تحمل بیپولی برای رشتهای که پول در آن حرف اول را میزند، واقعاً سخت است، به ویژه برای تیمهایی که قرارداد اغلب بازیکنانشان میلیاردی است و مجبورند برای راضی نگه داشتن آنها دستمزدشان را به موقع پرداخت کنند. با این حال هزینههای میلیاردی ضامن موفقیت تیمها در لیگ برتر نبوده و نیست. صدرنشین فعلی لیگ یکی از نمونههای عینی است که نشان میدهد با سرمایهگذاری هنگفت نمیتوان همه مشکلات را حل کرد.
پدیده همان تیمی است که با گذشت هشت هفته از فصل جدید موفق شده تمام تیمهای صنعتی، سرمایهدار و پرطرفدار را کنار بزند و خود را به عنوان صدرنشین لیگ معرفی کند. این موفقیت در حالی به دست آمده که تیم مشهدی با چالشهای ریز و درشت زیادی دست و پنجه نرم کرده و میکند. پدیده علاوه بر مشکلات مرسوم در فوتبال ایران از بیپولی محض نیز رنج میبرد تا جایی که سرمربی این تیم شاگردانش را شریفترین بازیکنان فوتبال مینامد. تیم گلمحمدی با اینکه از نظر فنی کمبودی احساس نمیکند و از حمایت هواداران نیز برخوردار است، اما عدم پرداخت دستمزد بازیکنان کل تیم را تحت تأثیر قرار داده و جالب اینکه پدیده بازیکن اسم و رسمداری هم در اختیار ندارد، اما همین جوانان باتعصب مثالزدنی، بهرغم عملی نشدن وعدههای باشگاه مسیرشان را ادامه میدهند و صدرنشینی در جدول کمترین حق آنهاست.
در بین هشت تیم بالانشین لیگ نام پارس جنوبی نیز به چشم میخورد، تیمی که مثل خیلیهای دیگر ولخرجی نکرده و همچنان میکوشد امید جوانان جم را ناامید نکند. تیم هفتم جدول تاکنون بدون اینکه بازیکنانش دریافتی داشته باشد خود را در میان بالانشینان حفظ کرده و همچنان برای ارتقای جایگاهش تلاش میکند. نقطه مشترک پدیده و تیم مهدی تارتار همان بیپولی است که گریبان این دو تیم را گرفته، با این حال هر دو به آینده امیدوارند و فعلاً جلوی مدعیان کوتاه نیامدهاند.
سالهاست که در فوتبال ما پول حرف اول را میزند و در فصل نقل و انتقالات هر باشگاهی که ولخرجی بیشتری کند، بازیکنان شناخته شده و اسم و رسم دار بیشتری را هم به خدمت میگیرد و این در حالی است که خیلی زود قدرت واقعی تیمها معلوم میشود. این اولین باری نیست که تیمهای بیادعا، کمهزینه و بیپول از متمولان بهتر نتیجه میگیرند و قطعاً آخرین بار هم نخواهد بود، اما نکته مهم اینجاست که مدیران باشگاهها از اشتباهات گذشتگان درس نمیگیرند و کماکان ولخرجی میکنند، بدون اینکه به پاس کردن چکها و پرداخت دستمزد دلاری بازیکنان خارجیشان لحظهای بیندیشند.
در روزهایی که مشکلات اقتصادی جامعه را تحت تأثیر قرار داده، از یکسو پرداخت دلاری حقوق فوتبالیستهای خارجی برای باشگاهها دردسرساز شده و از سوی دیگر فوتبالیستهای داخلی نیز به دنبال گرفتن مطالباتشان هستند. مقایسه انتقادهای بازیکنان پرخرج از پرداخت نشدن به موقع دستمزدهایشان با بازیکنان تیمی که بدون دریافت پول فعلاً از تیمهایی، چون پرسپولیس، سپاهان، تراکتورسازی، پیکان، سایپا و استقلال سبقت گرفتهاند، کمی سخت است. اگرچه از لحاظ قانونی پرداخت مبالغ ذکر شده در قراردادهای رسمی وظیفه باشگاههاست، اماای کاش آقایان مدیر در پنجره نقل و انتقالات به جای چشم و همچشمی، جلو زدن از رقبا و مطرح شدن در رسانهها با نگاهی حرفهای قرارداد بازیکنان خود را منعقد میکردند تا امروز در این شرایط نابسامان اقتصادی در فوتبال با دغدغه کمتری روبهرو بودیم. به نظر میرسد هنوز خیلیها نمیخواهند بپذیرند که پول و سرمایهگذاری تنها یکی از ملاکهای موفقیت در مستطیل سبز است، در حالی که کارایی مدیریت حرفهای و برنامهریزی دقیق بیش از قراردادهای میلیاردی مؤثر است. فوتبال اروپا از تلفیق این دو فاکتور به اهدافش رسیده، در حالی که متأسفانه ما فقط به مورد اول فکر میکنیم.