کد خبر: 933810
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۹
بررسی ماهیت «ایدئولوژی» در نگاه دکتر علی شریعتی
شریعتی نه تنها سرمایه‌داری را به عنوان دشمن اصلی تفکر انقلابی برمی‌شمرد بلکه برخلاف تصور کنونی شکل گرفته از شریعتی، به مارکسیسم نیز به عنوان ایدئولوژی رقیب می‌نگرد که موافقتی با تفکر اسلامی ندارد
على دزفولى
یکی از متفکرین تاریخ روشنفکری معاصر که به مکتب اسلام حقیقی به عنوان یک ایدئولوژی می‌نگرد، دکتر علی شریعتی است. ایشان با بسط تعریف ایدئولوژی آن را قرائتی از دین می‌داند که متضمن راهکار‌هایی برای رسیدن به وضعیت ایده‌آل است. در نظام فکری شریعتی احیای اسلام به عنوان یک ایدئولوژی، تکوین و شکل‌دهی به تصویر صحیح از آن وظیفه مهم روشنفکران اسلامی است.

ماهیت ایدئولوژی

واژه ایدئولوژی همانگونه که پیداست از ترکیب دو عبارت ایده به معنای فکر و اندیشه و چارچوب و «لوژی» (برگرفته از لوگوس) در معنی شناخت می‌باشد. با ترکیب این دو عبارت می‌توان به معنی «عقیده‌شناسی» برای واژه نام‌برده رسید؛ لذا ایدئولوژی را در تعاریف فرهنگنامه‌ای معادل عقیده‌ای دانسته‌اند که بر اساس جهان‌بینی و شناخت انسان یا تاریخ یا جامعه، مسئولیت یک فرد، یک گروه یا یک ملت را در حالت مطلوب بیان می‌نماید. این واژه در سیر تاریخی تکامل خود فرایند بلندمدتی را طی کرده است و ظاهراً در ابتدا کاربردی منفی داشته و دستمایه تمسخر فلاسفه قرار گرفته است، اما به‌تدریج به مفهوم ریشه‌ای خود نزدیک‌تر شده است، به طوری که امروزه کاملاً وجهی مثبت یافته است. در تعریفی تکامل‌یافته‌تر و مورد پذیرش علمای علوم اجتماعی، ایدئولوژی عبارت از عقیده و شناخت عقیده است و در معنای اصطلاحی بینش و آگاهی است ویژه که انسان نسبت به خودش، جایگاه طبقاتی، پایگاه ملی، تقدیر تاریخی و جهانی خود و گروه اجتماعی که وابسته به آن است، دارد و بر اساس آن مسئولیت‌ها، راه‌حل‌ها و نهایتاً جهت‌گیری‌های قضاوتی پیدا می‌کند.

دکتر علی شریعتی را می‌توان یکی از صاحب‌نظران اجتماعی در فضای شکل‌گیری انقلاب اسلامی دانست که تا حدود زیادی به مکاتب فلسفی و علوم اجتماعی غرب نیز اشراف داشت. وی ایدئولوژی را در یک عبارت اینگونه خلاصه نموده است: «ایدئولوژی عبارت است از اخلاق فلسفه زندگی، رسالت و مسئولیت فردی و اجتماعی مرتبط با آن فلسفه» و در جای دیگر می‌نویسد: «ایدئولوژی یعنی تکنیک چگونه زیستن و چگونه ساختن اجتماع و در یک کلمه تقدیری که انسان برای خود، جامعه و تاریخ قائل است.»

در واقع ایدئولوژی پاسخی است برای سؤالاتی که بشر برای زیستن با آن‌ها مواجه است. از نگاه شریعتی مهم‌ترین این پرسش‌ها که ایدئولوژی موظف به پاسخ دادن به آنهاست عبارتند از: چگونه باید زیست؟ چه شکل اجتماعی باید ساخت؟ فرایند تغییر وضع اجتماعی موجود به مطلوب چگونه باید صورت گیرد؟ انسان به عنوان فرد چه نسبتی با جامعه دارد؟ نقطه شروع حرکت به سوی آرمان چه باید باشد؟ به چه طرف باید رفت و شعار‌ها چه باید باشد؟

از همین تعریف می‌توان دریافت هر کس که دارای ایدئولوژی باشد در واقع دارای یک «ایده‌آل» هم هست که این ایده‌آل می‌تواند یک انسان مطلوب یا یک جامعه ایده‌آل یا ترکیبی از این‌ها باشد.

شریعتی این ایده‌آل را اینطور توصیف می‌کند: «در ایدئولوژی تضاد میان وضع موجود و مطلوب وجود دارد. یعنی اعتراض به وضع موجود و انسانی که ساخته می‌شود و یک نفی‌کننده وضع موجود در مقابل وضع مطلوب است؛ لذا آنکس که ایدئولوژی دارد، ایده‌آل هم دارد. هم انسان ایده‌آل و هم جامعه ایده‌آل.»
در این میان «ایدئولوگ» فردی است که با تشریح این جهان‌بینی مخصوص و ترسیم وضعیت ایده‌آل چگونگی رسیدن جامعه به سطح مطلوبیت مورد نظر را توصیف می‌کند.
شریعتی ایدئولوگ را به لحاظ مفهومی فردی می‌داند که صاحب یک عقیده خاص است و از او به عنوان «طراح جامعه ایده‌آل» نام می‌برد.

اسلام و ایدئولوژی

اگر ایدئولوژی را طبق تعاریف فوق دارای شأنیت تعیین طریقت بدانیم (ایدئولوژی صرفاً بیانگر حقایق و ایده‌آل‌ها نباشد بلکه مسیر دسترسی به آن‌ها را نیز مشخص کند) به نظر شریعتی می‌توان حضرت محمد (ص) را نیز به عنوان بزرگ‌ترین ایدئولوگ مطرح نمود که حقیقت دین به مکتب اسلام را با همه باید و نباید‌های چارچوب‌های مشخص شده برای مردمان عصر خود و اعصار پس از خود بیان نموده است. حتی وی در خصوص امیرالمؤمنین (ع) معتقد است در میان دو شأن امامت و خلافت، شأن امامت به جایگاه ایدئولوگ بودن امام در میان امت اشاره دارد توجه خلافت به بروز سیاسی به جایگاه اجتماعی نظر دارد؛ لذا شأن امامت و زعامت امت که از طریق پیامبر به امیرالمؤمنین (ع) اعطا گردید جایگاه و ساختاری اجتماعی نیست که برای تحویل آن اساساً نیازی به نظر مردم و مقبولیت باشد. کما اینکه در هیچ جامعه‌ای ایدئولوگ را به واسطه انتخابات بر نمی‌گزینند.

همانگونه که مشاهده می‌شود در نگاه شریعتی ایدئولوژی جایگاه بسیار بالایی دارد و از نظر وی اسلام نیز زمانی می‌تواند مسیر را برای تکامل نمایش دهد که در قالب ایدئولوژی ارائه گردد. وی در جایی می‌نویسد: «کسی از من پرسید به نظرت مهم‌ترین موقعیتی که در سال‌های اخیر کسب کرده‌ایم چیست؟ و من گفتم در یک کلمه تبدیل اسلام از یک صورت فرهنگی به یک ایدئولوژی و از سنت‌های جزمی موروثی به خودآگاهی مسئولیت‌زای انتخابی.»

به اعتقاد وی در حال حاضر اسلام در یک برهه زمانی مهم پس از پیامبر (ص) قرار دارد که ویژگی مهم آن «تکوین ایدئولوژی» است. عدم فهم جایگاه مهم این مقطع زمانی و مسئولیت‌ناپذیری در قبال آن منجر به عقیم ماندن نهضت و بی‌ثمر شدن همه رشادت‌ها و فداکاری‌ها خواهد بود: «ما که به رغم ۱۴ قرن تاریخ هنوز چند سالی است که این مرحله را آغاز کرده‌ایم و نخستین گام‌ها را بسیار کم‌تجربگی خطرناک و فاجعه‌آمیز و نابودگر است اگر از آن به غفلت بگذریم و تمام تلاشمان را در محدوده یک عمل مطلق سیاسی مستهلک سازیم. این کار باعث می‌شود که اسلام نو در جنین خفه شود و میراث‌خوار جهاد‌ها و رشادت‌های ما کسانی دیگر باشند که بار‌ها نشان داده‌اند میراث‌دارانی حق‌شناس و دشمن‌کام هستند و نهایتاً سر از گریبان همزیستی مسالمت‌آمیز با امپریالیسم و سرمایه‌داری درمی‌آورند در حالی که نه ما چنین آرمانی داشتیم و نه آنچه را که انسان آرزو می‌کند و نیازمندش بود، این بود.»

شریعتی که نگاه نسبتاً مثبتی به روایت‌های برخاسته از فراروایت مارکسیسم نیز دارد (روایت‌هایی، چون سوسیالیسم اجتماعی) اینکه مکتب مارکسیست توانسته بلافاصله پس از ظهور و ایده اولیه به تکوین ایدئولوژی بپردازد را یکی از نقاط قوت آن برمی‌شمرد در حالی که پس از گذشت چند قرن ما باید دوباره «زمینه‌سازی اولیه مذهب را، علی را، محمد را، از درون فرهنگ بسیط مسلمانی بیرون بکشیم» و آن را تجدید بنا کنیم.

بیماری‌های ایدئولوژی اسلامی

تفکر احیاگری اسلامی در نگاه شریعتی در پس گذشت قرن‌ها مبتلا به امراضی شده است که سبب دور شدن آن از یک ایدئولوژی انقلابی و تبدیل به یک «سنت» شده است.

تعبیر شریعتی در این خصوص «تغذیه ناسالم تفکر اسلامی» است. او معتقد است در طول قرون ماضی تفکر اسلامی گاه تغذیه مجوسی شد، گاه تغذیه آتنی، گاه تغذیه هندی و... و در نتیجه این تغذیه‌های ناسالم، تدریجاً مزاج تفکر اسلامی تغییر کرد و تعادل سلامت و حیات کالبد آن به هم ریخت. در نتیجه به تعبیر او «یکی افتاد به عرفان، یکی افتاد به فلسفه، یکی افتاد به بینش علمی، یکی افتاد به عقده‌گشایی مقابل فلاسفه، یکی افتاد به مقابله با فلاسفه ایرانی و...» و در نهایت این عناصر وارد روح و خون و بینش تفکر اسلامی گردید.

نهایتاً او نتیجه می‌گیرد قرائت‌های ناصواب از ایدئولوژی اسلامی اکنون خود به عنوان قدرتی مقابل تفکر احیاگری و تجدید بنای اسلامی ایستاده و با آن مخالفت می‌کنند و اسلامی که دارای حرکت انقلابی است را نفی می‌کنند.
البته این بخش از نگاه شریعتی با نقد اسلام‌شناسان همراه بوده است؛ چراکه پژوهشگران و مورخان اسلامی به جز وجوهی که شریعتی از متعلقاتی، چون عرفان و تفلسف برای اسلام بیان نموده است، به وجوه مثبت آن نیز نظر داشته و معتقدند فلسفه اسلامی و عرفان اسلامی را نمی‌توان تحریفاتی دانست که بر تفکر ناب اسلامی تحمیل شده است، بلکه این‌ها جزو میراث و تاریخ اسلام هستند که با وجود خطا‌هایی که ممکن است هر مکتب عرفانی یا فلسفی داشته باشد، اما مجموع این‌ها منجر به بالندگی تفکر شیعه و بلوغ فکری آن شده‌اند و شیعه را از تحجر و جمود فکری فاصله داده‌اند و به جایی رسانده‌اند که امروزه نوع نگاه انقلابی و تحول‌خواهی مبتنی بر اجتهاد و با توجه به مقتضیات زمانه از دل این تنوع دیدگاه‌ها شکل گرفته است.

ضمن اینکه اشتباه است تصور کنیم همه مکاتب فلسفی و عرفانی مطرح شده ذیل تفکر اسلامی متضمن جمود و واپس‌گرایی است. بلکه در طول تاریخ مشخص است عمده حرکت‌های رو به جلو و پیشرفت‌های شیعه در تفکر انقلابی عمدتاً از ناحیه دانشمندان اسلامی شکل گرفته که خاستگاه فقهی یا فلسفی داشته‌اند. کما اینکه نسبت جمود برای برخی مکاتب فلسفی، چون فلسفه صدرایی که اساسش بر «حرکت» است و بسیاری انقلاب اسلامی را نیز از بروزات حکمت متعالیه در سطح اجتماع می‌دانند.

استکبار، دشمن اصلی احیاگری تفکر اسلامی

شریعتی به‌رغم تصویر ذهنی که لیبرال‌ها پس از وفات وی ساخته‌اند، به‌شدت در حوزه ایدئولوژی دشمن‌ستیز است و از قضا دشمن جدی تفکر اسلامی را نیز غرب و ایادی استکبار می‌داند. در شرایطی که به اعتقاد او مسلمانان در حال گذار و تجدید بنای تفکر اسلامی (مشابه مفهومی که شهید آیت‌الله مطهری از آن با عنوان احیای تفکر اسلامی یاد می‌کند) هستند، ممکن است مورد تغذیه ناسالم قرار بگیرند و این دشمن ایدئولوژی ماست.

کار دشمنان ایدئولوژی ما در شرایط کنونی آن است که ما به تعبیر شریعتی «پفیوزِ محتوای مبتذل و کثیف سرمایه‌داری و مصرف پرستی» شویم و قربانی مبانی ایدئولوژیکی شویم که از ما بیگانه است.

در تعریف دشمن شریعتی اینگونه اشاره می‌کند که دشمن عبارت است از نیرویی که هدفش برانداختن ریشه و بنیاد و آرمان ماست و به هیچ وجه با ما وجه اشتراکی ندارد. او می‌خواهد که ما نباشیم و ایدئولوژی رقیب می‌خواهد (در جامعه ما) جایگزین گردد. تلقی که استعمار از اسلام دارد این چنین است. اکنون در خاورمیانه خطر چیست؟ در همه منطقه و حتی دورتر از خاورمیانه یک جو اسلامی انقلابی پدید آمده است که وجود سلطه و استعمار غربی را نفی می‌کند و از سوی دیگر فضا و زمینه را پر می‌کند و در ذهن و وجدان اندیشمند نسل روشن و آگاه این منطقه جای می‌گیرد و فضا را بر ایدئولوژی رقیب مارکسیستی نیز می‌بندد.

در توضیحات شریعتی در خصوص جایگاه ایدئولوژی اسلام انقلابی در نسبت سایر ایدئولوژی‌های معارض، نه تنها سرمایه‌داری را به عنوان دشمن اصلی تفکر انقلابی برمی‌شمرد بلکه برخلاف تصور کنونی شکل گرفته از شریعتی و با توجه به حمایت وی از قرائت سوسیالیسم، به مارکسیسم نیز به عنوان ایدئولوژی رقیب می‌نگرد که نه تنها موافقتی با تفکر اسلامی ندارد بلکه با بسط و توسعه تفکر انقلابی ذیل ایدئولوژی اسلام مخالف است و این مخالفت از آن‌جا نشئت می‌گیرد که «اسلام نیروی برخاسته‌ای است که جای مارکسیسم را تنگ می‌کند.»
در یک نگاه کلی می‌توان الگوی فکری شریعتی در پروژه تجدید بنا و تکوین ایدئولوژی اسلامی را دارای «مانع»، «رقیب» و «دشمن» دانست. دشمن پروژه استکبار و ایدئولوژی سرمایه‌داری است. رقیب این گفتمان قرائت مارکسیستی است و قرائت‌های تحریف‌شده یا مضاف از اسلام نیز از نظر شریعتی موانع پیشبرد این پروژه محسوب می‌شوند.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
سپهدار حیدری خشتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۹
0
0
کالبدشکافی بحران اقتصادی و سرمایه دارانی وجود عظمت حق راستی به حقیقت پیوسته در خصوص اسلام و حکم امام خمینی ره و حضرت امام خامنه ای مدظله تفاوت های کالبد وجود عملکرد دولت های بعد از جنگ انحرافات بعضی ها و کشمکش های مختلف وجود حاصل حقیقت معرفت نفس وجود داوری اسلام را مجلس خبرگان رهبری در عالم هستی منظم و توانایی الهی عدالت را به محضر عمومیت آشکار می کنند یاالله یاالله یاالله
سپهدار حیدری خشتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۹
0
0
سلام لطفا عنایتی نمایید ضمن اینکه در این اهانتها یا تهمتها و افترا زننده تهمت زدن خواهش میکنم که تذکر بدهید ضمنا در مرحله اقدام باید تنزل پیدا کند
سپهدار حیدری خشتی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۹
0
0
سلام لطفا عنایتی نمایید تا بتوانیم خانواده کوچک شهدا و ایثار گر جامعه را موردحمایت وافراد جامعه در سن شصت سال به بالا که هیچ گونه ای در آمدی معیشتی زیر سطح فقر را به راستی حرمت حقیقت حق خون شهدا و ایثار گر آن وجود معرفت نسبت به کمیته امداد امام خمینی کنگان تهمت زدن افترأ وضعیت حقیقت های شرم آور است کافی است؟ که این داد و فریاد دشمنان اسلام را شاد و عاشقان ولایت و حکمت اسلامی را نگرانی ها میبارد
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر