کد خبر: 928737
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۷ - ۲۲:۳۳
مهران ابراهیمیان
داستان از این قرار است که مرد ساده‌دلی به اسم صفر‌قلی که خیلی دوست داشت مثل رئیس قبیله باشد، قصد سفر به ده دیگر می‌کند.
وقت ظهر که دید خیلی گرسنه است، زیر درختی نشست و خربزه را قاچ و شروع به خوردن آن کرد. بعد با خود گفت:، من که نمی‌توانم بقیه آن را با خودم ببرم، بهتر است پوست آن را به همراه کمی گوشتش باقی بگذارم تا اگر کسی دید بگوید که آدم چشم و دل سیری از اینجا رد شده‌است. بعد چشم‌هایش را بست تا کمی استراحت کند، وقتی بیدار شد احساس گرسنگی کرد، تمام گوشت‌های خربزه را خورد و پوست نازکی از آن باقی گذاشت، با خودش گفت: باز هم سیر نشدم، بهتر است که پوست‌ها را هم بخورم و تخمه‌ها را بگذارم. هر کس هم به اینجا برسد می‌گوید خان اسب داشته، خودش خربزه را خورد و اسبش هم پوست آن را خورده است. ولی باز هم احساس گرسنگی کرد، تخم‌ها را خورد و گفت: اصلاً چه کسی خبر داشته که من از این راه آمده‌ام، اصلاً نه خانی آمده، نه خانی رفته است.
حالا حکایت آن داستان شده حکایت اقتصاد دولتی ما که در برخی موارد به وضوح بعضی چیز‌ها خورده می‌شود، اما می‌گوییم: نه خانی آمده و نه خانی رفته! زمانی دکلی گم شد که در نهایت نفهمیدیم چه کسی خورد و کجا برد و از ۸۷ میلیون دلار ارزشش چقدر به چه کسانی رسید؟ و در زمان حاضر وزیر ارشاد می‌گوید ۲۴میلیون یورو دادند برای واردات کاغذ به کسی که وجود ندارد. این رقم معادل ۴۸۰ میلیارد تومان است. مبلغی که اگر سردبیر ما هم کل حقوقش را پس‌انداز کند حدود ۸ هزار سال دیگر به آن می‌رسد! اما در این میان واکنش روابط عمومی وزارت صمت به ادعای معاون وزیر ارشاد هم موضوع را جالب‌تر کرده که حقیقتاً این غائله نگارنده را به یاد دکل گمشده و ضرب‌المثل نه خانی آمد و نه خانی رفته انداخت.
مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت صنعت، معدن و تجارت درباره مسائل مرتبط با کاغذ مطبوعات و طرح موضوعاتی شائبه‌برانگیز ضد وزیر صنعت توضیحاتی برای تنویر افکار عمومی ارائه کرده و تقریباً در تمام طول نامه‌اش گفته که چنین کاری غیر ممکن است.
نگارنده هم می‌گوید این کار برای آدم‌های عادی غیر ممکن است، اما این روز‌ها فعالان اقتصادی صادر‌کننده و واردکننده زیاد از زیر‌میزی‌هایی که در سامانه نیما (ارز ثانویه) می‌دهند، شاکی‌اند!
بگذریم روابط عمومی وزارت صمت گفت: طبق اعلام‌های متعدد، مبنای عمل و محاسبه نهایی در واردات، تأمین ارز از سوی بانک مرکزی است و طرح اتهام تخصیص ارز به دو نفر که وجود خارجی ندارند نه تنها مبنای دقیقی ندارد، بلکه اساساً با نظارت و ساز و کار‌های بانکی، اینکه دو نفر بدون وجود خارجی، توانسته باشند ارز را از بانک مرکزی دریافت کنند باورپذیر نیست. اما مزید اطلاع این روابط عمومی باید یاد‌آور شد که در دولت قبلی دکل گم شد و پیدا نشد در این دولت هم شبانه ثبت‌سفارش می‌شد و روزانه از گمرک ترخیص می‌شد و عجبا که پای نامه‌ها باید دستور معاون وزیر و وزیر هم باشد!
اما این تمام ماجرا نیست! شما بند ۴ توضیحات روابط عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت را عیناً بخوانید و هر چه برداشت کردید به ما هم بگوید. چون ظاهراً واردات کاغذ با هماهنگی چند تا مدیر مسئول صورت گرفته، اما در میان این جلسات واردات کاغذ شرکت چوب و کاغذ مازندران هم (احتمالاً به عنوان یکی از مدیران مسئول) در جلسه حضور داشته!
برای تنویر افکار عمومی عیناً این بند چاپ می‌شود.
«۴- در موضوع تصمیمات معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد فقط به یک مورد اشاره می‌گردد که در جلسه مربوط به موضوع واردات کاغذ که در وزارت صمت با حضور مدیرکل مطبوعات داخلی و مدیرا ن. مسئول دو روزنامه معتبر کشور برگزار شد، درخواست چوب و کاغذ مازندران برای واردات کاغذ و نه تولید! بررسی شد و در ۲۰ هزار تن واردات درخواستی به ازای هر تن ۱۰۰ یورو اضافه قیمت اظهار که با موافقت معاون مطبوعاتی ارشاد به وزارت صمت ارجاع شده بود و پس از بررسی و تأیید مدیر کل مطبوعات داخلی نسبت به این تخلف، درخواست پذیرفته نشد، بنابراین به نظر می‌رسد بررسی تخصصی موارد ارجاعی اجتناب‌ناپذیر است و باید نظرات کارشناسی وزارت صمت نیز برای حفظ منافع کشور اعمال شود و وظایف وزارت صمت در این حوزه قابل‌واگذاری نیست.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار