اگر بدانیم که زنان در تعیین شخصیت و سرنوشت جامعه نقش اساسی دارند و هرگونه اخلاق و منش و شخصیتی پیدا کنند، تأثیر مستقیم و ماندگار بر فرزندان و همسرانشان میگذارند، زن و مرد دست به دست هم میدهیم تا برای رسیدنِ جامعه به افقهای متعالی، نسبت به جایگاه زنان نهایت هوشیاری را به صحنه آوریم. کتاب زن، آنگونه که باید باشد، قدمی در راستای فهم جایگاه زن و خانواده است. این کتاب مجموعه چند سخنرانی از اصغر طاهرزاده است که در آنها از زوایای مختلف موضوع زن و خانواده مورد بررسی قرار گرفته، به اضافه مجموعه سؤال و جوابهایی که در مورد ازدواج از ایشان شده است. نقطه ضعفی که در بعضی از خواهران و برادران متدین به چشم میخورد، نشناختن جایگاه لذات حلال با محرم خود است، به طوری که با روحیهای مقدسمآبانه نسبت به آن بیتوجه هستند. در این کتاب سعی شده است آفات چنین روحیهای بررسی و تحلیل شود و اینکه اگر موضوع درست دیده شود نه تنها هیچ تنافی با سلوک دینی ندارد، بلکه موجب نشاط در انجام واجبات نیز میشود. از نکاتی که متأسفانه دشمنان دانا و دوستان نادان به آن دامن میزنند موضوع عدممشورت با زنان است و روایاتی را نیز به عنوان نمونه مطرح میکنند. نویسنده در بحث «مشورت با زنان» با دعوت ما به آیات قرآن و تدبّر در آنها، ابتدا بهخوبی روشن میکند، محال است از نظر ارزش و رسیدن به کمال، ذرهای بین زن و مرد تفاوت باشد و سپس به جایگاه روایات پرداخته است تا معلوم شود اگر خاستگاه روایات درست روشن گردد نه تنها کوچکترین تحقیری در آنها برای زنان نخواهد بود، بلکه برعکس آن روایات حساسیت جایگاه زنان را برای داشتن بستری مناسب در امر تربیتِ فرزند مد نظر دارند. زیبایی «خدمت» به جای «قدرت» از نکات دقیقی است که کتاب در بحث «زن؛ قدرت یا خدمت؟» بدان پرداخته تا حجابِ «ارادة معطوف به قدرت» که شاخصه فرهنگ غربی است، جایگاه حساس زن را نادیده نگیرد و ما از بصیرت بزرگی که باید نسبت به زنان در نظام هستی داشته باشیم محجوب گردیم؛ بصیرتی که رسول خدا (ص) در سخن خود ما را بدان آگاه کردند که «حُبِّبَ إِلَی مِنَ الدُّنْیا ثَلَاثٌ، النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلَاةِ»؛ محبت سه چیز از دنیا به قلب من افتاده است، زنان، عطر و قرار داده شده است نور چشم من در نماز.
در بحث «عوامل بحران خانواده و راه برونرفت از آن» سعی شده با دقت در مشکلاتی که فرهنگ مدرنیته برای خانواده ایجاد کرده، ابتدا موضوع موشکافی شود سپس با نقد پیشنهادهایی که بدون در نظر گرفتن آفات فرهنگ مدرنیته، میخواهند نظام خانواده از دست رفته را به آن برگردانند، احیای خانواده را با عبور از مدرنیته مد نظر قرار دهد. با اینکه موضوعات بحث شده بیشتر مربوط به زنان است ولی گویا به همان اندازه که زنان باید در شرایط جدید تعریف درستی از خود داشته باشند تا تعریف فرهنگ مدرنیته از زن بر روح و روان آنها غالب نشود، مردان نیز باید متوجه باشند در شرایط جدید ضروری است موقعیت زنان را درست ارزیابی کنند وگرنه یا هنوز چشم در گذشتهای دارند که قابل برگشت نیست یا چیزی را درباره زنان میپذیرند که فرهنگ ظلمانی مدرنیته بر آنها تحمیل کرده است.