این روزها کشتی بیسروصاحبتر از همیشه است. سه روز از استعفای رسول خادم، نایبرئیس او، دبیر فدراسیون و اعضای شوراهای فنی میگذرد و هنوز هیچ خبری نیست.
البته میتوان این سکوت خبری و تماشای اوضاع نابسامان ورزش اول کشور را به حساب ایام تعطیلی آخر هفته گذاشت، اما بر کسی پوشیده نیست که مخالفان تیم مدیریتی قبلی فدراسیون کشتی چقدر برای مشخص شدن اوضاع بیتابی میکنند. همانهایی که در قالب پیشکسوتان نامهنگاری کردند و فدراسیون خادم را زیر سؤال بردند، آن هم در شرایطی که عدهای از همین پیشکسوتان همین حالا و با گذشت چند روز بر این باورند که هیچکس جز رسول خادم نمیتواند این وضعیت اسفبار را سروسامان دهد. چهارشنبه شب بود که جبهه مخالف خبر خوش را دریافت کرد؛ خادم استعفا داد و اینبار برخلاف قبل کسی با این استعفا مخالفت نکرد تا کشتی بیسروسامان رها شود. اینکه نتیجهگیری ضعیف کشتی در رقابتهای جهانی مجارستان چقدر در این مسئله دخیل بوده یا اینکه آیا خادم پیش از این مسابقات استعفای خود را آماده کرده بود یا نه، در شرایط فعلی اصلاً مهم نیست. در حال حاضر مهمترین مسئله سروسامان گرفتن فدراسیون کشتی است.
بهرغم تمام اظهارنظرهایی که استعفای خادم را برای کشتی مضر قلمداد میکنند باید به این نکته توجه داشت که این استعفا در بهترین زمان ممکن و بهترین شرایط صورت گرفته است. استعفای خادم در حالی که او با وزارت ورزش زاویهای شدید داشت و دو طرف حرف یکدیگر را نمیفهمیدند، حالا دست وزارت را برای سپردن سکان هدایت فدراسیون کشتی به دست کسی که حرفشنوتر از خادم باشد، باز گذاشته است. در این بین فقط باید امید داشت که گزینههایی مانند برخی افراد رانده شده از پستهای شهری سر از فدراسیون در نیاورند که آن وقت باید برای همیشه فاتحه ورزش اول کشور را خواند. خادم در بهترین زمان استعفا داد، چراکه زمان زیاد باقی مانده تا اولین رقابت مهم بینالمللی کشتی، این اجازه را به رئیس بعدی فدراسیون میدهد که با فراغ خاطر و دور از استرس شرایط مسابقات را برنامهریزی و نسبت به انتخاب کادرهای فنی تیمهای کشتی آزاد و فرنگی و همچنین انتخاب اعضای شورای فنی دو رشته اقدام کند.
آنچه بعد از فروکش کردن سروصداهای استعفای خادم حالا بیشتر از قبل خود را نشان میدهد، محسنات استعفای قهرمان سابق جهان و المپیک است. بیتردید خادم خود نیز به این نتیجه رسیده که ادامه حضورش با این همه تنش بین او و وزارت ورزش، نهتنها چیزی عاید فدراسیون کشتی نمیکند که به ضرر این رشته و ورزشکارانش نیز تمام میشود. بنابراین در بهترین شرایط و بهترین زمان ممکن استعفا داد تا کشتی ایران همچنان سرپا بماند. حالا دیگر خادم نیست و همه منتظر برگزاری انتخابات هستند. همه امیدوارند جانشین خادم فردی دلسوز، کاربلد، مدیر، مدبر و شجاع باشد و قبل از آنکه به خود بیندیشد به فکر حال و روز کشتی باشد. این روزها چشمهای نگران علاقهمندان به کشتی بیشتر از قبل در جستوجوی یک مدیر برای جانشینی خادم است. مردی باید از بین عدهای بیرون بیاید که خیلی از آنها لیاقت نشستن پشت میز ریاست فدراسیون را ندارند، اما ناگفته پیداست که از همین حالا برای این پست دندان تیز کردهاند و برنامههای زیادی برای رسیدن به اهداف خود در قالب ریاست فدراسیون کشتی دارند. استعفای خادم هم فرصت است و هم خطر؛ فرصت برای تقویت کشتی ایران و البته خطر حضور افراد کوچکی که به دنبال پستهای بزرگ هستند.