بیتوجهی سازمانهای حمایتی به سرنوشت کودکانی که در کانونهای اعتیاد روزگار هولناکی را سپری میکنند به حوادثی تلخ و سرنوشتی مبهم برای این کودکان منجر شده است. مثل سرنوشت مهسیما که بارها تا یک قدمی مرگ رفته و به زندگی بازگشته است. مادر معتاد او که سرپرستی دخترش را به زوجی خیر سپرده بود حالا با ربودن کودک به محلی نامعلوم گریخته است.
به گزارش خبرنگار ما، روز جمعه چهارم خردادماه امسال مأموران پلیس از ربودن کودک پنجسالهای در پارک سهند حوالی خیابان پاسداران گمنام با خبر و راهی محل شدند. بررسیها نشان داد لحظاتی قبل زن معتادی همراه شوهر دومش دختر پنجسالهاش به نام مهسیما را که چندی قبل حضانتش را به زن و مرد پولداری سپرده بودند، ربوده و به مکان نامعلومی گریختهاند.
مرد میانسال با طرح شکایتی گفت: من وضع مالی خوبی دارم. مدتی قبل مردی به نام ایرج از طریق یکی از بستگانم به من معرفی شد. او به صورت قانونی دختر خردسالش مهسیما را برای بزرگ کردن به خانواده ما سپرد. او گفت که همسرش معتاد شده و خانه را ترک کرده و در پاتوق معتادان با مرد معتادی ازدواج کرده است به همین دلیل حضانت مهسیما از او سلب شده و به من واگذار شده است. مرد جوان گفت که به خاطر مشکلات مالی و بدهی با حکم دادگاه به مدت طولانی به حبس محکوم شده است و الان تصمیم گرفته است مهسیما را تا زمانی که از زندان آزاد میشود به ما بسپارد. از آنجایی که من و همسرم فرزندی نداشتیم مهسیما را قبول کردیم و از پدرش هم وکالتنامه رسمی گرفتیم.
وی ادامه داد: پس از این ما تصمیم گرفتیم مادر مهسیما را پیدا کنیم و این مادر و دختر را به هم برسانیم و در نهایت هم در وضعیت خیلی بد او را پیدا کردیم. ما او را چند باری به کمپ بردیم و ترک دادیم تا به زندگی برگردد و در همان زمان هم مهسیما را چند باری پیش او بردیم که حتی یکبار به او قرص خورانده بود و قصد کشتن او را داشت که نجاتش دادیم. آخرین بار مادر او را به کانونی بردیم که زنان بیخانمان و معتاد تحت درمان بودند و هر چند روز یکبار هم مهسیما را پیش او میبردیم تا اینکه آخرین بار او تقاضا کرد دخترش را به کانون نبریم و در پارک سهند قرار ملاقات گذاشت. او با شوهر دومش سر قرار آمد و به بهانه اینکه برای مهسیما خوراکی بخرد او را ربودند و فرار کردند. پس از این پدر مهسیما از ما شکایت کرد که در نگهداری دخترش سهل انگاری کردهایم و ما هم از مادر معتاد و شوهر دومش شکایت داریم و الان نگران مهسیما هستیم.
پس از این مأموران شوهر دوم مادر مهسیما را بازداشت کردند، اما خبری از مهسیما و مادر معتادش نیافتند. تلاش برای دستگیری مادر مهسیما و باز گرداندن دخترش به آغوش زن و مرد خیر ادامه دارد.