در حال حاضر بیش از ۳۲ میلیون نفر از جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی میکنند و بر همین اساس صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر ۱۴ سال قبل و به دنبال مصوبه دولت و در قالب برنامه چهارم توسعه تصویب شد و فعالیت آن در راستای عمل به ماده ۳ قانون اساسی شروع شد. در همان زمان، تقویت بیمه اجتماعی، بسط بیمههای خدماتی برای کشاورزان، ارائه برنامههای سرمایهگذاری، توسعه اقتصادی کشاورزان، افزایش کارایی نیروی انسانی، پیشگیری مهاجرت از روستا به شهر و به کارگیری متدهای جدید کشاورزی از فعالیتهای این صندوق تعریف شد. اما حالا و با گذشت نزدیک به ۱۵ سال معلوم میشود که این صندوق نتوانسته به تعهدات خود در قبال روستاییان و عشایر عمل کند و کمترین رضایت از آن، گواهی بر این ادعاست. روستاییان یکی از اقشار زحمتکش و پر تلاش جامعه هستند، گرچه آنها شبانهروز در حال فعالیت و کسب منبع درآمد هستند، اما امنیت شغلی چندانی ندارند و همیشه نگران آینده خود هستند. یکی از دلایل مهاجرت روستاییان به سمت شهرها این است که مهاجران انتظار دارند مانند شهروندانی که در سطح شهرها زندگی میکنند حمایت و از امنیت شغلی برخوردار باشند.
حالا برای جلوگیری از مهاجرتها و ایجاد امنیت روانی برای روستاییان و عشایری که از امنیت شغلی مناسبی برخوردار نیستند، بیمه شدن آنهاست. یعنی یکی از الزامات توسعه رفاه اجتماعی، بیمهها هستند، که دولت با هدف حمایت از روستاییان، عشایر و کشاورزان کشور در سال ۱۳۸۴ صندوقی را به نام «بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر» تأسیس کرد تا این قشر از جامعه نیز زیر پوشش حمایتهای اجتماعی قرار بگیرند. براساس قانون بیمهشدگان «کشاورزان، روستاییان و عشایر» میتوانند از مزایای بیمه اجتماعی شامل بازنشستگی، کارافتادگی کلی، مستمری بازماندگان و نقل و انتقال بیمهای برخوردار شوند، اما موضوع مهمی که به دغدغه اصلی کشاورزان، و روستاییان تبدیل شده، «میزان پرداخت حق بیمه سالیانه و مستمری» است که در آینده قرار است دریافت کنند. چراکه این مقدار بسیار ناچیز بوده و با این وضعیت اقتصادی جوابگوی مایحتاج آینده آنها نخواهد بود. طبق آئین نامه بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر (مصوب ۱۲/۱۱/۱۳۸۳ و اصلاحیه ۱۲/۴/۱۳۸۴ هیئت وزیران) حق بیمه اجتماعی روستاییان و عشایر درصدی از درآمد مقطوع روستاییان یا عشایر هر منطقه است. تعریف روستا و عشایر نیز مطابق قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری – مصوب ۱۳۶۲ – میباشد. طبق ماده ٢ آیین نامه کلیه افراد روستایی و عشایر سرپرست خانوار و نیز دریافت کنندگان مستمریهای پیری، از کار افتادگی کلی و فوت مشمول این آیین نامه میباشند. بیمه شده با پرداخت ۱۰ درصد حق بیمه سرانه خدمات درمانی مصوب هیئت وزیران دفترچه بیمه خدمات درمانی دریافت خواهد نمود و بقیه سرانه به عنوان کمک و سهم دولت توسط دولت پرداخت میشود. نگاهی به وضعیت پرداختیها از طرف بیمه اجتماعی روستایی و کشاورزی نشان میدهد که بیمه شدگان حق دارند همیشه ناراضی و گلهمند باشند. با اینکه این بیمه اخیراً ۱۰ درصد افزایش داشته، اما در خصوص بازنشستگان تحت پوشش آن که ماهیانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان دریافت میکنند، نمیتوان حرفی زد. مبلغ ناچیزی که حتی قابل ابراز نیست، چه برسد به دفاع.
متأسفانه بعد از گذشت سالها و با اینکه تعاریف خوبی از میزان حمایت و نحوه پرداختها به روستاییان و عشایر در قانون دیده شده بود، باز هم به علت درست اجرا نشدن قوانین، حالا به زعم اکثر کارشناسان بیخاصیتترین بیمه کشور بیمه روستایی است. زیرا بیمه روستاییان در هیچ جا اعتبار ندارد. با اینکه براساس قانون باید پرداخت پول از جیب مردم در حوزه درمان به زیر ۳۰ درصد کاهش یابد و ۷۰ درصد آن را دولت بپردازد، ولی اکثر مردم و به خصوص قشر ضعیف در این زمینه مشکلات عدیدهای دارند و بیمهها هم پاسخگو نیستند. به همین دلیل بخش زیادی از مردم به علت ناتوانی بیمهها حتی حاضر نیستند خود را بیمه خویشفرما کنند. کوتاه سخن اینکه روستاییان و عشایر زحمتکش خواهان توجه بیشتر مسئولان هستند و انتظار دارند که بیمه روستایی و عشایری آنها مانند بیمه تأمین اجتماعی اتخاذ شود، حتی اگر روستاییان مبلغ پرداختیشان سالیانه بیشتر از مقدار کنونی باشد.