سرویس اجتماعی جوان آنلاین – مهسا گربندی: چند روز پیش بود که فیلم هولناکی از تجاوز مردی شیطان صفت به پسربچههای نوجوان در شبکههای اجتماعی منتشر شد و جنجال به پا کرد. ماجرا از این قرار بود که سه مرد در شوشتر پسربچهها را میربودند و هنگام تعرض وحشیانه به آنها از این صحنههای شنیع فیلمبرداری میکردند. این بچهها به دلیل ترس و وحشت از اتفاق پیشآمده سکوت کرده و موضوع را با خانوادهشان در میان نگذاشتند. شاید همین مسئله باعث شد تا نوجوانان دیگری نیز قربانی جنایت کثیف این متجاوزان شوند.
پس از انتشار چهره فرد متجاوز و اینکه گفته میشد او یکی از اراذل و اوباش سابقهدار است، بسیاری از کاربران شبکه اجتماعی در صفحات خود نسبت به این مسئله واکنش نشان دادند و از مسئولان درخواست پیگیری موضوع و دستگیری او را داشتند. سرانجام پس از انتشار تصاویر هولناک و تکاندهنده این مرد شیطانصفت، پلیس بلافاصله وارد عمل شد و با تلاش کارآگاهان پلیس فتا پساز ۶ ساعت جستوجو عاملان این جنایت دستگیر شدند.
زنگ خطری که در خانوادهها به صدا درآمد؛ فرزندان شما چقدر آگاهند؟
انتشار برخی از اخبار مانند تجاوز به کودکان، فقط مربوط به آن کودک یا خانوادهاش نمیشود. بلکه احساسات همه را جریحه دار میکند. از طرفی این اتفاقات زنگ خطری را در جامعه به صدا در میآورد و به خانوادهها این مسئله را گوشزد میکند که فرزندان شما نسبت به این خطرات چقدر هوشیارند و تا چقدر برای مقابله با چنین مواردی آگاهی دارند؟
نادر صادقیان، جامعه شناس در پاسخ به این سوال خبرنگار «جوان آنلاین» که چه اقداماتی باید انجام دهیم تا شاهد اخبار تلخ تجاوز به کودکان و نوجوانان در جامعه نباشیم؟ میگوید: «در مرحله اول باید بگویم که اطلاعرسانیها و اخبار منتشر شده درباره تجاوز یا تعرض به کودکان نباید به گونهای باشد که ایجاد رعب و وحشت کند. این اتفاق بسیار زننده است، اما در درصد خیلی کم و معینی در همه جوامع نمونهای از آنها به دلیل بیماریها و ناهنجاریهای روانی وجود دارد که باید با آن مقابله کرد.»
او ادامه میدهد: «معمولا اتفاقاتی مانند تعرض به کودکان به دلیل ترس از بین رفتن آبرو، مسکوت میماند و این مسئله باعث میشد تا نقطه امنی برای افراد بیمار و متجاوز ایجاد شود. در صورتی که پنهانکاری به خود فرد و جامعه آسیب جدی میزند و باعث میشود تا متجاوزان آسوده به کارشان ادامه دهند.»
صادقیان اظهار میدارد: «باید تدبیری اندیشیده شود تا اسامی بیماران جنسی در یک بانک اطلاعاتی قرار بگیرد و مشخص باشد. همچنین تا قبل از درمان کامل این نوع بیماران، آزادیشان برای جامعه خطرناک است و باید تحت کنترل باشند.»
آموزشهای جنسی باید در انطباق با فرهنگ دینی و ملی خودمان باشد
این جامعه شناس میگوید: «آموزش جنسی باید از حالت تابو خارج شود. بالاخره این مسئله وجود دارد و ما نباید منتظر بمانیم تا منابع خارجی و آنطور که خودشان میخواهند به ما آموزش بدهند. در این زمینه آموزش و پرورش مسئولیت سنگینی دارد؛ و باید از او سوال بپرسیم که آیا برنامهای دارد یا نه؟ اگر ندارد که این خلاء بزرگی است. البته این نکته درنظر گرفته شود که آموزش باید در انطباق با فرهنگ دینی و ملی خودمان باشد نه در انفعال و تقلید صرف از فرهنگ بیرونی؛ و این بدان معنا نیست که ما به طور کلی آموزش را تعطیل کنیم. زیرا که علت قربانی شدن بسیاری از افراد در دام تجاوز و تعرض، عدم آگاهی آنها بوده است.»
نادر صادقیان با اشاره به این موضوع که عدم آگاهی زمینه ارتکاب جرم را افزایش میدهد، اظهار میدارد: «واقعبینانه نقش همه نهادها به خصوص خانواده را باید در نظر داشته باشیم، زیرا که خانواده در آگاهیبخشی به فرزندان نقش بسیار مهمی دارد. همچنین خانواده میتواند با نظارت صحیح بر رفت و آمد نوجوان خود از بروز چنین حوادثی جلوگیری کند.»
این جامعه شناس به نقش دولت در این زمینه اشاره میکند و میگوید: «باید به این نکته توجه کرد که اگر برای کودک یا نوجوانی این اتفاق افتاد، برای اینکه آن فرد و خانوادهاش آسیب بیشتری نبینند باید از سوی دولتها خدماتی جدی درنظر گرفته شود و دفاتری را برای درمان این افراد درنظر بگیرند. در حالی که مشاهده میشود بعد از وقوع حوادث اینچنینی همه منتظر دستگیری و مجازات فرد متجاوز هستند و کمتر توجهی به فرد آسیبدیده میشود و به جز چند روز اول پس از چنین حوادثی به فراموشی سپرده میشود.»
وقتی مدرسه «هیچ» مهارتی نمیآموزد
آذردخت داوری، روانشناسی بالینی درباره آموزشهای لازمه به کودکان و نوجوانان برای اینکه در دام تجاوز نیفتند به خبرنگار «جوان آنلاین» میگوید: «نقش پدر و مادر از نظر روانی و رشدی کودک بسیار پررنگ است. اما در بسیاری از خانوادهها دیده میشود که نسبت به این مسائل بیتوجه هستند. در صورتی که خانوادهها به تغذیه کودکان اهمیت میدهند باید تغذیه روان او را نیز مورد توجه قرار دهند.»
او با اشاره به این موضوع که آموزش و پرورش نیز باید مسئله مهارت آموزی به دانشآموزان را جدی بگیرد، میگوید: «نه فقط خانوادهها بلکه همه مسئولند. آموزش و پرورش در زمینه آگاهی بخشی به کودکان و نوجوانان در زمینه جنسی مسئول است و نقش فرهنگی و آموزشی را بر عهده دارد. متاسفانه در جامعهمان فارغالتحصیلان بسیاری داریم که هیچ مهارتی یاد نگرفتهاند و جرات ورزی ندارند! آنها در دوره تحصیلاتشان آموزشهایی را دیدهاند که به درد زندگیشان نمیخورد.»
هشدار! گوشهگیریها و اضطراب فرزندانتان را جدی بگیرید
این روانشناس بالینی درباره سن آموزش برای کودکان و نوجوانان اظهار میدارد: «از سن ۳ سالگی که هر کودک وارد اجتماع میشود باید آموزشهای لازم را ببیند. به آنها از طریق شعر و داستان بگوییم که رازهای بد نباید به صورت یک راز باقی بمانند؛ و در صورتی یک کودک این رازهای بد را به خانوادهاش میگوید که به آنها اعتماد داشته باشد؛ بنابراین رفاقت و صمیمیت خانواده با فرزندانشان بسیار موثر است؛ بنابراین فضای خانواده باید سرشار از امنیت و اعتماد باشد.»
او ادامه میدهد: «همچنین باید به کودکان و فرزندانمان یاد بدهیم که اگر اتفاق بدی برایشان افتاد باید از خانوادهشان کمک بگیرند؛ بنابراین اینکه برای آنها وحشت ایجاد کنیم و آنها را بترسانیم مانع از کمکخواهیشان خواهیم شد؛ و از همه مهمتر مهارت «نه گفتن» را به آنها بیاموزیم؛ و این نکته را توجه داشته باشیم که کودکی قادر است به غریبهها نه بگوید که پیشتر به خانواده خودش برای چیزهایی که دوست نداشته، نه گفته باشد.»
آذردخت داوری میگوید: «خانوادهها باید کودکی که اضطراب دارد یا گوشه گیر شده است را زیر نظر بگیرند و هر گونه تغییر رفتار او را مهم تلقی کنند. تا اگر اتفاق بدی برای فرزندشان افتاده را از این طریق بفهمند و فورا به او کمک کنند.»