رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در تازهترین اظهارنظرش برای چندمین بار خواستار تعیین تکلیف بازداشتیهای محیط زیستی متهم به جاسوسی شد. این در حالی است که اگر اراده دولت بر رسیدگی به این موضوع مشکل است، وزیر دادگستری باید وارد عمل شود و نیازی به شعارهای پوپولیستی آقای کلانتری نیست. کمیسیون حقوقی مجلس هم میتواند به این ماجرا ورود کند و نیاز به ماجراجویی محیط زیست نیست. عیسی کلانتری چند روز قبل در کنگره ملی علوم زراعت، نظامیان را متهم کرد که در امور کشاورزی کشور دخالتهای مخرب دارند. وی از اواخر دهه ۶۰ که وزیر کشاورزی بود تاکنون کارنامهاش در حوزه محیطزیست چندان قابل دفاع نیست، اینک انگشت اتهام را به سمت نهادهای نظامی نشانه رفته است. البته باید پرسید که در سالهای اخیر عیسی کلانتری به جز حرف زدن چه کاری انجام داده است؟
عیسی کلانتری با ۱۳ سال سکانداری وزارت کشاورزی یکی از رکورددارترین وزرایی است که این همه سال در یک وزارتخانه حضور داشته است. متوسط رشد بخش کشاورزی در دوران ۱۳ ساله وزارت کلانتری ۱/۱ درصد بوده تا از این حیث ایران از کشورهای ضعیفی مانند افغانستان و سومالی هم در رتبه پایینتری قرار بگیرد. در ۱۳ سال وزارت کلانتر، تنها ۲۸۵ هزار هکتار زمین تحت پوشش آبیاری تحت فشار قرار گرفت که عمق بیتوجهی به پایهگذاری و گسترش کشاورزی مدرن را نشان میدهد. کلانتری در رأس سازمان محیط زیست برای ساخت پتروشیمی در پناهگاه حیاتوحش و ذخیرهگاه زیست کره میانکاله به سرعت مجوز صادر میکند. اصرار او بر تولید ماهى تیلاپیلا در کشور، اکوسیستمهاى آبى خوزستان و البته زندگی صیادان منطقه شادگان را به خاک سیاه نشانده است.
وی در توجیه صدور پروانه شکار برای اتباع خارجی مدعی شده است: «متخصصین به این نتیجه رسیدهاند که اگر تعداد دامهای نر زیاد شود، تعادل گله به هم میخورد!» باید به آقای کلانتری گفت، کدام زیستگاه در کشور که خودتان نیز بر وضعیت اسفبار آنها پس از تخریب زیستگاه، تغییر اقلیم، شکار غیرمجاز، انواع بیماریهای مسری حیاتوحش و ... اذعان دارید! مازاد چهارپایان داریم که شما با افتخار اعلام میکنید، مجوز شکارشان را به بیگانگان دادهاید؟!
کلانتری در کنفرانسی درباره افزایش حقوق محیطبانان هم گفته است: «ما از این اقدام ارزشمند حمایت قاطع میکنیم!» گویا ایشان در جریان نیستند که خودشان مقامی دارند که باید با یک دستور وضعیت معیشت این قشر زحمتکش را بهبود ببخشند، نه اینکه حمایت قاطع کنند!
همین محیطبانان خود را در معرض انواع خطرها قرار میدهند و سینه خود را سپر گلوله شکارچیان قرار میدهند تا از یک قوچ که شما به راحتی مجوز شکار آن را میدهید، دفاع کنند. کلانتری زمانی منتقدان توسعه نیشکر در خوزستان را «از دشمن بدتر» میدانست، اما اکنون روشن شده که از منظر محیط زیستی، گسترش و توسعه طرحهای نیشکر در خوزستان، خسارتهای بسیار بزرگی به این استان وارد کرده است. او در این باره چندان حرفی نمیزند. توسعه باغداری و کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه در دوران وزارت کلانتری و کاهش حقابه این دریاچه از مجموعه عوامل خشک شدن تدریجی آن بود و از طنز روزگار اکنون مسئول احیای این دریاچه است. کلانتری در باره روشهای تولید و نگاه خطای بهرهبرداری بدون حساب و کتاب در دهههای ۶۰ و ۷۰ به بروز خطاهایی اعتراف میکند، اما مسئله بزرگتر این است که آیا به شکلی تفکیک شده خطاها را بررسی و راه جبران را هم ارائه میکند یا نه؟
ایشان بارها همه را به باد انتقاد گرفتند که وضعیت نابسامان امروز آب و خاک این کشور نتیجه عملکرد غلط پیشینیان است، اما اشاره نکردهاند که خودشان در گذشته مدیریتی این سرزمین چه نقشی داشتهاند!