کد خبر: 936845
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۳۹۷ - ۰۵:۴۹
مذاکره با فرزندان به جای مجادله
درون یک نوجوان شبیه به یک آتشفشان است پس با سرکوب کردن هیجانات و احساسات او باعث می‌شوید تا آتشفشان درون بعضی از به قول شما آتشپاره‌ها فعال شود و هنگام فوران دیگر نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید. اگر دوست دارد هیجان را تجربه کند پس در کنار او باشید تا با شما در این راه قدم بردارد و نه یک همراه خطرناک
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- نگین خلج سرشکی: نوجوان... جوان... گفتن این دو کلمه بسیار آسان، اما درک کردن آن بسیار دشوار است. نه اینکه بخواهیم از این دو مفهوم بترسیم، اما نباید در رابطه با آن اهمال کنیم. اگر شرایط نوجوان و جوان امروزی با یکی دو نسل گذشته فرق کرده است شاید به تغییر رفتار خیلی از اطرافیان و تغییرات محیط اطراف ربط داشته باشد و همه بار آن را نباید روی دوش نوجوان گذاشت. در حقیقت گاهی رفتار‌هایی ناهنجار و عجیب از آنان می‌بینیم، اما خود آن‌ها به طور کامل مقصر نیستند فقط مسئولیت بخشی از این ماجرا بر دوش آنهاست.

او را در آینه رفتار خود ببینیم
رفتار والدین نقش پر رنگی را در دوران نوجوانی فرزندان ایفا می‌کند. مقایسه نسل جدید با نسل قدیم به طور کامل اشتباه است. عباراتی که ذکر آن عادت همیشگی والدین شده است: «من سن تو بودم کار داشتم، دستم تو جیب خودم بود، دخل و خرج سرم می‌شد» یا «ما که همسن تو بودیم زندگی‌مان را شروع کردیم، خانه گرفتیم، زیر بار زندگی رفتیم.» این جمله‌ها نابودکننده‌ترین جمله‌های زندگی برای یک نوجوان است.
اگر پدر و مادری در زمان نوجوانی مسئولیت بپذیرند برای این بوده است که والدین آن‌ها مسئولیت‌پذیری را به خوبی آموزش داده بودند. اگر نوجوان امروزی کمی سبک سر شده برای این است که والدین هم دل به دل راحتی و بی‌دغدغه بودن آن‌ها داده‌اند. خیلی از رفتار‌های غیر قابل قبول این گروه سنی در رفتار‌های والدین آن‌ها ریشه دارد.

اگر پدر و مادری به سیگار کشیدن نوجوان و جوان خود معترض هستند پس خود آن‌ها هم نباید این کار را جلوی فرزند خود انجام دهند. اگر والدینی از پرخاشگری و سرکشی نوجوان خود دلگیر می‌شوند پس بهتر است رفتار خود را تحلیل کرده و ببینند کجای کار در مقابل فرزند خود از سلاح داد و فریاد به جای مذاکره استفاده کرده‌اند. خیلی قبل‌ترها، پدر و مادر‌ها حرمت بسیاری از کار‌ها را مقابل فرزند خود حفظ می‌کردند، برای همین نوجوانان اجازه بی‌حرمتی را به خود نمی‌دادند. پس بهتر است رفتار فرزندان را در آینه رفتار خود ببینیم.

او اهل خطر کردن است، صبور باشید

واقعیت این است که طبیعت نوجوان نمی‌تواند روی خطر کردن چشم بپوشد، چون این طبیعت سرشار از شور و هیجان است و گاهی آرام می‌گیرد و گاهی سرکش می‌شود، اما نوع رفتار و مقابله با این طبیعت است که آن را در نسل جدید بسیار عجیب جلوه می‌دهد و در نسل گذشته کمی طبیعی‌تر. صبر والدین گذشته هم نسبت به والدین امروزی بیشتر بود و زبانی نرم‌تر و نگاهی نافذتر داشتند.

امروزه کار همه مردم این شده است که به یکدیگر اعتراض کنند و رفتار طرف مقابل را عجیب بدانند. مخاطب این حرف فقط والدین نیستند بلکه نیمی از ماجرا مربوط به نوجوانان و جوانان است. بیشتر وقت‌ها، کار‌هایی از این گروه سنی پر هیجان سر می‌زند که خطرناک و سبک سرانه نام می‌گیرد. طبیعت این گروه سنی خطر را طلب می‌کند. همه بزرگسالان این دوران را پشت سر گذاشته‌اند و هر کدام خطرآفرینی‌های نسل خود را تجربه کرده‌اند که شاید از نظر والدین آن‌ها بسیار سبک سرانه و خطرناک بوده است، همان گونه که الان درباره جوان و نوجوان خود فکر می‌کنند.

در نتیجه، والدین به جای دندان باید از دست برای باز کردن گره این مشکل استفاده کنند. اگر والدین از همان ابتدای دوران کودکی در عوض باج دادن به کودک، رفتار‌های پرخاشگرانه و دیگر روش‌های نادرست تربیتی از صحبت کردن منطقی استفاده کنند، هیچ وقت با سرکشی و بی‌مبالاتی دوران نوجوانی فرزند خود رو به رو نخواهند شد. نوجوان جز شنیده شدن و درک شدن چیز دیگری نمی‌خواهد و بسیاری از رفتار‌های پر خطر آن‌ها فقط برای جلب توجه یا اعتراض به این عدم شنیده شدن است، بنابراین فریاد، توهین، زندانی کردن در چهار دیواری اتاق و تنبیه نمی‌توانند راه‌های مناسبی برای کنترل کردن طبیعت آزادی طلب او باشند. هر چه عرصه را برای او تنگ‌تر کنید باید مطمئن باشید که او راه‌های بیشتری برای فرار پیدا خواهد کرد.

دو گوش شنوای فعال باشید نه یک زبان خنثی

پذیرفتن نظر مخالف همیشه کار دشواری است، چون انسان به طور ذاتی تأیید شدن را دوست دارد و نه روبه‌رو شدن با نظر مخالف، بنابراین نحوه ابراز مخالفت با نوجوان بسیار مهم است. اصلی‌ترین نکته رفتاری با چنین گروه سنی این است که زبان آن‌ها را بلد باشید. پدر و مادر همیشه دایره لغات فرزند خود را باید بهتر از هر شخصی دیگر بلد باشند، چون خودشان آن‌ها را تربیت کرده‌اند، اما متأسفانه بلد بودن فقط کافی نیست بلکه شنیدن هم برای درک کردن لازم است.

ابتدا باید یک حرف را شنید تا آن را درک کرد و بلد بود، اما والدین امروزی کمتر به این مسئله توجه می‌کنند. در نتیجه، نشنیدن درست می‌تواند عدم درک کردن و لحنی متفاوت را ایجاد کند و لحن متفاوت باعث می‌شود تا شکل ابراز مخالفت عجیب و غریب شود و اصلاً به مزاج نوجوان سرکش خوش نیاید. در ادامه مخالفت‌های اشتباه و بحث کردن‌های مکرر تمامی مرز‌های احترام از بین می‌رود و اینگونه است که این گروه سنی بیشتر و بیشتر از والدین فاصله می‌گیرد. در نتیجه، دوتا گوش شنوای فعال می‌تواند مانع بسیاری از بحث‌ها باشد.

با او رفاقت کنید تا غرق نشود

یکی از بهانه‌های گروه سنی نوجوان در مقابل اشتباه‌ها این است که وقتی آب از سر گذشت پس گذشته است و یک وجب با ده وجب آن فرقی ندارد و شروع به پنهانکاری می‌کنند، در صورتی که این حرف اصلاً صحت ندارد. والدین باید به فرزند خود یاد بدهند که راه جبران راحت‌تر از غرق شدن و دست و پا زدن است. جلوی تبدیل شدن خیلی از اتفاقات به فاجعه را می‌توان گرفت و فقط کمی همت می‌خواهد. یکی از دلایل پنهان کاری و عدم بروز خطا این است که نوجوانان با والدین خود رفیق نیستند و کار را پیش کاردان نمی‌آورند. اگر والدین کمی زمینه ابراز و رفاقت را گسترده‌تر کنند شاید بتوانند خیلی زودتر به داد این گروه سنی حساس برسند. پس با وجود تمام تلخی‌ها اجازه دهید تا نوجوان خطای خود را ابراز کند تا دست او را بگیرید و اجازه ندهید که در یک وجبی هم غرق شود.

با سرکوب کردن، آتشفشان او را فعال نکنید

درون یک نوجوان شبیه به یک آتشفشان است پس با سرکوب کردن هیجانات و احساسات او باعث می‌شوید تا آتشفشان درون بعضی از به قول شما آتشپاره‌ها فعال شود و هنگام فوران دیگر نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید. اگر دوست دارد هیجان را تجربه کند پس در کنار او باشید تا با شما در این راه قدم بردارد و نه یک همراه خطرناک. سعی کنید به او زمینه لازم برای تخلیه هیجانات را بدهید تا در جایی نامناسب و دور از چشم شما به تخلیه خود نپردازد. اگر با او کنار بیایید می‌توانید مطمئن باشید که در کنار شما می‌ماند و شما را پناهگاه امن خود می‌داند.
حرف همیشگی این گروه سنی این است که بزرگ شده‌اند و می‌توانند خود را مدیریت کنند، در حالی که نمی‌دانند دنیا از آن‌ها بزرگ‌تر است و خطر‌های بزرگ‌تری در کمین آنهاست. در نتیجه، این وظیفه والدین است که از راهی درست و به دور از تشویش این خودبزرگ‌بینی را در قالبی منطقی شکل دهند.

خودبزرگ‌بینی ناگهانی در این گروه سنی یک امر طبیعی است، چون ناگهان از دنیای کودکانه وارد سبک زندگی‌ای می‌شوند که باید مسئولیت‌پذیر شوند، پس فکر می‌کنند خیلی بزرگ و دانا شده‌اند، در حالی که اگر با واقع‌گرایی نسبت به مشکلات زندگی آگاه شوند سعی می‌کنند که خود را کنترل کنند و این آگاهی به چگونه رفتار کردن والدین بستگی دارد. اگر بینش آن‌ها اصلاح نشود پس در پی این خودبزرگ‌بینی غیرمنطقی کار‌هایی را خواهند کرد که به نظر آن‌ها عین بزرگی کردن است و از نظر دیگران خطرناک و سبک سری. در عوض مخالفت‌های نادرست کمی بینش آن‌ها را اصلاح کنید تا چاه و چاله را به خوبی تشخیص دهند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار