در پزشکی تخصص دارد. عضو هیاتعلمی و استاد دانشگاه تهران است و سابقه کاریاش، بیش از ۲۰ سال جراح عمومی و سرطان سینه است. لعبت گرانپایه، پزشک واقف و فداکار ایرانی به مدت پنج سال به همراه یک تیم پزشکی، در ۵۴ هزار ویزیت و یک هزار و ۵۰۰ جراحی رایگان در مناطق محروم کشور شرکت کرده است. بهمنظور آشنایی بیشتر و باخبر شدن از چگونگی این خدمترسانی در مناطق محروم با او به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میتوانید این گفتوگو را بخوانید.
از آغاز فعالیت گروه جهادی-درمانی مدد بگویید.
از خرداد سال 90 گروه مدد (مجمع داوطلبان درمانگر) تشکیل شد، از رشتهها و تخصصهای مختلف که اعضای هیاتعلمی دانشگاهها هستند و مطب خصوصی هم دارند، در این گروه عضو هستند. برخی افراد دسترسی به امکانات مناطق شهری و بزرگتر و مرکز استانها ندارند؛ همه ما به نیت اینکه بتوانیم کاری کنیم، وارد این گروه شدیم. درنهایت این سفرها شروع شد و بنده مسئول تیم گروه مدد شدم و تا الان 29 سفر داشتیم و هفته آینده قصد داریم سفر سیام گروه را به روستاهای اطراف قم داشته باشیم.
در این 29 سفر در حیطه رشتههای مختلف، حدود 54 هزار ویزیت و 1500 جراحی در زمینههای متفاوت درمانی داشتهایم. خودم حدود 300 جراحی انجام دادهام و از تمام ویزیتهایی که در گروه انجام شده، حدود سه هزار نسخه ویزیت مربوط به من است. بیماران در مجموعه رشتههای مختلف شامل ارتوپدی، زنان، چشم، گوش، حلق و بینی، اطفال، قلب، داخلی، رادیولوژی و دندانپزشکی و... ویزیت میشوند.
هدفتان از این کار جهادی چه بوده است؟
ما دِینی روی دوش خودمان احساس میکردیم، مناطقی هستند که هم دسترسی جادهایشان خوب نیست و هم دسترسی به پزشکان متخصص سخت یا ناممکن است و از نظر مالی مشکل دارند. سعی کردیم خودمان به آن مناطق برویم و خدمات انجام دهیم و همه اقدامات به صورت رایگان بوده است. نه از نظام پزشکی و نه از جای دیگری هیچگونه وجهی دریافت نکردیم و همه کارهایی که برای بیماران انجام دادیم، رایگان بوده است.
خیران هم به شما کمک کردهاند؟
در چند سفر، یکسری از خیران کمک مالی داشتند و دارو هم تهیه کردیم و به صورت رایگان در اختیار بیماران قرار دادیم، ولی در بقیه سفرها خود بیماران داروها را تهیه میکردند. همچنین جراحی و ویزیت در تمامی این مناطق به صورت رایگان انجام شده است. البته در بعضی سفرها مثل ورزقان، سرپل ذهاب که مناطق زلزلهزده بودند، غیر از کارهای درمانی، توزیع لباس و مواد غذایی هم داشتیم که هزینههایشان بهعهده خودمان بود.
چه چیزی باعث شد از این راه به نیازمندان کمک کنید؟ پشت این هدف انگیزه مالی داشتید؟
با همین ویزیتِ تعرفه دولتی که تعیین شده است، اگر ضرب و جمع کنید، میبینید این رقم از نظر مادی مدنظر ما نبوده است و جراحیهایی که ما انجام دادیم، حدودا چقدر میشود؟
بهطور مثال حساب کنید یک عمل کیسه صفرا در تهران چند میلیون میشود؟ حالا تعداد عملهایی که در این مناطق انجام دادهایم، محاسبه کنید. ما با دید مادی به این داستان نگاه نکردیم. قسمی که در پایان دوره پزشکی خوردیم این بوده که بتوانیم به نیازمندان کمک کنیم.
متاسفانه اینکه میگویند پزشکان تنها به فکر درآمد هستند، هجمههایی است که توسط شما رسانهایها انجام شده و این طرز تفکر در مردم به وجود آمده است و گرنه قبلا حریم و حرمتی بین درمانگرها و پزشکان و بیماران بود؛ در گذشته هم همین روابط مالی وجود داشت و پزشکان براساس شرایط بیماران در نظر میگرفتند که آیا از بیماران ویزیت بگیرند یا نه؟
همین الان خیلی از همکاران هستند که وقتی مریضی از نظر مالی در مضیقه است، به منشی اطلاع میدهند که وجه ویزیتش را برگرداند؛ این روش از آن زمان مرسوم بوده، نه اینکه تازه اتفاق افتاده باشد.
متاسفانه بعضی رسانهها، سایتها و شبکههای خبری اگر اشتباهی از سوی یک پزشک در منطقهای رخ داده باشد، شروع به بزرگنمایی کردند؛ مانند بعضی مسائلی که در همه شغلها وجود دارد، بهطور مثال این همه اختلاسهای میلیاردی شده است، آیا کسی راجع به آنها حرفی میزند؟ یا فقط دغدغهها مربوط به وجود کارتخوان در مطب پزشکان است؟
بالاخره داشتن کارتخوان به مالیات پزشکان ارتباط دارد؟
کارتخوان هیچ ارتباطی با مالیات ندارد. مگر قدیم که کارتخوان وجود نداشت، مالیات نمیدادیم؟ مالیات میدادیم و هر سال براساس رشته پزشکان و توافق نظام پزشکی با اداره مالیات درصدی اضافه میشد که مثلا من جراح هر سال 20 درصد به مالیاتم اضافه میشد و هیچ ربطی هم به کارتخوان و تعداد ویزیت ندارد.
متاسفانه برداشت من این است که بعضیها به این مساله دامن میزنند؛ برای اینکه گروههایی که حریم و حرمت داشتند و اقبالی بین مردم داشتند مثل پزشکان، معلمان، رشتههای خاصی که مردم از آنها حرفشنوی داشتند، حرمت آنها بریزد و در واقع مردم را روبهروی هم قرار میدهند تا بتوانند از آب گلآلود ماهی بگیرند و کار خودشان را انجام دهند.
از شما بهعنوان یک بانوی واقف و فداکار یاد میشود، خانوادهتان در پرورش دادن این صفت در شما نقش داشتهاند؟
با توجه به اینکه تنها برادرم شهید شد و رفتاری که مادرم از طفولیت ما داشتند، اینکه گاهیاوقات خودمان چیزی نداشتیم ولی مادرم هر چند اندک، به فرد نیازمند میبخشید. بهترین سرمایهای که برای مادرم وجود دارد، نعمت فرزند است؛ و آن هم تکپسر. وقتی چنین گذشتی از ایشان یا بقیه مادران شهدا میبینیم که از جان و مال و فرزند گذشتند، این کوچکترین کاری است که ما توانستیم انجام دهیم و امیدوارم خداوند از ما قبول کند.
قصد دارید تا چه زمانی در مناطق محروم حضور داشته باشد؟
وقتی میبینیم در مناطق مختلفی، محرومیت وجود دارد، سعیمان این است که این مناطق را پوشش دهیم. مگر اینکه احساس کنیم واقعا نیازی نیست که در آن زمان آرامش مییابیم و در همان محلی که فعالیت داشتیم، میمانیم و تا زمانی که ببینیم محرومیت وجود دارد، تلاشمان این است که این کار را ادامه بدهیم.
توصیه شما به دیگر پزشکان چیست؟
من فکر میکنم هر کس در هر رشتهای که هست، پزشکان در رابطه با ویزیت بیماران و کارهایی که میتوانند انجام دهند، یک معلم در آموزش، نجار و بنا و... نسبت به همان رشته و تخصصی که دارند، باید بخشی از این توانایی را در اختیار دیگران قرار دهند و این توزیع و تقسیم دانش و مهارت افراد است که باعث ایجاد تعادل در جامعه است.
به غیر از جایزه جهانی گوهرشاد، جوایز دیگری هم دریافت کردهاید؟
بله، در جشنواره استاد یلدا هم جایزه گرفتم که این جایزه هم در بخش فعالیتهای اجتماعی بوده است.
نقش رسانهها در اینکه این اقدامات را در بین سایر رشتههای کاری ترویج بدهند، چگونه میبینید؟
وقتی این روشنگریها برایشان اتفاق میافتد و بازتاب پیدا کند، افراد متخصص در حوزه پزشکی و پیراپزشکی یا مردم عادی میخواهند کمک کنند ولی نمیدانند از چه راهی میتوانند کمک کنند و وقتی این اطلاعات به آنها میرسد، احتمالا آنها هم ترغیب میشوند چنین اقداماتی را انجام دهند. بهطور مثال وقتی ما به منطقهای به نام دهگلان در کردستان رفتیم، نظام پزشکی آن منطقه از کار ما الگوبرداری کرد؛ متخصصانی که در آن منطقه بودند، به صورت ماهانه در قالب یک اکیپ هماهنگ به قسمتهای مختلف منطقه رفتند و این کار را ادامه دادند، همینطور در کرمانشاه. من فکر میکنم این بازتابهای رسانهای و اطلاعرسانیها برای همکاران ما الگویی ایجاد کند که آنها هم این کار را انجام دهند. از طرفی برای مردم هم جالب است بشنوند پزشکان به فکرشان هستند و اگر دیدگاههای منفی در ذهنشان هم وجود داشته باشد، برطرف شود.
کلام آخر؟
شما و اصحاب رسانه، خودتان را موظف بدانید که حقایق را بیشتر مطرح کنید و اگر نکات منفیای به ناحق به ذهن مردم وارد شده، آنها را برطرف کنید.