کد خبر: 934885
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۱
چرا طرفداران اقتصاد آزاد در مقابل هویت ایرانی قرار می‌گیرند
از زمان دولت سازندگی به بعد لیبرال‌های ایرانی هیچ گاه نتوانستند به دلیل تقابل با هویت اسلامی- ایرانی مردم در صندوق‌های رأی موفق شوند.
مهدى پورصفا
از زمان دولت سازندگی به بعد لیبرال‌های ایرانی هیچ گاه نتوانستند به دلیل تقابل با هویت اسلامی- ایرانی مردم در صندوق‌های رأی موفق شوند.
سال‌ها از زمانی که فوکویاما در کتب خود در‌خصوص «پایان تاریخ» با فرا رسیدن عصر برتری لیبرال‌دموکراسی داد سخن داده است، می‌گذرد. از آن زمان تاکنون بحران‌های مختلف در دنیای لیبرال‌دموکراسی سبب شده تا این نظریه عملاً به فراموشی سپرده شود.

با این حال هم اکنون لیبرال‌های وطنی تازه به فکر به راه اندازی موج جدیدی از لیبرالیسم در ایران بر اساس قطع دخالت دولت در سیاستگذاری‌ها برگشته‌اند؛ لیبرال‌هایی که شاید بی‌پرواترین آن‌ها عباس آخوندی بود که به ظاهر و در اعتراض به دخالت دولت در بازار استعفا کرد و به سمت شهرداری تهران خیز برداشت که در نهایت ناکام ماند. صرف نظر از ملاحظاتی که در خصوص برداشت‌های ایدئولوژیک لیبرال‌های ایرانی از لیبرالیسم به مفهوم غربی آن وجود دارد، اساساً چارچوب ذهنی و مسیر مدنظر لیبرال‌های ایرانی با مانع بزرگی روبه رو است که می‌توان از آن به عنوان هویت ایرانی نام برد؛ مسئله‌ای که هم اکنون به عنوان مانعی در خصوص تسلط لیبرال دموکراسی بر تمام دنیا مطرح است.

هویت مستقل و لیبرالیسم

هویت و نگاه انسان مهم‌ترین مشکلی است که این روز‌ها در مقابل لیبرال دموکراسی و تحقق آن در دنیای امروز وجود دارد و جالب این است که بار‌ها و بار‌ها اندیشمندان غربی به این نکته اشاره کرده‌اند که امروز هویت مستقل کشور‌های مختلف دنیا به مهم‌ترین مانع در مقابل پیشرفت لیبرال دموکراسی تبدیل شده است. فوکویاما در کتاب جدیدش «هویت: تقاضای کرامت و سیاست‌های رنجش» دقیقاً به تحلیل همین دغدغه پرداخته و بحران هویتی فعلی در دنیای غرب را منشأ گسترش سیاست‌های پوپولیستی و مناقشاتی دانسته که منجر به افول دموکراسی شده است؛ مسئله‌ای که اتفاقاً از نگاه بسیاری از سیاستمداران غربی با ایجاد یک دهکده جهانی و یک اقتصاد به هم پیوسته حل شده است، اما نگاهی به تجربیات سال‌های اخیر نشان داده بحران امروز دموکراسی لیبرال بحران هویت است. این بحران دقیقاً امروز در دنیای غرب کلید خورده است و سبب شده تا افرادی همچون ترامپ به قدرت برسند؛ بحرانی که طبقه سفیدپوست در امریکا را به قیامی علیه ساختار مسلط در واشنگتن با انتخاب فردی همچون ترامپ ترغیب می‌کند و جوانان نسل سوم مسلمان در اروپا را به رغم بهره‌مندی از امتیازات فراوان برای جهاد در دشت‌های سوریه و عراق، تشویق به پیوستن به گروه‌های سلفی همچون داعش و جبهه النصره می‌کند.

غرب چگونه به بحران هویت رسید

بحران هویت مسئله‌ای قدیمی است که قدمت آن به دوران یونان باستان می‌رسد. افلاطون دانشمند دوران یونان باستان از بخش سوم روح بشر سخن می‌گفت که خواستار بازشناسی کرامت شخص بود. از دهه ۱۹۹۰ و زمانی که کمونیسم به پایان خود رسید، آنچه بر جهان مسلط بوده نوعی از هژمونی اقتصادی و سیاسی است که به دنبال حل کردن تمام جوامع در جریانی به رهبری جهانی شدن است.

طبیعی است که به دلیل ماهیت فرآیند جهانی شدن و سردمداری غرب در آن، سایر فرهنگ‌ها و ایدئولوژی‌ها در آن نقشی نخواهند داشت. مقاومت برخی از گروه‌ها یا کشور‌ها در مقابل فرآیند جهانی شدن قابل پیش‌بینی بود. بسیاری حمله القاعده به برج‌های دو قلو در منطقه منهتن را نمادی از این شورش حاشیه علیه متن می‌دانند؛ متنی که بلافاصله با هجوم به منطقه خاورمیانه در قالب بزرگ‌ترین لشکرکشی بعد از جنگ جهانی دوم پاسخ داد. صرف نظر از فراز و فرود‌های موقتی بسیاری این شورش‌ها را موانعی گذرا می‌دانستند، اما بحران سال ۲۰۰۸ میلادی همه چیز را تغییر داد. فروپاشی حباب مالی در سال ۲۰۰۸ شوکی بود که تمام ارکان سرمایه داری را به لرزه درآورد. رشد اقتصادی و نظام رفاهی پس از آن چنان خود را مستحکم نشان می‌داد که هیچ کس احتمال سقوط آن را نمی‌داد؛ طی کمتر از یک سال میلیون‌ها شهروند امریکایی مجبور به فروش خانه‌های خود شدند و در اروپا بحران‌های مالی بانک‌های بزرگ این کشور را در‌برگرفت. اگرچه با مداخله سریع بانک‌های مرکزی و دولت‌ها به سرعت این بحران تخفیف پیدا کرد، اما هزینه انسانی جهانی‌سازی به سرعت در غرب و امریکا خود را نشان داد. میلیون‌ها کارگر سفید پوست امریکایی با مشاهده انتقال ده‌ها کارخانه خود به مکزیک، چین و کانادا این سؤال را از خود می‌پرسیدند که چه به سر جایگاه فراموش شده آنان در امریکا آمده است. یک سفید پوست امریکایی خود را در محاصره انبوهی از انسان‌های جهان وطن با فرهنگ‌های گوناگون می‌دید. صنایعی که زمانی نشان دهنده اوج قدرت امریکا در دنیا بودند تبدیل به خرابه‌هایی شدند که امروزه از آن با نام کمربند زنگار نام می‌بردند.

با رشد صنایع فناوری های‌تک عملاً بخش زیادی از طبقه متوسط در برابر این پاسخ قرار گرفته بودند که درآمد آنان در ادامه زندگی آن‌ها با تعطیل‌شدن کارخانه‌های فولاد، معادن زغال سنگ و تولید خودرو قرار است از کجا تأمین شود. احتمالاً نزدیک‌ترین گزینه آنان استخدام آنان به عنوان نگهبان در فروشگاه‌های «وال مارت» است.
این دغدغه به شکلی متفاوت در اروپا و به خصوص اروپای غربی در حال روی دادن است. با ناآرامی‌های خاورمیانه که ثمره هجوم متن سرمایه‌داری به حاشیه خاورمیانه بود، میلیون‌ها مهاجر از خاورمیانه راهی کشور‌های اروپایی شده بودند و صنایع بزرگ این کشور‌ها امیدوار بودند تا بتوانند از مزایای کار ارزان استفاده کنند.

به رغم تمام این امتیازات ناگهان دولت‌های اروپایی با شورش ناگهانی گروه‌های راست‌گرا که از نارضایتی مردم جانی دوباره گرفته بودند، روبه رو شدند. این ماجرا تا آن اندازه تهدیدآمیز بود که کشور سوئد به عنوان مهد همزیستی مسالمت‌آمیز و سیاست‌های دولت رفاه قدرت افراطی‌ها را احساس کرد. این فرآیند در اروپای شرقی به شکل دیگری خود را نشان داده است. این کشور‌ها شاهد نوعی رستاخیز مسیحی در مقابل هجوم سکولاریسم از غرب است که نمونه روشن آن رأی مجلس لهستان به ممنوعیت سقط جنین در این کشور بوده است. در میان کشور‌های اروپای غربی تاکنون ایتالیا است که شاهد روی کار آمدن دولتی به رهبری جنبش پنج ستاره است؛ جنبشی که تکیه اصلی آن مقابله با ورود مهاجران از شمال آفریقا به این کشور‌ها بوده است؛ اتفاقی که ممکن است در انتخابات پیش رو در لهستان روی دهد و حتی سبب خروج آن از اتحادیه اروپا شود.

لیبرال‌ها در تقابل با هویت ایرانی

حالا همانند دنیا لیبرال‌های ایرانی نیز دقیقاً در مقابل سؤالی مشابه قرار گرفته‌اند. هویت اسلامی -ایرانی مانعی محکم در مقابل آن‌ها به شمار می‌روند، البته لیبرال‌ها در ایران تلاش کرده‌اند با بومی‌سازی لیبرالیسم و مطرح‌کردن حکومت دینداران در مقابل حکومت دینی تا حدی از مقاومت‌ها بکاهند، اما واقعیت این است که هنوز هیچ راه حلی برای حل کردن این مشکل ارائه نداده‌اند، به همین دلیل است که از دوره هاشمی رفسنجانی به بعد لیبرال‌های ایرانی همواره با قهر مردم در صندوق رأی مواجه بودند و با حمایت سایر گروه‌های سیاسی همچون اصلاح‌طلبان که در گذشته حامی سیاست‌های دولتی بوده‌اند، حیات خود را ادامه داده‌اند.
جالب این است که این روز‌ها لیبرال‌های وطنی که نتیجه اقدامات خود را با نابسامانی اقتصاد می‌بینند از خشم مردم علیه خود نگران هستند و به آن لقب ظهور دوباره پوپولیسم می‌دهند. در حقیقت لیبرال‌های ایرانی باید نگران ظهور دوباره هویت اسلامی- ایرانی در مقابل خود باشند؛ همان چیزی که هیچ گاه نتوانستند در مقابل آن راهی پیدا کنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار