سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- حامد جمالی: از آنجا که زن اصلیترین رکن یک خانواده است، اگر به جای حضورش در خانه و مدیریت امور منزل دائم سر کار باشد، مطمئناً این خانواده آرامش واقعی ندارد و این خانه، خانهای بیروح میشود. فرزندی که پدر و مادرش سرکار است و بیشتر اوقات را اجباراً در تنهایی به سر میبرد، این تنهایی چه تبعاتی را به دنبال دارد؟ فرزندی که تنها در خانه باشد و به این تنهایی عادت کند، متعاقباً دچار افسردگی و گوشهنشینی میشود. حوصله هیچ کس و هیچ چیز را ندارد. سؤال از مادر شاغل این است که یک نوجوان در مواقع تنهایی تا چه اندازه خودش را از آلوده شدن به گناه حفظ میکند؟ آن هم در این زمانه که همه چیز برای گناه مهیاست. در واقع فرزندان زنان شاغل فرزندانی هستند که مادری نصفه و نیمه دارند و در واقع نیمی از روز مادر ندارند.
شاید گفته شود مادری که شاغل است، همیشه سر کار نیست. بله همیشه سر کار نیست ولی آن قسمتی که سر کار است، باعث میشود حس مادرانه او کمرنگ شود. چون از طرفی فکرش درگیر کار است و هنوز از فضای محل کارش بیرون نیامده و از طرفی هم وقتی برمیگردد، خسته و بیرمق است. تازه این تمام داستان نیست، بلکه باید به کارهای خانه، پخت و پز و... هم رسیدگی کند. پس از کجا میخواهد آن محبت مادرانه را به فرزند انتقال دهد؟ این فرزند وقتی کمبود محبت داشته باشد فردا پسفردایی از راههای دیگر تلاش میکند تا این محبت را به دست آورد. اکثر دوستیهای خطرناک علتش همین کمبود محبت است.
آیا آرامش خانواده و آینده نیک فرزندان همراه قناعت بهتر است یا اینکه خانواده را به خاطر آسایش مالی زیر پا گذاشتن؟ البته متأسفانه بسیاری از زنان شاغل برای مشکلات مالی کار نمیکنند بلکه به خاطر چشم و همچشمی و علاقهای که به کار کردن دارند، وارد این عرصه میشوند که البته این امر نیز به خودی خود به مراتب بدتر است.
کمی فکر کنیم. به جای اینکه برخی را به خاطر شاغل نبودن و رسیدگی هر چه بهتر و بیشتر آنان به امور خانه و تربیت فرزند عقب مانده بخوانیم، بدون تعصب روی این قضیه فکر کنیم. جالب است بدانیم یکی از علتهای بیکاری مردان این است که خانمها سر کار قرار گرفتهاند و اکثر فروشگاهها درخواست کارگر و فروشنده زن را دارند. چون برای جذب بیشتر مشتری مناسبتر هستند و جالبتر اینکه حقوق کمتری نیز نسبت به آقایان دریافت میکنند.
هدف اسلام این است که زن و مرد با هم رشد کنند، دین اسلام زنها را از چیزهایی که در زمان جاهلیت بود، نجات داد و به زن ارزش داد. آنقدری که در اسلام به زن ارزش داده شده، به مرد داده نشده است. اگر کمی در تاریخ بنگریم، پی میبریم که هیچ کشور و ملتی، هیچ دین و آیینی به اندازه اسلام به شخصیت زن ارزش نداده است. در اسلام زن اگر به فرزند خودش شیر بدهد، میتواند از شوهرش اجرت و مزد بگیرد. این را در هیچ جایی از دنیا نمیتوان یافت.
در اسلام زن میتواند بابت کارهایی که در منزل انجام میدهد از شوهرش مزد بگیرد. در اسلام برای زن مهریه و نفقه تعیین شده است، اینها را کجا میتوان دید؟ اسلام میخواهد زن به مقام انسانیت برسد، به کمال واقعی برسد، نه اینکه ملعبه دست برخی مردان باشد. این معنای واقعی آزادی است، اما نه آن آزادی که برخی روشنفکرنماها از آن دم میزنند و برای رسیدن به اهداف سیاسیشان از این واژه سوءاستفاده میکنند.
اسلام مخالف شغل زنان نیست، اما با توجه به لطافت و ظرافتی که در زن وجود دارد، حضور او در خانه را ترجیح میدهد. اولین شخص اسلام وقتی دختر عزیزشان را شوهر میدهد، توصیه او این است که زهرا جان! کارهای خانه برای تو و کارهای بیرون از خانه برای شوهرت علی. اگر خیری در مشاغل زنان بود، پیامبر خدا حتماً برای دخترشان بیان مینمودند. البته کاری به شغلهایی که حضور زن لازم است نداریم، چون برخی کارها هست که اسلام واجب کرده که زن آن را انجام دهد. اسلام مخالف شغل زنان نیست. اسلام مخالف فساد است و به شدت با فساد برخورد میکند. حرف اسلام این است که اولاً حضور زنان در خانه و رسیدگی به امور خانه و تربیت فرزند بهتر است، ثانیاً اگر هم به هر علتی شاغل شد، حتماً شئونات اسلامی را رعایت کند و از مسائل مربوط به خانه و تربیت فرزندش غافل نشود.