در دولت دهم یکی از اهداف برای نیمه متمرکز کردن آزمون دکتری، کاهش هزینههای داوطلبان دکتری بود، اما نگاهی به هزینههای درخواست شده دانشگاهها از داوطلبان برای دعوت به مصاحبه، نشان میدهد همچنان فشار مالی سنگینی به داوطلبان حضور در بالاترین مقطع تحصیلی دانشگاهها وارد میشود.
داوطلبان دکتری با پرداخت هزینهای به دانشگاههایی که نمره حد نصاب آنها را کسب کردهاند، در مصاحبهها شرکت کرده و شانس خود را از میان داوطلبانی که چندین برابر ظرفیت برای انجام مصاحبه دعوت شدهاند، امتحان میکنند. نگاهی به موانع پیشروی داوطلبان و هزینههای مختلفی که آنها از زمان خرید کارت حضور در جلسه آزمون تا پرداخت مبلغی به هرکدام از دانشگاههای پذیرفته شده پرداخت میکنند، حکایت از ایرادات ریز و درشت شیوه پذیرش نیمه متمرکز داوطلبان دکتری دارد.
رئیس سازمان سنجش در آغاز اجرایی شدن این روش گفت: پیش از این در برخی رشتهها مانند فیزیک یا شیمی حدود ۵۰ دانشگاه نسبت به پذیرش دانشجوی دکتری اقدام میکردند، بنابراین در این شیوه داوطلب برای ورود به دوره دکتری باید در آزمون ورودی تمامی این ۵۰ دانشگاه شرکت میکرد که این مسئله علاوه بر سختی کار، هزینههای زیادی را هم بر دانشجو تحمیل میکرد. برهمین اساس این شیوه پیشنهاد و اجرایی شد.
شیوه منسوخ همچنان ادامه دارد
نگاهی به شرایط کنونی داوطلبان مقطع دکتری پس از شرکت در آزمون به خوبی نشان میدهد این شیوه حداقل در تحقق دو هدف اصلی خود یعنی تسهیل سختیهای داوطلبان و کاهش هزینههای پرداختی آنها چندان موفق نبوده است ضمن اینکه اعتراضات به شیوه مصاحبه دانشگاهها همچنان هم ادامه دارد.
براساس اعلام نظر سایت سازمان سنجش، هر دانشگاه چند برابر ظرفیت خود، داوطلبان را برای حضور در مصاحبه دعوت میکند و از همه این داوطلبان این هزینه دریافت میشود، اما تنها درصد اندکی از این داوطلبان در مرحله نهایی انتخاب میشوند. بعضاً برخی داوطلبان در بیش از ۱۰ دانشگاه و کد رشته دعوت به مصاحبه شدهاند و این یعنی آنها باید هزینههای بیشتری را در این مسیر متقبل شوند.
به این مسئله باید این مورد را افزود که برخی داوطلبان برای حضور در دانشگاهها لازم است اقدام به انجام مسافرتهای طولانی کنند و در این مسیر هزینههای سنگینتری متوجه آنها میشود. این رویه نشان میدهد اصلیترین و یکی از مهمترین اهداف سازمان سنجش از متمرکز کردن آزمون دکتری محقق نشده است و هنوز داوطلبان ورود به مقطع دکتری، چون منبع درآمدی هستند که عایدات خوبی را به دانشگاهها تقدیم میکنند؛ دانشجویانی که اکثر آنها پذیرفته نمیشوند و در سالهای بعد نیز به همین روال منبع پولسازی برای دانشگاهها میشوند.