخمی را به بیمارستان رساندم و از ترس فرار کردم. متهم پس از بازجویی برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن زوایای پنهان حادثه در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت.