وضعیت راههای کشور اصلاً مناسب نیست و این را میتوان از میزان تصادفات و تلفات جادهای به خوبی فهمید. روزانه صدها نفر در جادهها جان میسپارند و چندین برابر این رقم هم آسیب میبینند یا معلول میشوند. حتماً حادثه تصادف رئیس سازمان تأمین اجتماعی و همراهانش در گرگان مشتی است از خروار که این بار به خاطر شهرت فوت کنندگان در صدر اخبار قرار گرفت. اما سالهاست که رسانهها با انعکاس اخبار مرتبط با مشکلات و حوادث جادهای سعی در جلب توجه مسئولان در جهت رفع نواقص و پایین آوردن آمار کشته و زخمی شدگان راهها دارند، ولی گویی هنوز هیچ کس این امر را جدی نگرفته است.
در این میان استان گلستان به عنوان یکی از زیباترین استانهای کشور در طول سال پذیرای میلیونها مسافر و گردشگر داخلی و خارجی است که از وضعیت بد جادههایش رنج میبرد.
در کنار مشکلات آسفالت و ناهمواریهای مسیرهای موجود در گلستان، جادههای این استان از لحاظ داشتن علایم ترافیکی و هشدار دهنده راهنمایی و رانندگی نیز فقیر بوده و نیازمند بازنگری و توجه هستند. طی سالهای اخیر و با افزایش حجم خودروها و ترافیک جادهای، علایم راهنمایی و رانندگی و نیز وضعیت جادهها و راههای گلستان همچنان بدون تغییر باقیمانده است. گلستان به خاطر موقعیت جغرافیایی و بهرهمندی از تاریخی کهن با میراثی ماندگار دارای موقعیتی خاص و ویژهای است. این استان به دلیل همجواری با استانهای خراسان شمالی، سمنان و مازندران یک شاهراه ارتباطی مؤثر در شمال کشور بوده و نقش تأثیرگذاری در حوزه حمل و نقل جادهای ایفا میکند. اما نبود امکانات مورد نیاز برای رانندگان و ضعف زیرساختها در محورهای آن هر روز حوادث ناگواری را در مسیرها و محورهایش رقم میزند. شاید سادهترین و ملموسترین نمونه، فقدان روشنایی در نقاط متعددی از محور بینالمللی تهران- گرگان- مشهد که یکی از جادههای پرترافیک کشور به شمار میرود، باشد که به شدت رانندگان این محور را عذاب میدهد. مشکلی که سالهاست مطرح میشود و هیچ مسئولی نه میبیند و نه میشنود. کافی است یکبار راههای این استان تجربه شود تا وقوع هر حادثهای را بپذیریم. در برخی جادهها مانند توسکستان، خروج هر خودرو از جاده و سرازیر شدن به سمت راست، بدون تردید به مرگ سرنشینان منجر میشود که دلیل آن، مشکلات اساسی در جاده و نداشتن شانه خاکی است.
همچنین در تعدادی از بریدگیهای جاده سراسری، نبود چراغهای راهنمایی و رانندگی بر آسیبپذیری و بروز حوادث افزوده و خسارت زیادی بر جان و مال مردم وارد کرده است.
گلستان نمونه کوچکی از ۳۱ استان است که جملگی دردهای مشترکی را در راههای درون و برون شهریشان تجربه میکنند. اوایل امسال وقتی سازمان پزشکی قانونی کشور، تعداد کشته شدگان در حوادث رانندگی سال ۱۳۹۶ را ۱۶ هزار و ۲۰۱ نفر اعلام کرد، مشخص شد این رقم نسبت به سال قبلتر ۷ /۱ درصد افزایش یافته است. افزایشی که انتظار میرفت به خاطر بالا رفتن جرایم تخلفات رانندگی کاهش یابد!
در این گزارش با تأکید بر اینکه بیشترین تلفات مربوط به مسیرهای برون شهری است، آمده بود ۴ /۶۶ درصد کشتههای تصادفات مربوط به جادههای برون شهری، ۲۷ درصد در راههای درون شهری، ۴/ ۶ درصد در جادههای خاکی و روستایی و محل تصادف دو دهم درصد موارد نامعلوم بوده است. یعنی هنوز هم بیش از نیمی از کشته شدگان مربوط به تصادفات در جادههای برون شهری هستند. اما نکته حائز اهمیت اینکه، هر چند گلستان در تلفات موتورسواران، جزو چهار استان اول کشور است ولی هنوز با این همه تصادف در جمع بالانشینان جدول تلفات دهندگان خودروها نیست. زیرا در سال ۹۶ استانهای فارس، تهران و خراسان رضوی مقام اول تا سوم کشتههای ناشی ازحوادث رانندگی را به خود اختصاص داده بودند. آمار تلفات جادهای در ایران بالاست و شاید متوقف کردن متخلفان، مهم و عاملی در جهت کاهش حوادث باشد، اما نمیتوان برای هر بریدگی پلیسی گمارد تا تردد خودروها را کنترل کرده و از بروز حوادث جلوگیری و متخلفان را متوقف کند. بیشک رفع نواقص جادهها و فرهنگسازی و تقویت زیرساختها، اهمیت بیشتری دارد و اینهاست که میتواند از بروز حوادث و تلفات جادهای جلوگیری کند.